به گواه تاریخ میزان مشارکت در انتخابات در میان کشورهای صنعتی پایین است. حتی در کشورهای اروپایی نیز به دلیل عدمباور به نظام صنعتی، میزان مشارکت بالا نیست، مثلا در سال ۲۰۱۷ میزان مشارکت در انتخابات مجلس آلمان ۷۶ درصد بود. در همین سال میزان مشارکت در انتخابات مجلس در فرانسه ۱۹ درصد و در انتخابات پیشین ریاست جمهوری آمریکا میزان مشارکت ۵۶ درصد بود. امسال تابهحال بیش از ۸۰ میلیون نفر در رایگیری زودرس شرکت کردهاند که این میزان، رشدی حدود سی درصد را نشان میدهد. این بدان مفهوم است که براساس گزارش آسوشیتدپرس شاهد یک مشارکت تاریخی پس از ۱۹۰۸ و شکستن رکوردهای مشارکت در آمریکا هستیم.
پرسش کلیدی، علت این مشارکت بالا است. طبقات مختلف با منافع متفاوتی در این انتخابات شرکت میکنند. دوپارگی جامعه از چهار سال پیش عمیقتر شده است. بحران ژرف اقتصادی، افزایش بیکاری، رشد نژادپرستی، خروج ترامپ از قراردادهای بینالمللی از جمله قرارداد محیط زیست پاریس، قطع بودجه سازمان بهداشت جهانی، بیاعتنایی به قراردادهای بهداشتی در بحران کرونا، بال و پر گرفتن و مسلح شدن راستگرایان افراطی، سیاستهای ضدمهاجرت از جمله جدا کردن خانوادهها از کودکان، مجموعه این سیاستها جامعه آمریکا را دچار نگرانی عمیق کرده است. بسیاری که به دلیل عدماعتماد به کل نظام فدرال آمریکا در انتخابات قبلی شرکت نمیکردند، حالا آمدهاند که بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنند. چه عواملی ممکن است موجب پیروزی ترامپ یا بایدن شود؟
نقش رای الکترال کالج در انتخابات آمریکا چیست؟
در انتخابات آمریکا رای عمومی یعنی رای مستقیم، تنها برای انتخاب ریاست جمهوری کافی نیست بلکه رای الکترال کالج (مجمع گزینشگران) در نهایت میتواند تعیینکننده باشد. نظام سیاسی ایالات متحده بر پایه دولتهای ایالتی استوار است. دولت فدرال حاکمیت را با دولت ایالتها شریک است. دولتهای محلی مجلس خود را دارند و برای مثال در نظم، ساختار پلیس، سلامت، آموزش و پرورش، ایمنی و قانونگذاری خودمختارند.
برپایه اصل دوم قانون اساسی این کشور هر ایالت دارای تعدای نماینده به نام الکترال (واژه الکتور به معنای انتخابکننده است) کالج هستند که تکلیف انتخابات را روشن میکنند. از ۵۳۸ رای الکترال هر کاندیدای ریاست جمهوری باید نصف بهعلاوه یک، به عدد طلایی یعنی ۲۷۰ برسد تا برنده انتخابات شود. اما این عدد چگونه حساب میشود؟
در آمریکا ۵۰ ایالت وجود دارد که هر ایالت بدون توجه به مساحت و جمعیت دو نماینده در مجلس سنا دارد. با این حساب سنا صد نماینده دارد. اما اصل ماجرا به مجلس نمایندگان برمیگردد. سنا و مجمع نمایندگان با هم کنگره نامیده میشوند. سهم هر ایالت از ۴۳۵ نماینده مجمع نمایندگان بر پایه جمعیت آن منطقه مشخص میشود. مثلا کالیفرنیا با ۵۰ میلیون جمعیت ۵۳ نماینده دارد. این عدد بهعلاوه دو نماینده سنا میشود ۵۵ رای الکترال کالج. تگزاس۳۶ نماینده در مجلس نمایندگان دارد، این عدد بهعلاوه دو نماینده سنا میشود ۳۸ رای الکترال. مزیت این سازوکار این است که آرای ایالتهای کوچک با جمعیت کم هم در ریاست جمهوری تعیینکننده است. اشکال این نوع انتخابات آن است که اگر در یک ایالت یک نامزد ۵۱ درصد آرا را ببرد، کل رای الکترال کالج آن ایالت را برده است.
دکتر عبدی جوادزاده جامعهشناس در دانشگاه فلوریدا احتمال این که ترامپ بتواند انتخابات ۲۰۲۰ را ببرد بسیار ضعیف میداند. وی میگوید: «در حال حاضر در ۱۷ ایالت بهعلاوه واشینگتن دی سی در جنبشی درگیرند که جنبش رای عمومی خوانده میشود که تلاش دارد نقش رای الکترال کالجها را در استانها کاهش دهد و از آنها سلب قدرت کند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نقش ایالتهای شناور در انتخابات
استانهای شناور یا چرخشی به ایالتهایی گفته میشود که به شکل تاریخی متعلق به یکی از احزاب نیستند و هر بار ممکن است دموکرات یا جمهوریخواه بشوند. همین جا یادآور میشویم که در آمریکا بیش از ۵۰ نفر خود را کاندید ریاست جمهوری با احزاب رنگارنگ کردهاند، اما رسانهها معمولا به همین دو حزب بزرگ که بیشترین امکان و پول را دارند میپردازند. نیویورک و کالیفرنیا ایالتهای شناور نیستند زیرا همواره به دموکراتها رای میدهند. ایالت ایندیانا معمولا به جمهوریخواهان رای میدهد. تگزاس نیز تابهحال به جمهوریخواهان رای داده است البته امسال ممکن است با وجود مهاجرتهای بسیار به این استان شگفتیآفرین باشد. اتفاقی که در سال ۲۰۱۶ افتاد؛ ترامپ توانست با ۸۰ هزار رای سه ایالت که در ۲۴ سال گذشته به دموکراتها رای داده بودند یعنی رای الکترال کالجها در میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین را از آن خود کند. با این که هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ حدود سه میلیون رای عمومی بیش از ترامپ آورد اما با تعداد کم الکترال کالج انتخابات را واگذار کرد.
ایالتهای شناور عبارتند از فلوریدا، کارولینای شمالی، اوهایو، پنسیلوانیا، میشیگان و آریزونا که رقابت در آنها بسیار تنگاتنگ است. مثلا در فلوریدا اکنون جو بایدن فقط ۲ درصد جلو است، همین طور در پنسیلوانیا. ترامپ بدون بردن فلوریدا با ۲۹ الکترال کالج و پنسیلوانیا با ۲۰ الکترال کالج قادر به بردن انتخابات نیست. اگر فاصله به این میزان کم باشد، ترامپ میتواند ادعای تقلب و عدماعتماد به رای پستی و تقاضای بازخوانی آرا کند یا صبر کند که آرای الکترال کالجها تا روز ۹ دسامبر یک به یک خوانده شود. با این که همه نظرسنجیها تا به حال جلو بودن بایدن را نشان میدهد ولی این نظرسنجیها دارای ضریب خطا هم هستند.
ترامپ به طور واضح اعلام نکرده که در صورت بازنده شدن حاضر به واگذاری مسالمتآمیز قدرت است یا خیر. این موضوع باعث نگرانی بسیاری در آمریکا شده و به احتمال درگیریهای مسلحانه پراکنده پس از انتخابات دامن زده است.
فقر و نابرابری
یکی از عللی که اقشار گوناگون در آمریکا را نسبت به انتخابات بیاعتماد کرده است نابرابری عمیقی است که در این کشور وجود دارد. براساس گزارش نیویورک تایمز به قلم «انگش دیتون» براساس معیارهای جهانی پنج میلیون آمریکایی در فقر مطق به سر میبرند. بر پایه مرکز سرشماری آمریکا در سال ۲۰۱۸خط فقر برای خانوادههای سه نفره با یک فرزند زیر ۱۸ سال، ۲۰ هزار دلار در سال است. برای مثال در ایالت میسیسیپی میزان کودکان فقیر ۲۸ درصد است. در تگزاس در همین سال یک میلیون و ۵۰۰ هزار کودک فقیر گزارش شده است. در پرجمعیتترین ایالت یعنی کالیفرنیا نیز به همین میزان کودک فقیر وجود دارد. برنی سندرز نامزد دموکراتها در توییترش به حدود نیم میلیون بیخانمان اشاره کرده است که در خیابانهای این کشور میخوابند و ۱۵ میلیون کودک در فقر بهسر میبرند و یک سوم آمریکاییها نیز مراقبتهای بهداشتی کافی ندارند. این آمارها بهخوبی نابرابری ژرف این کشور را نشان میدهد. بیجهت نیست که چهار سال پیش ترامپ توانست با عنوان این که ضد نظام و ضد کاخ سفید است، رای کارگران فقیر سفیدپوست را بهدست بیاورد؛ کارگرانی که با تعطیل شدن کارخانههای ذغال سنگ زندگیشان به خاک سیاه نشسته بود و مجبور به فروش مبل و صندلی و وسایل خانه برای امرار معاش شده بودند و با بیاعتنایی کامل دموکراتها روبهرو شده بودند. وعدههای ترامپ مثل بازگرداندن کارخانهها از کشورهای دیگر به آمریکا، امیدی واهی به این اقشار فرودست داده بود. اگر اپل در چین و کارخانههای اتومبیلسازی در کشورهای جهان سوم سودآور باشد، شرکتهای فراملیتی وقعی به این یا آن رئیس جمهور نمیگذارند بلکه کارخانه را تا به آن جا بهراه میاندازند که بیشتر سودآور باشد. یک سوم شغلها به این دلیل به خارج از این کشور مهاجرت کردهاند.
برپایه پژوهش موسسه PEW دو سوم کسانی که زیر ۳۰ هزار دلار در سال درآمد دارند به دموکراتها رای میدهند. کسانی که مذهبیترند معمولا به جمهوریخواهان رای میدهند. دکتر جواد عبدیزاده جامعهشناس که درمورد دستمزدها در این کشور تحقیق میکند، میگوید که طبقه سفیدپوست کارگر آمریکا از اوائل دهه ۷۰ میلادی به سوی جمهوریخواهان چرخیده است. این چرخش زمانی صورت گرفت که در مقایسه با سیاهان، لاتینتبارها، زنان و مهاجران خود را کمتر دارای حق و حقوق احساس میکردند. نظرسنجیها نشان میدهد که زنان تحصیلکرده و ساکن حومههای شهر به دلیل اهمیت امنیت بیشتر به بایدن رای دادهاند. براساس یک پژوهش درسال Cavaille and Marshall, ۲۰۱۷ سرزنش گروههای اقلیت بابت موضوعات اقتصادی و اجتماعی، وسیلهای به دست سیاستمداران محافظهکار جمهوریخواه برای دههها بوده است اما تحصیلات بالا شانس رفتار ضد مهاجران را کاهش میدهد.
نقش بحران اقتصادی در انتخابات
خلاف تبلیغات رسانههای مسلط، علت بحران اقتصادی که امروز بر جهان حاکم است تنها کرونا نیست. کرونا یکی از علل حاد شدن اوضاع است. ولی حتی قبل از کرونا کارشناسان اقتصادی به دلیل گرایش نزولی نرخ سود، پیشبینی یک رکود اقتصادی را در پایان سال ۲۰۲۰ کرده بودند. دکتر جوادزاده جامعهشناس، معتقد است این بحران اقتصادی جهانی نقش تعیینکنندهای در انتخابات آمریکا دارد و گروههای حاکم جهانی نه از نوع برخورد و بیان ترامپ و نه از تهدیدها و سیاستهای اقتصادی او دلخوشی دارند. او بر این باور است که انتخاب مجدد ترامپ بحران جهانی را تسریع و عمیقتر میکنند. البته این به مفهوم نیست که دموکراتها قادرند پاسخ درخوری به این بحران که ریشه در سوداندوزی بیحد و حصر سرمایهداری جهانی دارد، بدهد.