بیست سال پس از وقایع خونین کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸

مفقودین پیدا نشدند ولی سارق، سرهنگ شد

AFP

بیست سال پیش روز ۱۸ تیر ۱۳۷۸ تحصن دانشجویی در اعتراض به توقیف روزنامه سلام آغاز شد ولی با برخورد خشن و سرکوب لباس شخصی‌ها به تظاهرات‌های شش روزه‌ای انجامید که منجر به کشته و ناپدید شدن و زخمی شدن تعدادی از دانشجویان شد. برخی از گزارش‌ها حکایت از بازداشت ۱۴۰۰ نفر دارد.

روزنامه سلام ۱۵ تیر ۱۳۷۸ به جرم انتشار سند محرمانه و با شکایت وزارت اطلاعات به پنج سال توقیف محکوم شد. روزنامه سلام اولین روزنامه منتقد رهبری در جمهوری اسلامی ایران بود که در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۶۹ به مدیرمسئولی سید محمد موسوی خوئینی‌ها و سردبیری عباس عبدی آغاز به کار کرد. این روزنامه پیش از تیر ۷۸ نیز در آستانه توقیف قرار گرفت ولی محمد خاتمی که آن زمان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود با حضور در تحریریه روزنامه، مانع توقیف شد. از جمله سایر فشارها بر روزنامه سلام، بازداشت عباس عبدی، سردبیر آن، در سال ۷۳ توسط وزارت اطلاعات بود که نزدیک به یکسال در بازداشت به سر برد.

روزنامه سلام که سری گزارش‌های تحقیقی در خصوص قتل‌های زنجیره‌ای، اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی (سال ۱۳۷۴) و خودکشی سعید امامی (معاون امنیتی وزارت اطلاعات) منتشر می‌کرد، طی این تحقیقات به نامه سعید امامی به وزیر اطلاعات وقت (قربانعلی دری نجف آبادی) دست یافته بود که در آن، با گله از وضع فرهنگی کشور خواستار اعمال قوانین محدود کننده بر قانون مطبوعات شده بود. انتشار نامه فوق چند هفته پس از خودکشی مشکوک امامی با عکس العمل نیروهای امنیتی مواجه شد و از جعلی بودن تا محرمانه بودن این نامه به عنوان دلایل اعتراض شمرده شد. هرچند سردبیر روزنامه سلام اعلام کرد که هیچ مهر محرمانه‌ای روی نامه وجود نداشته است.

محمود احمدی نژاد (استاندار وقت اردبیل)، کامران دانشجو (استاندار سابق تهران)، حمیدرضا ترقی و مهدی رضا درویش زاده (نمایندگان مجلس پنجم) ۴ شاکی خصوصی این پرونده به اضافه مدعی العموم بودند.

تحصن‌های دانشجویی در فضای سیاسی وقت انجام می‌شد ولی اینبار نیروهای انصار حزب الله با هجوم به کوی دانشگاه، فضای دانشگاه تهران را به خون آلوده کردند. از میان کشته شدگان و مفقود‌الاثرهای این حادثه تاکنون هویت عزت‌الله ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده، تامی حامی فر و سعید زینالی تایید شده است؛ هرچند جمهوری اسلامی تنها مرگ ابراهیم نژاد را به گردن گرفت. همچنین چشم یک دانشجوی پزشکی به دلیل اصابت گلوله تخلیه شد. احمد باطبی نیز به دلیل انتشار عکسی از وی روی مجله اکونومیست که پیراهن خونین یکی از دانشجویان را در دست داشت، تا آستانه اعدام پیش رفت. وی ۹ سال از دهه ۲۰ خود را در زندان سپری کرد و پس از خروج از کشور به فعالیت‌های سیاسی‌اش ادامه داد. اکبر محمدی، از دیگر بازداشت شدگان این حادثه نیز در سال ۸۵ پس از اعتصاب غذا درگذشت.

آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی خود پس از وقایع کوی دانشگاه گفت: «این حادثه تلخ قلب مرا جریحه دار کرد. به رهبری اهانت کردند. باید سکوت کنیم». سخنانی که با گریه حضار روبرو شد. 

علاوه بر اینکه میزان خشونت اعمال شده در این حادثه، آن را به یک رویداد تاریخی تبدیل کرد، وقایع ۱۸ تیر تنها شکاف بین حاکمیت و مردم ایجاد نکرد، بلکه برای بسیاری از جوانان آن موقع، لحظه قطع امید کردن از رئیس جمهور اصلاح طلب وقت، محمد خاتمی نیز بود. تندروها با اشاره به استفاده از تصویر خاتمی در تظاهرات‌ها، به دولت وی فشار آوردند که به نام او «آشوبگری» شده و به اموال عمومی آسیب رسیده است. این در حالیست که لباس شخصی‌ها در حملات خود به کوی دانشگاه، این مکان و خوابگاه‌ها را تخریب کردند. در نهایت محمد خاتمی در ۵ مرداد همان سال طی یک سخنرانی در همدان وقایع ۱۸ تیر را «شورش و بلوای کور و نفرت آور» دانست. سخنانی که اعتراضات بسیاری را در پی داشت.

Atta Kenare/ AFP

موضع‌گیری محمد خاتمی و دولتش از آن جهت حائز اهمیت است که یک مطالبه و خواسته مدنی که تبدیل به فاجعه‌ای خونین شده بود، هیچگاه و با گذشت بیست سال به عدالت نرسید. پس از بازداشت هزاران تن، کشته شدن و ناپدید شدن جوانان و شکنجه شدن بازداشت شدگان در زندان، تنها یک مقصر شناخته شد. سربازی به نام اروجعلی ببرزاده که به اتهام سرقت یک ریش تراش از دانشجویان به ۹۱ روز زندان و پرداخت ۱ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. سایر متهمان از جمله انصار حزب‌الله و نیروی انتظامی پس از دو سال تبرئه شدند. ببرزاده هم اکنون سرهنگ و رئیس کلانتری ۱۵۷ مسعودیه است.