به دنبال تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» از سوی مجلس شورای اسلامی، علیرغم اینکه حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران با شیوه خاص خود اجرای آنرا موکول به بررسی در شورای امنیت ملی کرد، بخشهایی از قانون با فاصله کوتاهی وارد مرحله اجرا شد. از جمله این موارد، تولید اورانیوم غنیشده تا سطح ۲۰ درصد است که موجب واکنشهای منفی زیادی شده است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با ابراز نگرانی از این اقدام ایران، نسبت به احتمال اخراج بازرسان آژانس از ایران، هشدار داده و گفته است که برجام در خطر است و برای نجات آن وقت زیادی باقی نمانده است.
آنچه از مقامات رسمی و غیر رسمی ایران شنیده میشود، حاکی از اقداماتی است که در چارچوب برجام مجاز نیست. البته جمهوری اسلامی پیوسته این اقدامات را اعتراض نسبت به عدم اجرای تعهدات برجامی از سوی اعضا دانسته و مدعی بوده است در صورتی که سایر اعضا به اجرای تعهدات پایبند باشند، ایران نیز روند کاهش تعهدات برجامی خود را متوقف خواهد کرد.
اما، خواستههایی که ایران مطرح میکند، از توبه آمریکا گرفته تا پرداخت خسارت و برداشتن کلیه تحریمها، همه از مواردی است که نمیتواند به سادگی و بدون مذاکره عملی شود. با اجرای قانونِ «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، علاوه بر اینکه موجب تصاعد در تشنج موجود شده است، مساله لاینحل دیگری را به مسایل کشور افزوده و کشور را رودررو با نظام بینالمللی قرار داده است. بنا بر مفاد این قانون دولت موظف است: سالانه ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصد ذخیره کند؛ یکهزار سانتریفیوژ جدید نصب کند. چنانچه تا سوم اسفند سال جاری، تحریمهای مالی، بانکی و نفتی علیه ایران حذف نشود، امکان اخراج یا مانع تراشی برای حضور بازرسان آژانس از ایران وجود دارد و دولت موظف خواهد بود اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند.
در کنار الزامات ناشی از تصویب قانون، سخنان و گزارشهای اغلب متضادی نیز در رسانهها و یا از زبان افراد و دستگاههای وابسته به حکومت شنیده میشود:
- سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، مدعی میشود که ایران توان تولید اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد دارد.
- سخنگوی وزارت خارجه، اخراج بازرسان آژانس را نفی میکند.
- وزیر امور خارجه میگوید باز گشت آمریکا به برجام کافی نیست بلکه باید تحریمها برداشته شود.
- محمد باقر قالیباف، سخنگوی مجلس معتقد است «برگشت آمریکا به برجام برای ما و ملت ما موضوعیت ندارد».
- نصب و راهاندازی تا یکهزار واحد سانتریفیوژ آی آر ۶ در طول یک سال آینده و تولید دستکم ۱۰ کیلو گرم اورانیوم غنی شده.
- اورانیوم سه و نیم درصدی (غنای مجاز در برجام) در مقادیری بیش از ۱۰ برابر حد مجاز در برجام تولید و انباشته شده است.
- طراحی، مهندسی و توسعه تجهیزات جدید زیرزمینی برای تولید سوخت پیشرفته اورانیوم فلزی (صفحه سوخت).
توضیح اینکه اورانیوم فلزی ضمن سایر مصارف، در تولید بمب اتمی کاربرد دارد و به همین لحاظ تولید آن میتواند نگرانی ایجاد کند. هدف ایران از این اقدام مشخص نیست و تا کنون اعضای برجام یا شورای حکام آژانس واکنشی نسبت به آن نشان ندادهاند.
بررسی این مجموعه اظهارات و اقدامات نشان میدهد سیاست اتمی جمهوری اسلامی ایران با مسایل و مشکلات چند وجهی مواجه است. از طرفی عناصر تندرو و افراطی داخلی هستند که میخواهند به برجام پایان دهند و توانائیهای اتمی ایران را به سطح قبل از توافق اتمی برسانند. در میان همین عناصر افرادی هم هستند که برای فعالیتهای هستهای ایران مرزی نمیشناسند و حتی خواهان خروج از پیمان منع گسترش اتمی و حرکت به سمت اتمیشدن و تولید بمب به شیوه کره شمالی هستند.
گروهی دیگر معتقدند که ایران باید مفاد برجام را کاملاً رعایت کند تا بتواند هر اندازه که ممکن است از فشار غرب بکاهد و از طریق تعامل با نظام بینالمللی از سقوط اقتصاد کشور جلوگیری کند. در همین راستا، شخص رئیس جمهور دسترسی به هفت میلیارد پول ایران را که در کره جنوبی راکد مانده، چنان مفید و موثر میداند که فکر میکند همین مقدار پول وقتی وارد گردش بازار شود، قیمت برابری دلار به ریال از ۲۷۰۰۰ تومان فعلی به حدود ۱۵۰۰۰ تومان میرسد؛ ادعایی که با واقعیتهای ارائهشده از سوی اقتصاددانان همخوانی ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اهداف نامشخص، ابزارهای متناقض
طراحان سیاست اتمی جمهوری اسلامی نتوانستهاند سیاست مشخصی ارائه کنند که اهداف قابل درکی داشته باشد. آیا ایران قصد دارد برجام را حفظ کند؟ اگر چنین است چرا با عقبنشینی تدریجی و عدم اجرای بخشهایی از آن اصل، توافقنامه را مخدوش و موقعیت ایران را در آن آسیبپذیر میکند؟ آیا ایران تصمیم دارد که با بالا بردن ظرفیتهای اتمی خود، اهرم مذاکراتی قویتری ایجاد کند، به نحوی که بتواند از آن به عنوان نقطه قدرت در مذاکره فرضی با آمریکا استفاده و امتیاز های بیشتری بگیرد؟ آیا این استراتژی هزینههای انتزاع اروپائیان را بهخصوص در دوران پسا ترامپ، محاسبه کرده است؟ برعکس، به نظر میرسد تصمیم به بالا بردن ظرفیتهای اتمی به وسیله افراد و بخشهایی از مراکز تصمیمگیری ایران (کاسبان تحریم) صورت میگیرد که قصد دارند راههای مذاکره دیپلماتیک با آمریکا و بازگشت آمریکا به برجام را مسدود یا پرهزینه و غیرممکن کنند.
تا شروع دوره ریاست جمهوری جو بایدن، چند روزی بیشتر باقی نمانده است. ایران هر روز با علنیکردن اقدام جدیدی در زمینه فعالیتهای اتمی، امکان همکاری با آمریکا را در چارچوب برجام مشکلتر میکند. همچنین به مخالفین این امکان را میدهد که دولت جو بایدن را تحت فشار هرچه بیشتر قرارداده و مانع پیوستن آمریکا به برجام شوند.
در پیگیری اهداف نامشخص خود، جمهوری اسلامی به دو دسته از اقدامات متوسل میشود؛ اول اقداماتی که مستقیماً ماهیت اتمی دارند مانند آنچه که به اختصار در بالا مورد اشاره قرار گرفت و معمولاً واکنشهای تند آمریکا و اسرائیل، اعضای اروپایی برجام، آژانس بینالمللی انرژی هستهای، و در مواردی حتی چین، روسیه، و برخی کشورهای خاورمیانهای را نیز به دنبال دارد. چنین اقداماتی در فاصلهای کوتاه سببشده لحن جو بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا، نیز در مورد نحوه احتمالی مذاکره با ایران و بازگشت آمریکا به برجام تغییر کند. جو بایدن که در آغاز، صحبت از بازگشت به برجام میکرد اکنون میگوید در صورتیکه ایران برجام را به طور دقیق اجرا کند آمریکا نیز به عنوان نقطهای برای شروع مذاکرات بعدی و با این هدف که فعالیتهای هستهای ایران را محدود کند، به برجام ملحق میشود. جو بایدن عامل کلیدی دستیابی به ثبات در منطقه را حلوفصل برنامه هستهای ایران میداند و معتقد است افزایش توان هستهای ایران به سعودیها، ترکیه و حتی مصر انگیزه دستیابی به تسلیحات اتمی خواهد داد. در این شرایط، دولت دونالد ترامپ تقریبا هر روز تحریم جدیدی علیه ایران اعلام میکند که در برخی موارد دولت بایدن باید مدتها وقت صرف کند تا آن را از میان بردارد.
اما در چارچوب روابط ایران و آمریکا، همین قضیه خود دور فاسدی از اظهار نظرها را بین دو دولت رقم میزند. ایران پیشاپیش خواهان برداشتن کلیه تحریمها و جبران خسارات از سوی آمریکا است تا با آن کشور مذاکره کند؛ و آمریکا خواهان این است که ایران از همه گامهایی که در جهت نقض برجام برداشته عقب بنشیند تا آمریکا به برجام برگردد. سوال اینجا است که اگر هر دو طرف این اقدامات را قبل از مذاکره انجام دهند، سپس بر سر چه چیزی مذاکره خواهند کرد؟
در موازات همین تحولات، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای، حرکت ایران به سمت تولید اورانیوم ۲۰ درصدی را نشانه کوتاهشدن عمر برجام ارزیابی میکند؛ سخنی که به خوبی خط قرمز آژانس را ترسیم میکند.
علاوه بر همه اینها، درخواست اسرائیل برای برگزاری نشست فوری شورای امنیت در پی آغاز غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم به وسیله جمهوری اسلامی، اعزام نماینده ویژه به آمریکا برای مذاکره با جو بایدن در مورد پیوستن احتمالی آمریکا به برجام و کسب اجازه برای واکنش علیه ایران بدون هماهنگی با آمریکا، تنها نمونههایی از واکنش سایر کشورهای منطقه در مقابل فعالیتهای اتمی ایران است.
حمایتهای ایران از گروههای نیابتی و اقدامات تحریکآمیز منطقهای که در حوزه وسیعتر خاورمیانه صورت میگیرد، و برای دیگر بازیگران منطقهای، تهدید تلقی شده و واکنشهای دیگری به دنبال دارد. به بهانه همین فعالیتها معمولاً اسرائیل به تقابل مستقیم دست میزند. برای نمونه در آخرین بمباران اسرائیل به هدف قرار دادن نقاط حساسی مانند البوکمال و دیرالزور، که به عنوان محلهای استقرار نیروهای مورد حمایت ایران شناخته میشوند، حدود پنجاه نفر کشته شدند. نیروهای مستقر در این نقاط، معمولا از سپاه پاسداران، لشکر فاطمیون، و حزب الله لبنان هستند؛ گرچه هنوز جزییاتی در مورد ملیت کشتهشدگان حمله اخیر منتشر نشده است و فرمانده (بینام) لشگر فاطمیون ضمن تایید بمباران، کشته شدگان را از افسران ارتش سوریه قلمداد میکند.
نتیجهگیری
پنجسال پس از امضای توافق برجام (۲۰۱۵) که محتوای آن عموماً به عنوان یک پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی ارزیابی میشود و دو سال پس از خروج آمریکا از این پیمان(۲۰۱۷)، اکنون در آستانه جابجایی قدرت در آمریکا از دونالد ترامپ به جو بایدن قرار داریم. توافق اتمی با ایران در آستانه فروپاشی است. امنیت منطقه از هیچگونه حمایت صلحآمیزی بر مبنای توافق بین کشورهای منطقهای برخوردار نیست. اقدامات تحریکآمیزی از سوی گروههای مخالف سیاسی در داخل ایران، و در داخل اسرائیل صورت میگیرد که هدف آن جلوگیری از روند دیپلماسی و افزایش بیاعتمادی است.
ایران از هیچگونه ابتکار عملی برای کاهش تنش و اعتمادسازی برخوردار نیست. در ایران از تواناییهای تکنولوژی اتمی به عنوان اهرم فشار بهره استفاده میشود درحالی که ممکن است بهخاطر اشتباه محاسباتی، برخی جناحها آن را به حساب بازدارندگی بگذارند؛ اشتباهی که میتواند در آستانه یک فرصت تاریخی برای برقراری رابطهای سازنده، آن را به مخاصمهای بیپایان بدل کرده و در طیفی بین اختلال در روند دیپلماسی تا جنگ قرار دهد. در آستانه جابجایی قدرت در آمریکا این اشتباه میتواند برای ملت ایران بسیار پرهزینه باشد.