یک امتیاز به هر دو طرف رسید، ولی برای هیچکدام فایده چندانی نداشت. البته این تساوی برای منچستریونایتد کمی گرانتر تمام شد، چون در رقابت با منچسترسیتی، از آنها عقب افتاد، ولی دستکم این تساوی صفرصفر، ثابت کرد که آرسنال پشت سر هم و پیاپی نمیبازد؛ روندی که به یکی از ویژگیهای کلافهکننده تیم اوله گونر سولشر تبدیل شده است. تیم میکل آرتتا که اکنون هفت بازی است که در لیگ نباخته، با راهبرد واقعگرایانهای که در غیاب بوکایو ساکو و پیر-امریک اوبامیانگ داشت، توانست یونایتد را کلافه کند.
اگرچه تیم سولشر بعد از لغزش روز چهارشنبه در برابر شفیلدیونایتد، دستکم تن به شکست نداد، اما واقعیت این است که باید کمی دست بجنباند، چون منچسترسیتی توانسته است یکباره در عرض چند روز و با یک بازی کمتر، سه امتیاز جلو بیفتد.
شاید درحالی که داریم نیمفصل را پشت سر میگذاریم، فرازونشیبها بهطور طبیعی برطرف شوند و هدف واقعی یونایتد هم این باشد که روند پیشرفت را حفظ کند و همیشه جزو چهار تیم صدر جدول باقی بماند. این بازی هم در واقع نشانگر همین نکته بود. همیشه این احساس را میدهند که هرگز به خوبی نتایج اخیر خود نیستند و آرسنال هم هرگز به بدی نمایش ناامیدکنندهاش در اوایل زمستان نبود.
نتیجه این مسابقه نیز بیانگر همین واقعیت بود و شکل کلی بازی، نشان از کیفیت متفاوت تیمها و مراحل متفاوت پیشرفت آنها بود؛ یونایتد بهتر بازی کرد و بخت بیشتری داشت، طوریکه آرسنال را وادار به دفاع کرد، اما روشهای دو تیم در نهایت، در نبرد کلاسیک سبکهای حمله و ضدحمله، همدیگر را خنثی کردند. این نتیجه اتفاقی نبود؛ بلکه حاصل برنامههایی هماهنگ در بازی به حساب میآمد.
مشخص بود که هر دو سرمربی به نوعی دست همدیگر را خواندهاند.
سولشر میتواند بهراحتی استدلال کند که باید در همان اوایل بازی پیش میافتادند. واقعیت هم این است که آمیزهای از بداقبالی، بد زدن ضربههای آخر و دفاع نسبتا خوب حریف، سبب شد تا نتوانند موفق شوند.
آرسنال مقاومت چشمگیری داشت و تمامی بختهای نصفه و نیمه یونایتد را با قدرت خنثی کرد. مارکوس رشفورد دوبار توانست از کمند بگریزد و در بار دوم، بسیار عالی پابهتوپ حرکت کرد، اما احتمالا باید سریعتر به توپ ضربه میزد تا بتواند دروازه برند لنو را که تاحدی به خطر افتاده بود، باز کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ماجرای ناراحتکننده دیگر برای این مهاجم در این مسابقه این بود که اندکی بعد از کارت زرد گرفتن سدریک سوارس، سولشر به کناره منطقه فنی آمد و با اشاره به سمت دفاع آخر آرسنال، فریادزنان به رشفورد گفت: «مارکوس! دیگه نمیتونه دفاع کنه. دیگه نمیتونه دفاع کنه. اگه بخوای میتونی ازش بگذری.» اما مشکل اینجا بود که برای رشفورد دیگر بهندرت فرصتی پیش آمد. آرسنال در کل، در کار دفاعی خوب بود؛ بهطوریکه میتوان گفت دو بخت بهتر یونایتد را مدافعان روبهروی این بازیکن در تیم حریف خنثی کردند. آرون وان بیساکا در یونایتد مدافعی عالی است و این نکته را با یک دفع توپ در نیمه دوم ثابت کرد، ولی در ضربه آخر کم آورد؛ بهطوریکه در نیمه اول یک ضربه آخر را بد زد و توپ ارسالی روی یک شروع مجدد را با سر به بیرون فرستاد. او البته در زمین خودشان در کار دفاعی به بهترین وجه از قابلیتهای خود استفاده کرد و برای مثال، جلوی شوت ویلیان را گرفت.
اما در مورد ادینسون کاوانی که فرصتی عالی در بازی را از دست داد، بههیچوجه نمیتوان چنین چیزی گفت. در نیمه دوم و بعد از آن که ضدحمله لوک شاو دروازه یونایتد را به خطر انداخت، توپ را با سرعتی عالی به او رساندند؛ اما ضربه او به خارج از دروازه رفت. بدتر از همه این که لنو نیز واکنشی نشان نداد و بیرون رفتن توپ از کنار تیر دروازه را تماشا کرد.
اگرچه در کل، آرسنال در محاصره بود، ولی بههیچوجه زیر فشار نبود و مصمم بازی میکرد. پاسخهای آنها هم فقط گاهی خطرناک بود که در دو مورد، طبیعتا امیل اسمیت-رو دخالت داشت. در یک مورد او در فراری عالی و روی ارسال عمقی نیکولاس پپه، ضربهای پیچدار به توپ زد که در چارچوب دروازه قرار نگرفت. سپس در نیمه دوم، همین دو نفر حرکتی تقریبا مشابه انجام دادند که توپ با فاصله کمتری از چارچوب دروازه به بیرون رفت. اسمیت-رو با دوندگی فراوانی که در سراسر زمین داشت، خسته شد و جای خود را به مارتین اودگارد داد که درخششی نداشت.
آندره لاکازت که در کل بازی فروغ چندانی نداشت، بهترین بخت را برای آرسنال ایجاد کرد و ضربه ایستگاهی و عالی او، به لبه پایینی تیر افقی دروازه اصابت کرد. این ضربه بهقدری خطرناک بود که همه فکر کردند وارد دروازه شده است. نتیجه اصلی این بازی اما، عقب افتادن بیشتر منچستریونایتد از منچسترسیتی بود.
© The Independent