وقتی آدم در گوشهای گیر افتاده باشد و چارهای نداشته باشد، راحت میتوان تغییر فرهنگی را بهانه کرد و ستایشش کرد. به همین ترتیب، راحت میتوان در ظلمت از نور امید صحبت کرد. بنابراین، بعد از آن که چلسی سرانجام و پس از ماهها مذاکره طولانی، قراردادی پنج ساله با کالم هادسن-اودوی بست، ماندن این جادوگر جوان در چلسی و ممنوعالانتقال بودنش، با شادمانی زیادی اعلام شد.
در فرصت نقل و انتقال ماه ژانویه، این بازیکن ۱۸ساله انگلیسی، علاقهای به رفتن از خانه پدر و مادرش نشان نمیداد، چه برسد به این که به کشور دیگری برود. اما او را هر چه کمتر در ترکیب اصلی چلسی قرار میدادند،و به همین دلیل،به این نتیجه رسید که رفتن به بایرن مونیخ، تصمیم درستی خواهد بود. توانایی چلسی در قانع کردن او برای ماندن در تیم، که حاصل از خلاء ناشی از رفتن ادن آزار و گفتوگوی رودرروی هادسن-اودوی با فرانک لمپارد بود،نشاندهنده تقویت روحیه چشمگیری هم در داخل و هم در خارج از تیم بود که نمیتوان دستکم گرفت.
مطبوعات، این قرارداد را بزرگترین قرارداد تابستان امسال، و حتی بهتر از به خدمت گرفتن بازیکنان جدید توصیف کردهاند. این توصیف البته درست است، چون هادسن-اودوی در باشگاه خودش و تیم ملی انگلستان، از احترامی همتراز جادون سانچو و فیل فودن برخوردار است و قیمتش هم تصاعدی بالا خواهد رفت. اینقیمت،برابر با هفتهایبیش از صد هزار پوند است و چلسی پرداخت آن را با قاطعیت به او پیشنهاد کرده است.
اینها همه به جای خود، اما رویه دیگر تصمیم هادسن-اودوی به ماندن در چلسی، به عنوان طلوعی تازه در این تیم توصیف میشود. با انتصاب لمپارد، مربی نمونه بازیکنان آکادمی چلسی که میخواهد جوانان را به بازی بگیرد، این تیم دستخوش تغییر هویت گستردهای خواهد شد، و این تازه آغاز کار است، چون هنوز بقایای دوران پیش از آبراموویچ را هم میتواند به خدمت بگیرد.اینهابازیکنان بومی چلسی بودند، ولی در نهایت زیر سایه زرق و برق روسی، جامهای قهرمانی و جیبهای پرپول،محو شدند. بله، ظاهرا اوضاع از این قرار است. اما در واقع، تغییر گسترده در چلسی موقتی است و واکنشی است به شرایط کنونی،یعنی زاییده اجبار است تا خواست.
مقامهای ارشد چلسی تا روزی که منع نقل و انتقال بازیکن برای این تیم اعلام شد، از این موضوع مطمئن نبودند. در آن مرحله، حتی با وجود محتمل بودن خروج قریبالوقوع مائوریتسیو ساری از تیم،انگیزه زیادی برای به خدمت گرفت نجوانان به چشم نمیخورد، مگر نهایی کردن قراردادهای جدید برای روبن لافتوس-چیک و البته هادسن-اودوی.
تا پیش از ورود لمپارد، میسن مانت بازیکن نخبهای تلقی میشد، ولی شتابی برای بستن قرارداد جدید با او در کار نبود و به نظر میرسید بهترین تصمیم، قرض دادن او به یک تیم دیگر لیگ برتری باشد، چرا که ظاهرا هنوز آمادگی نداشت که بازیکنانی مثل راس بارکلی را در محدوده یازده نفر اصلی تیم به چالش بکشد.
بعد از فصل درخشان ریس جیمز به عنوان بازیکن قرضی در تیم ویگانکه بهمحبوبیت چشمگیر او انجامید، برایتون، برنموث، کریستال پالاس و نیوکاسل،همه خواهان این بازیکن ۱۹ساله شدند. پشت صحنه، صحبتهایی هم از قرض دادن او به یک تیم آلمانی مطرح بود. در عوض، او حالا تقریبا به طور حتم به عنوان جایگزینی برای سزار ازپلیکوئتا به خدمت گرفته خواهد شد، بهخصوص که داوید زاپاکوستا خواهان رفتن به ایتالیاست و تیم تورینو هم به خرید اولا آینا تمایل دارد. هر چند چلسی پیش از رفتن جیمز به ویگان در تابستان گذشته، با او قرارداد بستهبود، اما حالامیگویدکه قصد دارد قرارداد جدید و بهتری به او پیشنهاد کند.
فیکایو توموری بعد از یک فصل بازی در دربی کانتی به مربیگری لمپارد، حالا قرار است به صورت قرضی به چلسی بپیوندد، هرچند میتوان تردید داشت که او بتواند جزو یازده نفر اصلی باشد و بتواند امثال آنتونیو رودیگر، داوید لوئیز، آندرئاس کریستنسن و حتی کورت زوما را (که شاید نتواند به طور دائمی به اورتون برود)به چالش بگیرد.
این بدان معنی نیست که این بازیکنان نباید در تیم اصلی باشند. مدتهاست که مانت و جیمز دارای استعداد بازی در تیم اصلی شناخته شدهاند. قضیه این است که این تغییر، طرحی از پیش اندیشیده شده یا تغییر ایدئولوژی اساسی باشگاه از سوی لمپارد نیست که مقامات چلسی با آن موافقت کرده باشند. این سناریو، ناشی از این است که چلسی گزینههای چندانی ندارد.
با این همه، منع نقل و انتقال به چلسی امکان داده است تا تلاشهایخودرا بر کارآیی ساختار گسترده قرض دادن بازیکنان متمرکز کند،یعنی ساختاری که پیشتر باعث گرفتاری آکادمی شده بود. جیک کلارکسالتر، ایتن امپادو و مت میازگا،قراردادهای قرضی پیشفصل خود را امضا کردهاند. انتظار میرود که بهزودیقراردادهایدیون استرلینگ و کانر گالاگر هم نهایی شود، و چارلی موسوندا هم به تیم ویتس برگشته است و پس از دو سال بیفروغ،هنوز هم توانایی اثبات ارزشهای خود را دارد.
توانایی چلسی بر تمرکز کردن روی سوا کردن انبوه بازیکنان آکادمی و اجرای استراتژی روشنی درباره بازیکنان جوانتر، چه در آینده در ترکیب اصلی باشند چه نه، مورد غبطه باشگاههایی مثل آرسنال است که شاهد علاف ماندن فارغالتحصیلان آکادمیهایشان بودهاند، یا سعی در انتقال آنها داشتهاند.یکی از نمونهها،خاویر آماچی ۱۸ساله است که میکوشد باشگاهی پیدا کند.
به این ترتیب، ممنوعیت نقل و انتقال برای چلسی شمشیری دو دم است که هر کس ممکن است از آن برداشتی داشته باشد. در سیاستهای باشگاه تغییری پدید نیامده است.چلسی صرفا دارد میکوشد تحت فشار ضرورتها،خود را سازگار کند. این اصلا به معنای تغییر فرهنگ باشگاه نیست. با این همه، هادسن-اودوی،که تا این اواخر مایه ناآرامی در تیم بوده است،حس مثبت تازهای به چلسی دادهاست.
هیچ تضمینی در کار نیست که به محض رفع ممنوعیت نقل و انتقال، چلسی سراغ بازیکنان نامدار نرود. ولی سرانجام،فعلا این بخت برای بازیکنان جوان است که خودشان را نشان بدهند و در این دوران تعیین کننده برای چلسی، و پس از سالها انتظار برای درخشش استعدادهای جوان، شاید این امر تاثیری چشمگیرتر و ماندگارتر از خرید بازیکنان گرانقیمت برای باشگاه داشتهباشد.
© The Independent