پسرک وقتی رسید فقط یک پا داشت. پای دیگرش سال پیش هنگام بازی فوتبال، روی مین جا مانده بود. لاغراندام و ریزه بود. شاید به زور به ده سال میرسید.
دوستش میگفت فوتبال که بازی نمیکرد، همه حواسش به جمع کردن پوکههای فشنگ بود: «توی آفتاب که بالای سرت میگیریشان طلاییاش برق میزند. ما خیلی از اینها جمع میکنیم.» چنان که پیدا بود، سرگرمی هر روزهشان بازی در زمینهای اطراف خانه و محله برای کشف بقایای پوکه فشنگ بود. هرکسی از جنگ سهمی دارد. سهم او هم ۱۳ سال پس از پایان جنگ، همین جا گذاشتن یک پا روی مین بود.
پسرک به گروه بازدید کننده که رسید، یک دستش به چوب زیربغل بود و دست دیگرش چندتا پوکه باقیمانده از جنگی که او هیچ خاطرهای جز ویرانیهای بازمانده از آن ندارد. به هر خبرنگار یکی میرسید. خانهاش هم توی خرابههای خانهای بود که شاید روزی منزلی مجلل در این کوچه بوده است.»
این یک روایت واقعی از سفر چند خبرنگار در سال ۱۳۸۰ به آبادان است.
حالا ۱۹ سال پس از آن دیدار که تنها عکسی از آن باقی است، در چهارم اسفند ماه امسال، بر اثر انفجار مین در قصرشیرین یک کودک ۷ ساله از ناحیه پا و دست چپ مجروح شده است. انفجار یک مین باقی مانده از جنگ در منطقه هفت تپان جاده نفت شهر، باعث جراحتهای شدید یک کودک ۷ ساله از ناحیه پا و دست چپ شد. او احتمالا تا قبل از برخورد با مین هنوز نام جنگ را هم نشنیده بود. در فروردین امسال هم کودک ۱۲ سالهای که شغلش چوپانی بود و از عشایر کوچرو، براثر برخورد با مین در جاده اهواز حمیدیه پای راستش را از مچ از دست داد.
در هفته اول اسفند امسال، انفجار یک قبضه مین به جا مانده از دوران جنگ ایران و عراق در منطقه «شهرستان تنگاب» از توابع بخش مرکزی، یک جوان ۱۹ساله را مجروح کرد. این جوان از عشایر منطقه بود که در حین تعلیف احشام با مین برخورد کرد و از ناحیه پا آسیب دید.
در بهمن ماه امسال انفجار یک مین در مهران، ۲ کشته برجا گذاشت. چند هفته بعد از آن هم انفجار یک قبضه مین دیگر در منطقه سومار از توابع شهرستان قصرشیرین، قربانی دیگری گرفت. فرماندار قصیرشیرین کرمانشاه در مورد آن حادثه گفت: «یکی از عشایر در منطقه سومار از توابع شهرستان قصرشیرین در حین تعلیف احشام با مین به جا مانده از جنگ برخورد کرد و از ناحیه دست مجروح شد.»
در سال ۱۳۹۷ هم یک کودک ۹ ساله بر اثر برخورد با مین دو چشم و دست راست خود را از مچ از دست داد. او از عشایر کوچرو خوزستان بود. در آبان ماه همان سال پسربچه ۱۲ سالهای درست در همان منطقه، در برخورد با مین جان خود را ازدست داده بود.
به گزارش پایگاه خبری حقوق بشری هرانا، در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ نیز پسری ۱۲ ساله در راه برگشت از مریوان به سنندج، وقتی برای استراحت در کنار جاده توقف کرده بودند، بر اثر انفجار مین دو دست و چشمانش را از دست داد. در سیزدهم مرداد سال ۱۳۹۴ هم دو پسر ۱۲ ساله بر اثر انفجار مین دچار حادثه شدند. یکی جان خود را از دست داد و دیگری چشمانش را. در دهم اسفند ۱۳۹۳ نیز انفجار مواد منفجره و مهمات عمل نکرده باقیمانده از دوران جنگ، منجر به زخمی شدن ۵ دانش آموز پسر در یکی از مناطق عشایری استان ایلام شد.
در مهرماه سال ۱۳۹۲ نیز ۷ کودک مریوانی در حین بازی زیر یک درخت گردو در روستای نشکاش، بر اثر انفجار مین به سختی مجروح و معلول شدند. در آن حادثه، یک پای گشین (۱۱ ساله) قطع شد، و چشم راست آلا (۶ ساله) صدمه دید و بیناییاش را از دست داد. کمی پس از آن حادثه، دانا که همراه خانوادهاش برای گردش به سر پل ذهاب رفته بود، پایش را روی مین جا گذاشت.
مرور این حوادث در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد که بر خلاف ادعای مسئولان در ایران، مناطق مینگذاری شده به صورت عمقی و دقیق پاکسازی نشدهاند. عمده مناطق مرزی ایران که بر اساس اطلاعات موجود مینگذاری شده بودند، نیاز به بررسی مجدد دارند.
در آذرماه سال ۱۳۹۶ هم سه نفر در حادثه برخورد با مین ضدتانک باقیمانده از جنگ ایران و عراق، در منطقه قلاویزان در شهرستان مرزی مهران، جان خود را از دست دادند. خبرگزاری صداو سیما اعلام کرد که کشتهشدگان دو زن و یک مرد بودهاند.
یک داستان هرقدر هم غمانگیز باشد، باز به غمانگیزی داستان زندگی این کودکان و آدمبزرگهای اطرافشان نیست. آنهایی که سالها پس از جنگ متولد شدهاند و شاید اسمی از جنگ هم نشنیده باشند، ولی هنوز جنگ سهمی برای آنها کنار گذاشته است.
بر اساس گزارشی با عنوان «خسارات انسانی ناشی از انفجار مين» از پژوهشكده مهندسی و علوم پزشكی جانبازان، ۹۲ درصد از قربانیان مین در ایران هیچ آموزشی برای رویارویی با مین یا برای زندگی در مناطق آلوده به مینهای خنثی نشده ندیدهاند. بر اساس این گزارش، تخمین زده میشود که ایران دومین کشور دنیا از نظر میزان آلودگی به مینهای زمینی باشد.
بر اساس گزارش انجمن «مین و زندگی»، جشن پاکسازی ۷۰۰ هزار هکتار از زمینهای آلوده به مین استان کرمانشاه بهمن ماه سال ۹۱ برگزار شد، اما با این حال، از آن زمان تاکنون چند مورد برخورد خودرو یا انسان با مینهای باقیمانده گزارش شده است.
۴۰ سال بعد از جنگ ایران و عراق و ۳۰ سال پس از پایان آن، مینهای خاموش و انفجار مهمات عمل نکرده، همچنان در برخی مناطق ایران قربانی میگیرد. بعضی از قربانیان حتی شاهد آن جنگ نبودهاند.
در اردیبهشت امسال یک کارشناس مینهای جنگی به خبرگزاری ایلنا گفت: «تاکنون بر اثر انفجار انواع مینهای باقیمانده از دوران جنگ، ۱۰ هزار نفر کشته و معلول شدهاند. هر چند تنها یک درصد از اراضی کشور آلوده به مین هستند، ولی همین میراث شوم باقیمانده از دوران جنگ همچنان قربانی میگیرد.» از این ۱۰ هزار نفر، ۳ هزار نفر جان باختهاند و ۷ هزار نفر زخمی و معلول شدهاند.
به گفته او، طبق برآورد کارشناسان، مساحت مناطق آلوده به مینهای باقیمانده از جنگ در کشور، شامل چهار میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از مناطق مرزی غرب و جنوب غرب ایران است.
بر اساس آن گزارش، یک میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار از این اراضی در استان ایلام، یک میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار در استان خوزستان، ۷۰۰ هزار هکتار در استان کرمانشاه است، و استانهای کردستان و آذربایجان غربی هم هر یک ۱۵۰ هزار هکتار اراضی آلوده به مین دارند.
به گفته بهنام صادقی، مدیر سایت «مین و زندگی»، حدود ۱۶ هزار مین در ۵ استان غربی کشور در جبهههای جنگ به کار رفته بوده است که گویا بلافاصله بعد از جنگ پاکسازیها در چندین مرحله انجام گرفته است، ولی هنوز یک درصد مینها باقی مانده است.
به گفته او، درابتدا پاکسازیها مدتی زیر نظر ستاد بازسازی و نوسازی مناطق جنگی بود و از سال ۸۳ کار پاکسازی به ترتیب به وزارت کشور، مرکز مینزدایی، و وزارت دفاع واگذار شد و بعد طی برنامهای از سوی مسئولان کشوری، قرار بر این شد که معاونت مهندسی وزارت دفاع کار پاکسازی را به صورت تخصصی به اتمام برساند.
پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس نیز در گزارشی از وجود مینها در ایران، میگوید «ایران در محاصره ۱۶ میلیون مین» قرار دارد.
بنا بر این گزارش، آلودگی به مین و مواد منفجره در مرزهای غربی و جنوب غربی ایران بر اثر جنگ هشت ساله ایران و عراق موجب شده است که ایران به یکی از قربانیان بزرگ مین درجهان بدل شود.
به گفته پژوهشکده علوم و معارف دفاع مقدس به نقل از هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد در تهران، تقریباً روزی دو نفر و سالانه حدود ۸۰۰ نفر در مناطق آلوده به مین در پنج استان مرزی ایران زخمی میشوند و یا جان خود را از دست میدهند.
استانهای ایلام، خوزستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان، به ترتیب آلودهترین نقاط ایران به مین هستند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر پایه همین گزارش، بیش از ۱۶ میلیون مین در بیش از ۴.۲ میلیون هکتار از مناطق مرزی ایران توسط نیروهای عراقی کاشته شده است که حدود ۲.۴ میلیون هکتار از این مساحت همچنان آلوده به مین است. براساس اطلاعات منتشره، حدود یك سوم آلودگی میدانهای مین مربوط به استان خوزستان است. همچنین، هزینه بالای خنثیسازی مینها یکی از عواملی است که در کند بودن روند خنثیسازی مینها در سالهای گذشته موثر بوده است.
در آبان سال ۹۳، پایگاه خبری مشرق نوشت که آمارها از ۱۴۰ میلیون مین در جهان و آلودگی ۲۸هزار هکتار از زمینهای ایران به مین روایت دارد، اما مینروبهای ایرانی میگویند برای خنثیسازی ۱۰ هزار مترمربع تنها ۶ میلیون تومان حقوق میگیریم، در حالی که مبلغ منطقی یک میلیارد تومان است.
بر اساس آن گزارش، یک «تخریبچی» (کسی که مین را خنثی میکند و جانش را روی آن کار میگذارد) دوران جنگ گفته بود: «بیش از ۳۰ نوع مین در کشور وجود دارد. یک سری از این مینها را نیروهای عراقی در خاک ایران کاشتند که متعلق به بلوک غرب و شرق است، و یک سری هم وجود دارد که توسط نیروهای خودی، برای جلوگیری از ورود دشمن به خاک کشور کاشته شده است.»
به گزارش مشرق، در خرمشهر مکانهایی وجود دارد که هنوز پاکسازی نشدهاند. این پایگاه خبری به نقل از یک تخریبچی نوشت که در خرمشهر محلهای پر از مینهای عمل نکرده بود. چون نتوانستند آنجا را پاکسازی کنند، با لودر روی آن خاک ریختند و مردم هم در آنجا خانه ساختند و تا امروز هم در آن زندگی میکنند.
بر اساس گزارش سایت «مین و زندگی»، کار پاکسازی بخشهای بسیاری از زمینهای آلوده به مین ایران بین سالهای ۶۷ تا ۸۳ انجام شد. از سال ۸۳ مراکز مینزدایی دوره جدیدی را آغاز، و حتی مناطقی را که قبلا نیز پاکسازی شده بود، دوباره به صورت تخصصی پاکسازی کردند. در سال ۹۰ اعلام شد که تمامی مناطق آلوده، پاکسازی عمومی شده و تنها یک درصد دیگر از اراضی آلوده به مین و مهمات جنگی باقی مانده است. ولی در یک دهه گذشته مینها همچنان قربانی گرفتهاند.
به گزارش خبرگزاریهای داخل ایران، بیشتر قربانیان مینهای باقی مانده از جنگ ایران و عراق را کولبران تشکیل میدهند. بیشتر آنان ساکنان مناطق فقیرنشین استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه هستند که برای معیشت خود در راههای صعبالعبور کوهستانی رفت و آمد می کنند و روی مینهایی میروند که ارگانهای حکومتی کار گذاشتهاند.
رسانههای کردستان عراق در سال گذشته نوشتند که تنها در شش ماه پایانی سال ۲۰۱۸ میلادی، بیش از یکصد کولبر در برخورد با مینهای خنثی نشده یا جان خود را از دست دادهاند، یا دچار نقص عضو شدهاند.
پیشتر در سال ۱۳۹۵، ۱۳۰ تن از وکلای قربانیان مین، فعالانمدنی و هنرمندان، در نامهای سرگشاده به حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، از او خواستند تا ضمن رسیدگی به حقوق قربانیان به جا مانده از مینهای زمان جنگ، وضعیت مینهای کار گذاشته شده از سوی دستگاههای حکومتی در مناطق مرزی کشور را هم بررسی کند.