بشار در نقش اسکوبار

اسد که از نظر اقتصادی شکست خورده بود، در طول جنگ عراق به قاچاق مواد مخدر و میزبانی از گروه‌های مسلح متوسل شد و تا لحظه سقوط به این راهکار ادامه داد

بشار اسد، رئیس‌جمهوری مخلوع سوریه و قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس. عکس از پایگاه خبری تحلیلی ۵۵ آنلاین

پس از آنکه رژیم دمشق مناطق نفت‌خیز شرق سوریه را از دست داد و اغلب میدان‌های نفتی به تصرف نیروهای دموکراتیک سوریه درآمد، بشار اسد برای به دست آوردن نفت و فرآورده‌های نفتی به ایران متوسل شد تا نیروهایش را قادر سازد که به جنگ ادامه دهند و خدمات مناطق تحت کنترل دولت را متوقف نکنند.

اقتصاد ضعیف سوریه در حال فروپاشی بود. دولت بشار اسد که جنگ‌های زیادی را پشت سر گذاشته بود و درآمد کافی برای اداره کشور نداشت، در وضعیتی کاملا شکننده قرار گرفت. رژیم اسد برای عبور از بحران اقتصادی به تولید و قاچاق مواد مخدر و تروریست‌پروری روی آورد و باعث شد این دو مورد به مهم‌ترین کالاهای صادراتی رژیم سوریه تبدیل شوند.

شاید برخی چنین تصور کنند که آنچه درباره رژیم بشار اسد گفته شد، بزرگ‌نمایی و تبلیغ علیه رژیمی است که سقوط کرده است و نمی‌تواند از خود دفاع کند، اما حقیقت این است که خود دمشق هم این امر را کتمان نمی‌کرد و در تنظیم روابط منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش بر سر آن چانه می‌زد.

به‌رغم توافقی که در مه ۲۰۲۳ میان ریاض و دمشق منعقد شد، عربستان سعودی هیچ سفیری به سوریه نفرستاد و تمامی فعالیت‌های نمایندگی دیپلماتیک عربستان در سوریه در هتل فورسیزن دمشق انجام می‌شد. عربستان سعودی از اعزام سفیر به سوریه خودداری کرد تا اینکه احمد الشرع و نیروهایش وارد دمشق شدند. سردی روابط عربستان سعودی و سوریه ادامه یافت، زیرا نه رژیم دمشق به وعده‌هایش عمل کرد نه عملیات قاچاق کاپتاگون متوقف شد. بشار اسد طبق معمول سازش و آشتی را به تعویق می‌انداخت و انتظار داشت در ازای توقف تهدیدهایش در خاورمیانه، میلیاردها دلار غرامت دریافت کند. البته این موضوع برای عربستان سعودی پذیرفتنی نبود، افزون براینکه پاداش دادن به فروشندگان مواد مخدر با هدف جلوگیری از قاچاق مواد مخدر به تشویق اخاذی منجر می‌شود. اسد نقش اسکوبار قاچاقچی معروف کلمبیایی را بازی می‌کرد و طبق برآوردهای کشورهای غربی، سالانه از فروش کاپتاگون بیش از پنج میلیارد دلار به دست می‌آورد و این رقم بیش از درآمد‌های نفتی رژیم اسد قبل از جنگ بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

من حداقل پنج بار در نشست‌های حضوری با رئیس‌جمهوری مخلوع سوریه ملاقات و ساعت‌ها با او صحبت کرده‌ام. اغلب رخدادها و موضوعات مطرح‌شده در آن جلسات در روزنامه الشرق‌الاوسط به چاپ رسیده است. با این حال، مدعی نیستم که بشار اسد را می‌شناسم. پس از شروع ترورها در لبنان و هدف قرار گرفتن دست‌اندرکاران رسانه‌ها، من از این کار دست کشیدم، به‌ویژه اینکه نامم در فهرست افراد ممنوع‌الورود به لبنان قرار گرفت. آخرین باری که با بشار اسد در یک نشست گروهی ملاقات کردم روزهای قبل از آغاز انقلاب سوریه بود. در آن ملاقات او مطمئن به نظر می‌رسید و بر این باور بود که در امنیت کامل است.

در هر حال و به‌رغم اطلاعات هولناکی که پس از سقوط دمشق به دست آمد و بر آنچه درمورد رژیم هولناک سوریه می‌دانستیم افزود، ازنظر شخصی، بشار اسد در جلسات همواره مودب و آماده شنیدن و پاسخ‌گویی بود، و تنها در مواردی محدود کنترلش را از دست می‌داد. به‌طور کلی، این شخصیت بشار اسد در جلسات و در مقابل مهمانان بود. به همین دلیل، بسیاری از مردم در درک شخصیت بشار اسد و عملکرد دولت او دچار سردرگمی شده‌اند. آیا پشت آنچه در سوریه و لبنان رخ داد یک گروه شیطانی وجود داشت؟ آیا کسی که سوریه را به این وضعیت کشاند برادرش ماهر اسد، علی مملوک، رئیس سابق سازمان اطلاعات عمومی و رئیس دفتر امنیت ملی سوریه، همسرش اسما اسد یا قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس بود؟

حقیقت این است که عامل  اصلی تمامی دشواری‌ها خود اسد بود. برخلاف چهره‌ای که از خود در نشست‌های عمومی نشان می‌داد، اسد شکستش در اداره کشور را با استفاده از زور جبران می‌کرد. همین بود که سوریه با گذشت هر روز بیشتر در فقر و فلاکت فرورفت، اما اسد کشورهای به‌اصطلاح دشمن را مقصر این وضعیت می‌دانست. پس از به دست گرفتن قدرت در سال ۲۰۰۰، کشورهای منطقه و جهان از بشار اسد استقبال کردند. امید همه این بود که او سوریه را از شر میراث حافظ اسد نجات دهد و با گسترش روابط با منطقه و جهان در صدد نوسازی کشور برآید. اما بشار جز افزایش تعداد زندان‌ها دست به ابتکار دیگری نزد و در ترور، بمب‌گذاری و میزبانی از سازمان‌های تروریستی از پدرش پیشی گرفت.

بنابراین، انقلاب سوریه با آنکه سه ماه پس از حوادث تونس به وقوع پیوست، تعجب‌آور نبود. اسد که از نظر اقتصادی شکست خورده بود، در طول جنگ عراق به قاچاق مواد مخدر و میزبانی از گروه‌های مسلح متوسل شد، سپس این راهکار را در جنگی که در یک دهه گذشته در سوریه جریان داشت تکرار کرد. او حتی قبل از انقلاب هم از توسعه، نوسازی اقتصادی و بهبود زندگی شهروندانش صحبتی به میان نیاورد.

سوریه امروز و حاکمان جدید آن نیاز به تامل در تاریخ رژیم اسد دارند. در واقع، سقوط رژیم اسد تعجب‌آور نبود، زیرا سربازی که از آن محافظت می‌کرد و استاد دانشگاهی که نماینده نخبگان جامعه بود، حدود بیست دلار در ماه درآمد داشت. به عبارت دیگر، پیامدهای شکست اقتصادی خطرناک‌تر از پیامدهای شکست امنیتی است.

سوریه سال‌ها قبل از شروع جنگ، اعمال تحریم‌های «سزار»، مسدود شدن دارایی‌های دولتی در خارج از کشور و سقوط ارز، با بحران اقتصادی مواجه شده بود. وضعیت دشوار اقتصادی سوریه ناشی از سوء‌مدیریت دولت بشار اسد، فساد گسترده، حکومت‌داری ضعیف، و وابستگی رژیم دمشق به اقتصاد خاکستری مواد مخدر و جنگ‌های خارجی بود.

شهروندان سوری که با سختی‌های زیاد به کشورهای دیگر پناه برده‌اند در هر کاری که وارد شدند، به موفقیت دست یافتند. بنابراین، امروز، فرصت مهمی در انتظار دولت احمد الشرع است تا ابتدا همه مردم سوریه را، صرف‌نظر از وابستگی‌های نژادی و مذهبی، گرد هم آورد تا همگی در دولت سهم داشته باشند و در گشودن دروازه‌های سوریه به روی سرمایه‌گذاری‌های خارجی نقش ایفا کنند.

برگرفته از روزنامه الشرق‌الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه