سالها است که جنگ، کشتار، خشونت و صدها مشکل دیگر اجتماعی و سیاسی در افغانستان ادامه داشته است. این وضعیت از نظر روانی و اقتصادی مردم این سرزمین را خسته و فرسوده کرده و از درآمد و داراییشان نیز کاسته است، اما باز هم با تحمل همه مشکلاتهای موجود، اکثر آنان از مناسبتهای سنتی و فرهنگیشان مانند «نوروز» به گونهای عالی تجلیل میکنند و هیچگاه در این زمینهها از خود بیعلاقگی نشان ندادهاند.
جشن نوروز سال ۱۴۰۰ خورشیدی، باز هم مانند سالهای پیشین در زمانی راه رسید که مردم افغانستان برای برچیدن بساط جنگ و تامین صلح سراسری در کشورشان لحظهشماری دارند، اما باز هم آماده شدند تا نوروز امسال را نیز مانند سالهای گذشته تجلیل کنند و نگذارند که این فرهنگ باستانیشان به باد فراموشی سپرده شود.
اکثریت مردم افغانستان مانند سایر کشورهای جهان که نوروز را تجلیل میکنند، علاقهمند هستند که همه ساله در این روز برنامهها و دیدارها و سفرههایی رنگین داشته باشند و از نوروز پذیرایی کنند، اما درگیریها و نبود صلح باعث شده است که این جشن تنها در خانهها میان اعضای خانوادهها و اقوام نزدیک، و در چند استان افغانستان هم با تدابیر شدید امنیتی برگزار شود.
کابل پایتخت افغانستان است و از پرجمعیتترین شهرهای این کشور به شمار میرود. هرگاه در روزهای نزدیک به نوروز به شهر و بازار بروید، به ویژه مکانهایی که ماهی، جلبی و کلچه میپزند، شور و شوق چشمگیر خود را دارد.
مردم افغانستان عادت دارند که سال نو و نوروز را با سفرههایی که در آن «ماهی پخته، جلبی، کیک و کلچه، هفتسین و سبزه سمنگ» موجود باشد، پذیرایی کنند و جشن بگیرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شهابالدین فرجاد، از ساکنان کابل، همراه با خانوادهاش اماده برگزاری جشن نوروز شدهاند. او به ایندپندنت فارسی میگوید: «ما مانند سالهای گذشته، امسال نیز برای نوروز آمادگی خود را داریم و میخواهیم از این روز پذیرایی گرم داشته باشیم. نوروز جشن طبیعت و شروع سال است، ما این روز را با جمع خانواده خود گرامی میداریم. لباس تازه، غذاهای خوب و میوههای رنگارنگ آماده میسازیم و کنار هم با خوشی و گاهی با رقص، تجلیل میکنیم.»
زرینگل حسینی، مادر فرجاد، نیز میگوید:«آماده کردن سفرههای رنگین و پوشیدن لباسهای جدید در نوروز میتواند سال جدید را پربرکت و نیکوتر بسازد. ما در این روز، خانه دوستان و اقوام نزدیک خود میرویم و سال نو را به آنان تبریک میگوییم.»
بانو حسینی، آرزوی ختم جنگ و تامین صلح برای افغانستان دارد و میگوید:«آرزو دارم مردم افغانستان بتوانند در سال پیشرو به صلح دائمی دست یابند و در آرامش کامل زندگی کنند.»
نعیم حیدری، از ساکنان کابل، برای خرید جلبی و ماهی به بازار آمده است و میگوید:«خداوند صلح را تامین کند، نه تنها من که همه مردم ما دوست دارند نوروز را جشن بگیرند و با جمع خانوادههاشان اوقات خوش داشته باشند. نورزو یک جشن باستانی ماست و در این فصل طبیعت دوباره زنده و سبز و رنگین میشود. ما مانند سالهای گذشته، امسال نیز سفره هفتسین آماده کردیم، اکنون هم آمدم تا کمی ماهی و جلبی نیز با خود ببرم، و از سال نو و جشن نوروزی پذیرایی کنیم.»
این آمادگیها و علاقهمندیهای مردم افغانستان برای تجلیل از نوروز در سال ۱۴۰۰، در حالی بیشتر و پررنگتر شده است که بعد از سقوط رژیم طالبان، شهروندان این کشور اجازه یافتند که همه ساله نوروز را جشن بگیرند و به یکدیگر آزادانه تبریک بگویند، در حالی که در دوران «امارت اسلامی» طالبان، حق نداشتند که حتی کلمه نورزو را به زبان بیاورند، چه رسد به آن که تجلیل کنند و سفرههای رنگین آماده سازند. اکنون برنامههای مردم افغانستان برای پذیرایی این روز بیشتر از سالها پیش شده است. وضعیت تغییر کرده است و مردم به گونه آشکار این روز را تجلیل میکنند و خانه دوستان و نزدیکانشان میروند. با آن که مخالفتهایی از سوی شماری از علمای دینی این کشور هنوز هم وجود دارد، اما مردم تاکید دارند که تجلیل از نوروز بدعت نیست، بلکه جشن باستانی و زنده شدن دوباره طبیعت است و علمای ما نباید عنوان و ریشه ضددینی به این روز بدهند.