برخی از آثار داستایوفسکی در ایران بیش از هشت بار از سوی مترجمان مختلف به فارسی برگردان شده و چندینبار چاپ شدهاند. برخی هنرمندان و نویسندگان به مرزهایی از اندیشه و خلاقیت رسیدهاند، آثاری از خود بر جای نهادهاند و این آثار چنان تاثیری بر جریانهای فرهنگی، اجتماعی و ادبی داشته که نام آنها را در تاریخ فرهنگ و هنر و ادب، ماندگار و جهانی کرده است.
فئودور داستایوفسکی، رماننویس نامی روس که ۹ نوامبر دویستمین سال تولدش (۱۸۲۱) است، نمونهای از این افراد است که آثارش به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و روایتهای مختلفی از این آثار نقشبند سینما و تئاتر و دیگر هنرها شده است. محافل دانشگاهی، ادبی و هنری درباره آن شرح و تحلیلهای بسیاری نوشتهاند و آثارش دستمایه هزاران تحقیق و بررسی دانشگاهی شده است.
برخی بر این باورند که هیچ نویسندهای در تجزیه و تحلیل روانشناختی شخصیتهای داستانهایش نتوانسته به جایگاه داستایوسکی برسد. او در داستان جنایت و مکافات دقیقا به درون شخصیت اصلی داستان، راسکولنیکوف نفوذ کرده و نوسانهای روح بیقرار او را چنان رمزگشایی میکند که گویی پزشکی روانکاو و ماهر مقابل بیمار نشسته و بهدقت و ظرافت به روانکاوی او مشغول است. همچنین در داستان برادران کارامازوف که به نوشته سامرستموام در کتاب ۱۰ رمان بزرگ دنیا، بهترین اثر داستایوفسکی است؛ تصویری که از شخصیت اصلی داستان و مواجهه او با دنیای پیرامونش میدهد، درک دقیق او را نسبت به روانشناسی قدرت در ساخت اجتماعی آن دوران نشان میدهد.
داستایوفسکی در بازار ترجمه ایران
تا قبل از سیطره جریان چپ، آثار داستایوفسکی چندان مورد اعتنای مترجمان نبود، اما با پیروزی بلشویکها و گسترده شدن ایدئولوژی مارکسیستها و تلاش آنها برای نفوذ و گسترش ادبیات و زبان اتحاد جماهیر شوروی؛ توجه به آثار بزرگان ادبی روس نیز رونق و رواجی شگفتانگیز پیدا کرد. برخلاف برخی نویسندگان روس مثل کورگی، شولوخف و الکسی تولستوی که گرایشهای مارکسیستی آشکاری داشتند؛ داستایوفسکی، لئون تولستوی و آنتوان چخوف در زمانهای زیسته بودند که هنوز حکومت تزاری برقرار بود. چخوف ۱۵ سال قبل از انقلاب اکتبر ۲۰۱۷، تولستوی هفت سال قبل و داستایوفسکی بیش از نیمقرن قبل از انقلاب درگذشت. از این منظر هر سه این نویسندهها در خلق آثارشان با جبر و نگاه سیاسی حاکم سر و کاری ندارند. بهخصوص داستایوفسکی که به تحلیل روانشناسانه شخصیتهای داستانش میپردازد و این جنبه از شخصیت آدمی برای او جذابیتی خاص دارد.
اما توجه به ادبیات روسیه مترجمان ایرانی را به سمتی سوق داد تا بهترینها را کشف و به ایرانیان علاقهمند معرفی کنند. برخلاف برخی از نویسندگان که این اقبال را داشتند که یک مترجم آثار آنها را به فارسی برگرداند، داستایوفسکی و آثارش بهصورت جداگانه و گاه یک کتاب او را هشت مترجم مختلف برگردان فارسی کردهاند. اما در میان این مترجمان نام سروش حبیبی از همه بیشتر دیده میشود. به تعبیر دقیقتر آقای حبیبی را باید تنها مترجم ایرانی به شمار آورد که عمده آثار مهم داستایوفسکی را برگردان فارسی کرده است. نکته قابلاعتنا در ترجمه سروش حبیبی، برگردان از زبان اصلی است، درحالیکه مترجمان دیگر آثار داستایوفسکی آثارش را از روی زبانهای انگلیسی یا فرانسوی برگردان کردهاند.
در کارنامه سروش حبیبی ترجمه کتابهای «ابله» و «قمارباز»(نشر چشمه)، «شبهای روشن»، «همزاد» و «بانوی میزبان»(نشر ماهی) و شیاطین (نشر نیلوفر) به چشم میخورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آقای حبیبی عموما همراه اصل رمان نقد و بررسی یکی از منتقدان بزرگ روس را هم ضمیمه کتاب میکند تا به مخاطب آگاهی افزونتری درباره رمان بدهد. نکته قابلاعتنا نبود ترجمه «برادران کارامازوف» در فهرست رمانهایی است که حبیبی برگردان فارسی کرده است. رمانی که بسیاری ازجمله سامرست موام آن را یکی از ۱۰ رمان برتر تمامی تاریخ ادبیات جهان ارزیابی کردهاند. نشر ناهید و نیلوفر در اواخر دهه ۶۰ این رمان را با ترجمهای پاکیزه از صالح حسینی به بازار کتاب ایران عرضه کرد.
از این منظر میتوان مدعی شد که صالح حسینی از جهاتی بهترین ترجمه «برادران کارامازوف» را ارائه داده است و چند بار نیز ترجمه را بازبینی و ویرایش کرده است. او این کتاب را سال ۱۳۶۷ منتشر کرد و ۱۵ سال بعد به بازبینی آن پرداخت و متنی را منتشر کرد که در این مدت بیش از ۱۵ بار تجدید چاپ شده است. برادران کارامازوف از یک منظر بر دیگر آثار داستایوفسکی در ایران برتری دارد و آن تعداد ترجمههای آن است که هشت نفر با ناشران مختلف آن را برگردان فارسی کردهاند. در میان ترجمههای موجود اقبال مخاطبان به ترجمه صالح حسینی بیشتر بوده است. در ویرایش دوم، آقای صالح حسینی سعی کرده است برخی مفاهیم را با بهرهگیری از ضربالمثلها و یا اشعار سعدی، حافظ و مولانا معادلسازی کند که از این منظر قابلاعتنا و توجه است. تازهترین ترجمه برادران کارامازوف را احمد علیقلیان برگردان فارسی کرده و نشر مرکز به بازار کتاب عرضه کرده است که اقبال خوبی به این ترجمه نیز شده است.
در میان مترجمان آثار داستایوفسکی، مهری آهی با برگردان دو کتاب "جنایت و مکافات" و "قمارباز" که هر دوی آنها از سوی انتشارات خوارزمی در سالهای دهه ۶۰ به بازار کتاب عرضه شد، به چشم میخورد. اما به نظر میرسد برتری با جلال آل احمد باشد که در سال ۱۳۲۷ رمان قمارباز را برگردان فارسی کرد. دکتر محمدجعفر محجوب، مشفق همدانی و علیاصغر خبرهزاده نیز ازجمله دیگر مترجمان آثار داستایوفسکی به شمار میآیند که بعد از آل احمد به سراغ ترجمه کتاب رفتند. دکتر محجوب کتاب "خاطرات خانه مردگان" را در سال ۱۳۴۰ برگردان فارسی کرد که با شمار بالا به چاپ دوم رسید و ناشر (سازمان کتابهای جیبی) نیز در چاپ دوم آن را در ۱۰هزار نسخه منتشر کرد. در کارنامه مشفق همدانی نیز ترجمه دو رمان از داستایوفسکی به چشم میخورد. همچنان که آقای خبرهزاده نیز دو اثر "جنزدگان" و "همیشه شوهر" را برگردان فارسی کرد. از دیگر مترجمان آثار داستایوفسکی میتوان به خشایار دیهیمی، رضا رضایی، اصغر رستگار و صالح آتشبر آب اشاره کرد.
داستایوفسکی و سینمای ایران
داستایوفسکی در عرصه سینما نیز حضوری چشمگیر دارد و فیلمسازان مختلفی از آثار او و با برداشتهایی متفاوت از آثارش دست به خلق اثر زدند که ازجمله معروفترین آنها فیلمی بود که کارگردان روس، لِو الکساندروویچ کولیدژانوف (Lev Aleksandrovich Kulidzhanov) بر اساس کتاب جنایت و مکافات ساخت. فیلمی نزدیک به چهار ساعت که بارها و بارها در سینماهای ایران و نیز تلویزیون ایران در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ نمایش داده شد. نکته جالبتوجه اینکه بیش از ۲۵ برداشت سینمایی از این اثر از دوران سینمای صامت تاکنون ساخته شده است. حتی فیلمسازی چون آلفرد هیچکاک نیز تمایل به ساخت فیلمی از روی این رمان را داشت که درنهایت پشیمان شد. در گفتوگویی که فرانسوا تروفو با او انجام داد وقتی از او پرسید که چرا روی جنایت و مکافات کار نمیکند او پاسخ داد: «در رمان داستایوفسکی کلمات بسیار زیادی وجود دارند که همهشان دارای کارکردی مهم هستند. برای انتقال درست این مفاهیم ازنظر سینمایی و جایگزین کردن زبان دوربین بهجای کلمهها، باید یک فیلم شش تا ۱۰ساعته ساخت. در غیر این صورت، نتیجه خوب از کار درنخواهد آمد.» (به نقل از مقالهای درباره کتاب جنایت و مکافات در سایت مستقل آنلاین- ۹ دیماه ۱۳۹۹)
اما جدای از اقبال به آثار داستایوفسکی در سینمای جهان، برخی از آثار این رماننویس شهیر با اقتباسهای سینماگران ایرانی روبرو بود.
ازجمله آنها میتوان به فیلم شبهای روشن ساخته فرزاد موتمن اشاره کرد که سال ۱۳۸۱ ساخته و اکران شد و در زمره فیلمهای خوب آن سالها است. این فیلم را سعید عقیقی از کتاب مشهور «شبهای سپید» داستایوفسکی اقتباس کرد. اگرچه برخی منتقدان براین باور بودند که در میان این آثار شاید تنها فیلمی باشد که با وجود اشعار فارسی زیادی که در آن خوانده شده است حال و هوای ایرانی ندارد. این البته نقطهضعفی هم برای فیلم محسوب نمیشود بلکه فقط یک ویژگی است. عقیقی بنمایه داستان داستایوسکی را برداشته و فقط دیالوگهای بین قهرمانان را تغییر داده است.
نزدیک به ۱۰ سال بعد (۱۳۹۰) عباس رافعی در مقام کارگردان با فیلمنامهای از جابر قاسمعلی برداشتی از همین رمان را بر پرده نقرهای سینما نشاند.
این فیلم داستان رسول راسخ دانشجوی اخراجیست که گردنبند مادرش را برای گرو گذاشتن نزد ملوک، پیرزن نزولخور محله میبرد تا پولی قرض بگیرد؛ طی ماجرایی بین رسول و ملوک نزاعی در میگیرد و پیرزن کشته میشود.
جدای از سینما، در عرصه نمایش نیز در ایران بارها و بارها به سراغ آثار داستایوفسکی رفتند که ازجمله آخرین آنها میتوان به نمایشی با همین نام اشاره کرد که به کارگردانی ایمان افشاریان و بازی مهدی پاکدل در نقش راسکولنیکف، در تماشاخانه مسعودیه واقع در عمارت مسعودیه در ماههای مهر و آبان ۱۳۹۴ به صحنه رفت.
بیتردید دویستمین سال تولد داستایوفسکی ناشران ایرانی را به تکاپو خواهد افکند که از این همزمانی تاریخی استفاده کرده و آثار داستایوفسکی را منتشر و یا بازچاپ کنند؛ تا در این بازار کساد کتاب در ایام کرونا شاید بتوانند اقبال مخاطبان را به این آثار جلب کنند. بهخصوص که این رمانها با فضای روانشناختی این سالهای ایرانیان همخوانی دارد و بیعلت نیست که شیب توجه به آثار داستایوفسکی در این سالها رو به فزونی است.