یک ماه پس از اینکمیته نظارت مجلس نمایندگان کنگره آمریکا از تشدید تلاشهای پنهانی کاخ سفید برای انتقال و فروش تکنولوژی هستهای به عربستان سعودی پرده برداشت، ریک پری وزیر انرژی ایالات متحده هفته پیش تایید کرد که شماری از شرکتهای آمریکایی مجوز فروش تکنولوژی هستهای به عربستان سعودی را دریافت کرده اند.
حکومت عربستان سعودی در نظر دارد ساخت دو نیروگاه هستهای را در سال ۲۰۱۹ به داوطلبی بگذارد. ساخت ۱۶ نیروگاه هستهای در بیست سال آینده بخشی از برنامه بزرگ توسعه اقتصادی شاهی سعودی است که در حدود ۸۰ بلیون دلار هزینه می بردارد.
خاورمیانه منطقه ملتهبی است. دشمنیهای تاریخی، سیاسی، و ایدیولوژیک بسیاری در این منطقه وجود دارد. دسترسی به فناوری هستهای میتوانند به گونه نامنتظر در نتیجه بیثباتی سیاسی و مخاصمتهای منطقهیی از مقاصد صلح آمیز به تولید سلاحهای هستهای انحراف کند. پیامدهای چنین گردشی تهدید مستقیم به امنیت، ثبات و اقتصاد جهانی است.
هیزمکشی برای یک آتش دیگر
دسترسی به فناوری هستهای و کاربرد آن به مقاصد صلح آمیز تحت نظر نهادهای بین المللی مانع حقوقی ندارد. اما بستگی به شرایط سختگیرانهای دارد که بسیاری از دولتهای جهان را از خرید تکنالوژی هستهای باز میدارد. عمدهترین معضل تخنیکی و سیاسی فناوری هستهیی این است که مواد، دانش و تخصص ساخت نیروگاههای هستهای که در نخست به مقاصد صلح آمیز ساخته میشوند، با آن چه برای تولید سلاحهای هستهای ضروریست، به سادگی قابل تفکیک نیست. نظارت و بررسی دایمی نهادهای بین المللی از نیروگاههای هستهای، به کارگیری مصوون و مسوولانه و همچنان پایبندی به اصل استفاده صلح آمیز میتواند از مناسبات سیاسی دولتها در جهان تاثیر پذیر باشد. از همین رو دسترسی رژیمهای بیثبات، سرکوبگر و ماجراجو به تکنالوژی هستهای قطعا در درازمدت تهدیدی به امنیت جهانی است.
رقابت تسلحیاتی وسواس همیشگی اکثریت رژیمهای سیاسی در خاورمیانه بوده است. بر فرض اگر هیچ وجه مشترک میان دیکتاتوریهای سکولار مصر، لیبی و عراق؛ رژیمهای مستبد و مذهبی ایران و عربستان و حکومتهای چندگونهای چون اسراییل، اردن، قطر، امارت متحده عرب و ... نباشد، مصارف نظامی و تلاش فزاینده این رژیمها برای دسترسی به سلاحهای پیچیدهتر و کشنده تر کافیست ماهیت همگون آنها را در نظامیگری و سلطه طلبی به خوبی به نمایش بگذارد.
بر بنیاد دادههای گروه بین المللی بحران، هزینه مصارف نظامی در جهان سالانه نزدیک به دو تریلیون دلار است. این رقمی چیزی بیشتر از دو درصد اقتصاد جهان را تشکیل میدهد. در یک دهه گذشته مصارف نظامی کشورهای خاورمیانه افزایش شش در صدی داشته است. بودجه دفاعی عربستان سعودی، اسراییل و عراق جز ۱۵ کشوریست که بیشترین مصارف نظامی را دارند. مصارف فزاینده شش دولت دیگر در این منطقه به شمول ایران تناسبی با رشد اقتصاد ملی آنها ندارد. با توجه به تغییرات دموگرافیک، افزایش نرخ بیکاری، تورم مالی و بیثباتی سیاسی، افزایش بودجه نظامیگری در درازمدت از کارایی و باوری اقتصادهای شکننده دولتهای خاورمیانه میکاهد و رقابت بر سر منابع را تشدید میکند.
عوامل غیر دولتی و خطر تسلیحات هستهای
شکلگیری و افزایش شمار بازیگران غیردولتی در خاورمیانه بستگی به عوامل بسیاری دارد. سیاست گذاری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروری در جریان جنگ سرد، ورورد رژیمهای پتروـدلار به صحنه سیاسی خاورمیانه؛ «جنگ با تروریسم» به ویژه سرنگونی رژیم صدام حسین؛ از راه رسیدن «بهار عربی» در سال ۲۰۱۱، فروپاشی نظمسیاسی لیبی، جنگ داخلی در سوریه و یمن و سایر بحرانهای امنیتی زمینه رشد بیرویه گروههای اسلامیستی غیر دولتی را در منطقه فراهم ساخت. از افغانستان تا عراق و سوریه و یمن، این گروهها اکنون بزرگترین معضل امنیتی خاورمیانهاند. در حالی که رژیمهای خاورمیانه با مساله مهار و مقابله با گروههای خشن غیر دولتی، برپایه اولویتهای سیاسی خود برخورد گزینشی دارند، تشدید رقابت تسلیحاتی زیر هر نامی خطر دستیابی بازیگران غیر دولتی را به سلاحهای کشتار جمعی افزایش میدهد.
فروش تکنالوژی هستهای به عربستان سعودی که احتمالا در صورت بالا گرفتن تنش با تهران هیچ دریغی از تولید تسلیحات هستهای نخواهد کرد، میتواند نگران کننده باشد. تولید تسلیحات هستهای در ملتهبترین منطقه دنیا بر بنیاد هیچ نظریه سیاسی به ثبات و بازدارندگی نمیانجامد. رژیمهای خاورمیانه اولویتهای عمده دیگری غیر از دستیابی به تکنالوژی هستهای دارند. توجیه رسیدگی به کمبود انرژی از طریق ساخت نیروگاههای هستهای که بسیاری از رژیمهای خاورمیانه آن را پیش میکشند، توجیه معقولی نیست.
نپرداختن به تبعات فروش تکنالوژی هستهای به کشورهای خاورمیانه در درازمدت منافع استراتیژیک غرب به ویژه ایالات متحده را به خطر میاندازد و نظم نیم بند امنیتی این منطقه را برهم خواهد زد.