سیلی زدن و اعمال قدرت در نظام ولایی

ادبیات مقام‌های نهادهای نظامی جمهوری اسلامی مملو از کلماتی است که خشونت را ترویج می‌کنند

پس از چندین ماه کش‌وقوس و دادگاه و انکار و تایید و عذرخواهی، درنهایت رئیس مجلس اصل ماجرای سیلی زدن نماینده مجلس به یک سرباز راهور را انکار کرد: «نماینده مجلس سیلی نزد؛ صرفا سرباز را هل داد.» (تابناک- ۱۵ آذر ۱۴۰۰) شاهدان فیلمی که بلافاصله بعد از درگیری نماینده مجلس با سرباز گرفته‌ شد، به سیلی زدن شهادت دادند و فیلم دوربین خط ویژه هیچ‌گاه در اختیار عموم قرار نگرفت. عنابستانی هم در دادگاه محکوم شد، اما رئیس مجلس با غیرقانونی خواندن رفتار سرباز در برخورد با خودرو نماینده مجلس در خط ویژه، تلاش کرد آبروی رفته‌ این عضو مجلس را بازگرداند. با این حال، فیلم بسیار کوتاه سرباز اکبری پس از انکار قالیباف، چنان گویا و قدرتمند بود که قالیباف مجبور شد سخنانش را پس بگیرد.

در نیمه‌ اول آبان ۱۴۰۰، اخبار مربوط به سیلی زدن صاحب هتلی در شیراز به یکی از کارکنان و سیلی زدن یک سپاهی به فرمانده سپاه آذربایجان شرقی در مراسم معارفه‌‌ او که به مقام استانداری ارتقا یافته بود، به خبرهای اصلی در سایت‌های خبری و رسانه‌های اجتماعی فارسی‌زبان تبدیل شد. این موارد نشان می‌دهند که این‌گونه انکارها هم پرونده‌ سیلی زدن مقام‌ها و مدیران رژیم اسلامی را نخواهد بست.

پرسش این است که در فرهنگ سیاسی قشر حاکم که از ارزش‌های اسلام‌گرایی شیعه تاثیر پذیرفته‌اند، آیا سیلی زدن امری نادر و استثنایی است یا بخشی جدایی‌ناپذیر از آن به شمار می‌رود؟ اصولا سیلی زدن حاوی چه نوع پیام و چه رفتاری است؟ مقام‌های جمهوری اسلامی ایران و نزدیکان آن‌ها تا چه حد به سیلی علاقه نشان داده‌اند و چرا؟ این رفتارها از چه تحولی در نحوه‌ حکومت کردن در جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ سیاسی آن در این دوره حکایت دارد؟

سیلی در ادبیات دو ولی‌فقیه

علی خامنه‌ای در سخنرانی‌هایش در دوران رهبری، ۳۶۲ بار (آن‌هایی که پس از حذف بخشی از فحاشی‌ها و دستورهای قصابانه و خلاف مصلحت «نظام» باقی مانده‌اند) از کلمه‌ «سیلی» استفاده کرده است. در این سخنان بارها گفته می‌شود که دشمنان از اسلام‌گرایان شیعه سیلی خورده‌اند یا قرار است به آن‌ها سیلی زده شود.

برای خامنه‌ای، سیلی نماد اعمال قدرت و تحقیر طرف مقابل است که برای قدرت‌بخشی به پیروان از آن یاد می‌کند. استفاده از این عبارت به هواداران می‌گوید که از ولی‌فقیه کورکورانه اطاعت کنند تا ولی‌فقیه بتواند به «دشمنان» ضربات قاطع بزند و اگر خود آن‌ها تبعیت نکنند، سیلی می‌خورند.

در تاریخ اجتماعی ایران، سیلی زدن کار خوانین و اشراف بوده است و حکومت روحانیون و سپاهیان هم در حال بازگشت به همان دوره‌ها است. آن‌ها حکومت پادشاهی را فقط از این‌ جهت نمی‌پسندیدند که خودشان در راس قدرت نبودند وگرنه با رفتارهای سلاطین و کارگزاران آن‌ها مشکلی ندارند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در سخنان خمینی، ۱۸۹ بار از این واژه استفاده ‌شده است؛ یعنی به‌طور متوسط سالی ۱۹ بار (رکورد خامنه‌ای سالی ۱۱ بار است). خامنه‌ای در نوع استفاده از این کلمه عینا از خمینی تقلید می‌کند.

خمینی شورش سال ۵۷ را «سیلی به‌ صورت قدرت‌های غربی و ایالات‌متحده» معرفی می‌کرد، در حالی‌ که قدرت‌های غربی جاده‌صاف‌کن او برای رسیدن به قدرت بودند. بنا به تخمین‌های مختلف، صدام ۷۰۰ تا یک هزار میلیارد دلار به ایران خسارت زد و کشته و زخمی و معلول شدن حدود نیم میلیون ایرانی را سبب شد. ایرانی‌ها در ده‌ها عملیات از او شکست خوردند اما از منظر خمینی، مردم ایران به صدام سیلی زدند. اسلام خمینی اسلام «سیلی‌زن» است.

سیلی در ادبیات دولتی

استفاده از عبارت سیلی و اقدام به آن در دولت خاتمی به حاشیه رفته بود، اما در دولت احمدی‌نژاد در قوه‌ مجریه باب شد. محمود احمدی‌نژاد در بسیاری از سخنرانی‌هایش از این عبارت استفاده می‌کرد: «من اينجا خطاب به بدخواهان ملت ايران مي‌گويم كه سر جایتان بنشينيد و اگر رويتان را زياد كنيد، ملت ايران به شما سيلی خواهند زد كه راه خانه‌تان را گم كنيد.» (ایسنا- ۱۲ تیر ۱۳۹۳)

ادبیات دولت احمدی‌نژاد و هواداران آن مملو از وعده ‌و وعید سیلی زدن است. رئیس دولت، رئیس مجلس و فرماندهان نظامی، مسئولان تبلیغاتی و مداحان مرتبط با حکومت بارها از سیلی زدن به گوش دشمنان و مخالفان نظام سخن گفتند. در واقع سیلی زدن از تهدیدهای همیشگی احمدی‌نژاد بود: «بدخواهان منتظر سیلی باشند» (آینده- ۲۵ مرداد ۱۳۸۸)؛ «ملت ایران ۳۰ سال با بزرگواری و کرامت با شما برخورد کرده است، اما اگر دست از دخالت‌هایتان برندارید، چنان سیلی به بدخواهان خود خواهد زد که راه خانه‌شان را گم کنند» (فرارو- ۲۵ مرداد ۱۳۸۸)؛ «ملت ایران در ۲۲ بهمن امسال با حضور باشکوه خود سیلی محکمی به‌ صورت استکبار جهانی خواهند زد.» (حیات- ۱۲ بهمن ۱۳۸۸)

این ادبیات از آغاز در سخنان رهبران جمهوری اسلامی سابقه داشت. خمینی در اولین سخنرانی خود در بهشت‌زهرا اعلام کرد که «توی دهن این دولت» (دولت بختیار) می‌زند. ادبیات مسئولان نهادهای نظامی که در جمهوری اسلامی ایران که ابتکار عمل سیاسی را نیز در اختیار دارند هم مملو از کلماتی است که خشونت را ترویج می‌کنند و سیلی زدن یکی از واژه‌های کلیدی در این ادبیات است. به‌عنوان نمونه، مهم‌ترین فراز توصیف سپاه پاسداران از مراسم ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ که خود فرماندهان سپاه برنامه‌ریزی و اجرا کرده بودند این بود: «راهپيمايی ميليونی ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ كوبيدن سيلی محكم نهايی بر چهره كريه دشمنان و بدخواهان منافق بود.» (موج- ۲۲ بهمن ۱۳۸۸) فرماندهان سپاه مدام از این تعبیر برای توصیف مواجهه با نیروهای آمریکایی استفاده می‌کنند.

مدیران دولت احمدی‌نژاد غیر از متهم کردن مخالفان و استکبار جهانی به کارشکنی و ایجاد مانع، برای مواجهه با مشکلات ناشی از ناکارامدی هم به برخوردهای خشن و تحقیرآمیز مثل سیلی زدن به مدیران میانی و رده‌ پایین متوسل می‌شدند. پس از سقوط یک هواپیمای خطوط داخلی در مشهد، در جلسه‌ کمیسیون مجلس با مسئولان امور حمل‌ونقل ایران، مدیرعامل سازمان هواپيمايي كشوری و معاون وزير راه در جريان مشاجره با رئيس شرکت هواپيمايی تابان به صورت او سيلی زد. (الف- ۵ بهمن ۱۳۷۶) در جلسه بررسی مشکلات مردم خاوه (یکی از روستاهای بخش جوادآباد ورامین)، نماینده ورامین پس از درگیری لفظی با بخشدار به‌ صورت او سیلی زد. (جرس نیوز- ۲۶ دی ۱۳۸۸) و در نشست مجمع نمایندگان استان فارس در حاشیه جلسه علنی مجلس، نصرالله کوهی، نماینده سروستان، به گوش سید احمدرضا دستغیب سیلی نواخت. (جهان نیوز- ۲۱ مهر ۱۳۸۹)

در ادبیات سیاسی اقتدارگرایان، رقابت سیاسی وجود ندارد، بلکه نزاع و جنگ در جریان است و غلبه‌ یک جناح بر جناح دیگر با سیلی زدن همراه بوده است: «اين طيف که در دولت نهم با چالش جدی مواجه شد [«ضدانقلاب جديد» که در طول ۳۰ سال گذشته شکل‌ گرفته و حرکت آن در دوره سازندگي شروع و در دوره اصلاحات به اوج رسيده است] و سيلي محکمي خورده بود، در انتخابات دهم به ميدان آمد و به دنبال بازسازی خود بود و درنهایت به جريان فتنه انجاميد.» (حیدر مصلحی، تابناک- ۷ خرداد ۱۳۸۹)

هواداران حکومت از سیلی زدن به نیروهای نزدیک به خود هم کوتاهی نمی‌کنند: «خداوند در انتخابات آينده به دكتر احمد توكلی و اصولگرايان حزبی، سيلي محكم و پر‌صدایی خواهد زد.» (فاطمه رجبی، فرارو- ۲۵ مهر ۱۳۸۶)

 نتیجه‌ این ادبیات در رفتار حاکمان جمهوری اسلامی و بالاخص دولت احمدی‌نژاد و نیروهای نظامی که این دولت را در دست داشتند، دیده می‌شود. به‌واسطه‌ تبدیل‌ سیلی زدن به یک هنجار در رفتار سیاسی، اعضای هیئت حاکمه مخالف دولت احمدی‌نژاد در بخش دیگری از حاکمیت نیز به همین‌گونه اعمال دست می‌زنند. سیلی زدن محمدعلی انصاری در سالگرد خمینی به صورت نجار، وزیر کشور، از همین‌ برخوردها بود. (جزئيات جديد از روز ۱۴ خرداد- الف- ۲۱ خرداد ۱۳۸۹) رسانه‌های اقتدارگرا از اینکه اصلاح‌طلبان این سیلی را محکوم نکردند، شکایت داشتند؛ در حالی‌ که خود از کشتن و شکنجه‌ کردن معترضان همواره اظهار رضایت می‌کردند.

بازگشت سیلی

با بازگشت تیم احمدی‌نژادی به قدرت در قالب جدید (دولت رئیسی) تهدید به سیلی زدن و اقدام به آن دوباره در حال اوج‌گیری است؛ بالاخص با توجه به اینکه تعداد بیشتری از سپاهیان در حال اشغال مناصب دولتی‌اند. تهدید به سیلی زدن و اقدام به آن بخش لاینفکی از فرهنگ سیاسی اقتدارگرا است که اسلام‌گرایان به‌شدت از آن استقبال می‌کنند.

اعضای هیئت حاکمه در دوران رئیسی هم به‌زودی از شعارهای بی‌حاصل خود برای رسیدگی به معیشت مردم خسته می‌شوند و برای اعمال قدرت و نمایش حکمرانی خود به تهدید به سیلی زدن و عملی کردن آن در عرصه‌‌های داخلی و بین‌المللی روی خواهند آورد.

 
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه