غرب آسیا واژهای است متعلق به جغرافیای سیاسی که به لطف جمهوری اسلامی ایران و برای اطلاق به منطقه نفوذ آن، ایجاد شده است. ساکنان کشورهای غرب آسیا همواره در مورد سیاستهای آمریکا و اروپا در قبال ایران ابراز نگرانی کردهاند. دلایل بسیاری وجود دارد که به آنان حق میدهد که نگران باشند و آن را توجیهپذیر میکند. بر فرض، هرگاه سخن از مذاکرات آمریکا و اروپا با ایران در باره پرونده هستهای به میان آمده است، تهران بیش از پیش در منطقه شرق جهان عرب، نفوذ خود را گسترش داده و با بهرهگیری از عامل مذهب، به تشکیل سازمانهای مسلح شبهنظامی در کشورهای عربی پرداخته و سقف تجاوزات و مداخلاتش را در کشورهای همسایه به طرز روزافزونی بالا برده است. در واقع، جمهوری اسلامی ایران با گشودن جبهههای متعدد، همواره در پی آن بوده است که گستره امپراتوری ایرانیـشیعی خود را از دریای خزر تا دریای مدیترانه، و به امتداد بابالمندب و خلیج فارس، توسعه دهد و پایههای آن را در آن ناحیه مستحکم کند.
گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در غیاب آمریکا و در غفلت اروپا و اسرائیل صورت نگرفته، بلکه در حضور و با آگاهی آنها رخ داده است. عوامل جمهوری اسلامی ایران در دهه ۸۰ قرن گذشته، غربیها را گروگان میگرفتند. شمار کسانی که در طول چند سال گروگان گرفته شدند، به ۱۰۴ نفر میرسد که در میان آنها هم از شهروندان «شیطان بزرگ»، آمریکا، بودند و هم از شهروندان «شیاطین کوچک» بریتانیا، فرانسه، و اتحاد جماهیر شوروی سابق؛ همچنانکه سفارت آمریکا در تهران از سوی هواداران حکومت اشغال شد، سفارت اتحاد شوروی نیز هدف اشغال قرار گرفت و همان تالاری که در آن سران متحدین (استالین، چیرچیل، و روزولت) دیدار تاریخی خود را انجام داده بودند، لگدمال و ویران شد. پایگاه نیروی دریایی آمریکا (مارینز) در ۱۹۸۳ منفجر شد. در آن حادثه که بزرگترین انفجار پس از انفجار ناشی از حمله جنگندههای ژاپنی به پایگاه آمریکا در پرلهاربر در ۱۹۴۱ بهشمار میرود، شمار زیادی از آمریکاییان کشته شدند. پادگان نظامی فرانسه نیز کاملا نابود شد، اما تنها واکنشیکه آمریکاییها و فرانسویها نشان دادند، این بود که نیروهای خود را از لبنان بیرون بردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
افزون بر آن، دولت آمریکا به گونه مخفیانه به فروش اسلحه به ایران از طریق اسرائیل کمک کرد که به ماجرای «ایران –کنترا گیت» شهرت یافت. آن رسوایی را سازمان اطلاعات سوریه که به دلیل بیخبر نگه داشتنش از سوی متحد ایرانیاش، خشمگین شده بود، افشا کرد. اسرائیل در آن معامله نقش اساسی بازی کرد و سهم خود را نیز به دست آورد. اسرائیل که همواره از سوی ایران دشمن خوانده شده و به نابودی تهدید شده است، به تبلیغات مذهبی جمهوری اسلامی ایران نیز خدمت کرد و هر طرفی را که علیه اشغال آن در لبنان میجنگید، از جمله «جبهه مقاوت میهنی» متشکل از مسیحیان، «تروریسم شیعی» مینامید.
واقعیت این است که از روزهای اول انقلاب ۵۷ ایران (به رهبری) خمینی که اکنون حدود ۴۳ سال از آن میگذرد، طرفهایی در غرب با آن همدلی نشان دادهاند. گذشته از اینکه فرانسه از آیتالله خمینی در خاک خود پذیرایی کرد و هواپیمایی را برای باز گرداندن او به تهران اختصاص داد، شماری از جریانها و شخصیتها در آمریکا و اروپا، بر اساس عملگرایی و گرایشهای ایدئولوژیک، نیز از تسلط آخوندها در ایران پشتیبانی کردند و میکنند.
امیر طاهری، مقالهنویس ایرانی، در مقالهای در روزنامه الشرق الاوسط در اینباره مینویسد: «خمینی چندین گروه فشار در ایالات متحده آمریکا داشت. در زمانی که خمینی هزاران نفر از هموطنان خود را زیر نام انقلاب در ایران تیرباران میکرد یا به جوخههای اعدام میفرستاد، مجله تایم از آن به عنوان «گاندی اسلام» تجلیل و تمجید میکرد. (ابراهیم رئیسی در آن وقت یکی از قضات دادگاه انقلاب بود). جو بایدن، عضو جوان وقت مجلس سنا از ایالت دلاوِر، نیز آرزوی جیمیکارتر، رئیس جمهوری وقت آمریکا را منعکس کرد که گفته بود، مشتاق دوستی با ایران نوین است. افزون بر آن، زبیگنیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا، این تئوری را مطرح کرد که جمهوری اسلامی ایران بخشی از «کمربند سبز اسلامی» برای محاصره اتحاد جماهیر شوروی است. این در حالی بود که وارنکریستوفر، وزیر خارجه پیشین آمریکا، تئوری «مهار دوگانه» تهران و مسکو را پیش کشیده بود. دولت کارتر نیز رژیم خمینی را «متحد احتمالی» آمریکا میدانست، زیرا ۵ نفر از مقامات دولتی که خمینی در روزهای اول تشکیل داد، شهروندی آمریکا را داشتند. یکی از آنها صادق قطبزاده وزیر خارجه در آن دولت، بود که اتحاد شوروی او را به دست داشتن در اشغال سفارت خود متهم کرده بود. (تلاشی برای بر قراری مساوات میان شیطان بزرگ و شیطان کوچک).»
سال نخست حکومت خمینی با ریشهکردن چپیها و سکولارها به پایان رسید که برای نظریهپردازان آمریکاییِ نگران از نفوذ کمونیسم، خوشایند آمد. در آغاز سال دوم، اتحاد جماهیر شوروی افغانستان را اشغال کرد و واقعیت تازهای بر منطقه حاکم شد. آمریکا بر اساس تئوری کمربند سبز اسلامی برژنسکی، برای رویارویی با کمونیسم شوروی به ایجاد پیمانهای تازه در غرب آسیا پرداخت و ایران به شریک فعالی برای آمریکا در منطقه مبدل شد.
جمهوری اسلامی ایران پس از آن زیر شعار مواجهه با اسرائیل، نفوذ خود را از سوریه تا لبنان گسترش داد. سپس آمریکا اقدام به اشغال عراق کرد و عراق را مانند جایزه بزرگی در اختیار جمهوری اسلامی قرار داد، چرا که اشغال آمریکا دروازههای عراق را بهروی ایران گشود تا به وسیله سازمانهاییکه در دوران حکومت صدام حسین تشکیل داده بود، بر سرنوشت آن کشور تسلط یابد. پس از دمشق، بیروت، و بغداد، تهران کودتای حوثی را در یمن مدیریت کرد و سیطره خود را در آن کشور نیز گسترانید. البته ۷ سال پیش از آن، از طریق کودتای «حماس» بر غزه نیز دست یافته بود؛ کودتایی که مردم فلسطین را چندپاره کرد و طرح تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل را به تشکیل دو دولت فلسطینی در کنار اسرائیل تغییر داد.
اکنون که ۴۰ سال از پیروزی انقلاب ۵۷ ایران میگذرد، رژیم حاکم بر ایران گاهی به عنوان مذاکرهکننده در وین و گاهی هم با مشارکت کشورهای غربی، به گسترش نفوذش در منطقه ادامه میدهد، اما جز هشدارها و اعلامیههایی در محکومیت آن، تا کنون هیچ اقدام دیگری از سوی این کشورها صورت نگرفته است. آیا ایالات متحده آمریکا در کنار شبهنظامیان نیابتی ایران در عراق و سوریه نجنگید؟ آیا چندین دهه با جمهوری اسلامی ایران در لبنان همزیستی نکرد؟ آیا در یمن تحریمها را از آن برنداشت؟
آری، همه اینها در واقعیت رخ داد و در نتیجه آن امنیت، ثبات، و حاکمیت ملی جهان عرب به شدت آسیب دید. حال وقت آن فرا رسیده است که اعراب سیاست تازهای در پیش گیرند و مسئولیتهای خود را در رابطه با امنیت و توسعه کشورهای خود بر عهده گیرند و با صراحت، جدیت، و نیرومندی، جامعه جهانی را متوجه مسئولیتهای آن کنند. نشست اخیر سران کشورهای عربی خلیج فارس، گامی در این راستا بود، اما باید با یک نشست فراگیر سران عرب پیگیری و تقویت شود؛ چون نتایج گفتوگوهای وین هر چه باشد، واقعیت تاختوتاز جمهوری اسلامی ایران را تغییر نخواهد داد، و کاسته شدن از میزان غنیسازی اورانیوم مطابق با معیارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حتی متوقف شدن آن، مانع تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای گسترش نفوذ آن در منطقه نخواهد شد.
© IndependentArabia