افغانستان در بیش از ۴۰ سال گذشته، آنقدر روزهای تلخ و دردناک در تقویم خود داشته است که تفکیک آن که کدام روز خاص موجب فلاکت بیشتر در آن کشور شده است، دشوار است. با این حال، روزهایی چون هفتم اردیبهشت و ششم دی، از بدترین روزهای تاریخ معاصر افغانستان بهشمار میرود، زیرا این روزها مبنا و تداومبخش دورههای تلختر و بحرانیتر در افغانستان بودهاند.
در ششم دی ماه سال ۱۳۵۸، نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق به افغانستان هجوم آوردند. آنان که نگران شکست تحولی بودند که به «انقلاب شکوهمند ثور» شهرت یافته بود، نمیتوانستند بپذیرند که در فاصله یک سال، جنبشی که آنان و عمال و طرفدارانشان در افغانستان، آن را «انقلاب طبقه زحمتکش» میدانستند، به شکست بینجامد.
حضور مستقیم نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان، از نظریه مهم نظریهپردازان سیاسی آن کشور برای گسترش نفوذ خود در جنوب آسیا نشات میگرفت. اتحاد جماهیر شوروی مایل بود بیشتر به آسیای جنوبی نزدیک باشد تا بتواند بر پاکستان که از نظر تاریخی به آمریکا نزدیک بوده است، نفوذ یابد و هند را نیز در کنترل داشته باشد. این تمایل با کودتای هفتم اردیبهشت در افغانستان تا حدی محقق شد و روسها با اطمینان از وجود یک دولت کاملا وابسته به کرملین، حمایت بیدریغ خود را در اختیار دولت نورمحمد ترکی گذاردند. اما با کشته شدن ترکی به دست شاگرد ظاهرا وفادارش، حفیظالله امین، و قبضه کردن قدرت از سوی او، روسها نگران انحراف انقلاب هفتم اردیبهشت شدند. از سوی دیگر، امین دست به اعمالی زد که چهره حزب دموکراتیک خلق افغانستان را در افکار عامه به شدت منفور ساخت. او قتلعامهای گستردهای در سطح کشور به راه انداخت و روشنفکران، چهرههای بانفوذ محلی، علمای دینی، و حتی بسیاری از دانشجویان دانشگاهها را در فهرست کسانی قرار داد که باید «حذف» میشدند.
هم زمان با آن تحولات، گزارشهایی هم از تلاش امین برای نزدیک شدن به آمریکاییها به گوش مقامات شوروی خورده بود. امین چندین بار با سفیر آمریکا در کابل تماس گرفته بود. در گزارش سفیر آمریکا از یکی از آن تماسها به کاخ سفید، گفته شده است که حفیظالله امین چهل دقیقه با او گفتوگو کرده است. جناح «پرچم» حزب دموکراتیک خلق افغانستان که با حضور امین در قدرت، خود را کاملا منزوی میدید، بحث احتمال جاسوس بودن او را داغتر کرد. در نتیجه، روسها که نگران از دست رفتن سرمایهگذاری سیاسی بزرگ خود در افغانستان شده بودند، در ششم دی ۱۳۵۸ به افغانستان هجوم آوردند. حفیظالله امین در قصر تاجبیگ در جنوب شهر کابل که محل زندگی او و خانوادهاش بود، توسط نیروهای ویژه ارتش سرخ به قتل رسید و ببرک کارمل، رهبر شاخه پرچم حزب دموکراتیک افغانستان، دبیر هیئت اجرایی کمیته مرکزی حزب و صدر دولت افغانستان شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روسها به سرعت پایگاههای مختلفی در سراسر افغانستان ایجاد کردند و هزاران سرباز خود را با حجم گستردهای از تجهیزات نظامی در آن پایگاهها مستقر ساختند. تهاجم نیروهای شوروی سابق به افغانستان، واکنش جهانی گستردهای در پی داشت. کشورهای زیادی آن تهاجم را محکوم کردند و المپیک ۱۹۸۰ مسکو نیز از سوی چندین کشورها تحریم شد. سازمان ملل متحد از شوروی خواست که هرچه زودتر از افغانستان خارج شوند، اما خروج ارتش سرخ از افغانستان نزدیک به ده سال طول کشید.
آمریکا که از قبل انتظار هجوم شوروی به افغانستان را میکشید، سریع دست بهکار شد و از «مجاهدین» حمایت کرد. روسها میپنداشتند که نیروهای تازه شکل گرفته مجاهدین را ظرف چند هفته یا چند ماه از بین خواهند برد، اما جنگ چریکی فرسایشی مجاهدین در مقابل آنان ده سال طول کشید و هزینه سنگینی بر دوش اتحاد جماهیر شوروی گذاشت. بر اساس آمارها، شوروی چیزی در حدود ۵۰ میلیارد دلار در جنگ افغانستان هزینه کرد و همین هزینه هم کمر اقتصاد ضعیف شده آن را شکست و در نتیجه، سه سال پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، نظام سیاسی-اقتصادی آن از هم پاشید و به چندین کشور مستقل تبدیل شد.
اما هزینهای که افغانستان بابت تهاجم ۹ ساله روسها به آن کشور پرداخت، نیز کمرشکن بود و به تخریبهای جبرانناپذیری انجامید. تا کنون هیچ آماری مبتنی بر بررسی علمی درمورد خسارتهای بهجا مانده از تهاجم روسها در افغانستان منتشر نشده است، اما به نظر میرسد که بالغ بر صدها میلیارد دلار باشد، زیرا نهتنها افغانستان در زمان خروج روسها به ویرانهای بدل شده بود، بلکه از نظر اجتماعی و ساختاری نیز سالها عقب رفته بود.
بحرانی که با هجوم روسها در ششم دیماه ۵۸ در افغانستان شکل گرفت، هنوز هم ادامه دارد. میتوان گفت که نخستین هستههای افراطیگری اسلامگرا و تروریسم جهادی، با هجوم روسها به افغانستان شکل گرفت. احزاب و نیروهای افراطگرای مذهبی با حمایت مستقیم پاکستان و کمک غیرمستقیم آمریکا، در افغانستان شکل گرفتند و منظم و مسلح شدند. آمریکا در دوران حضور نیروهای شوروی سابق در افغانستان، نزدیک به یک میلیارد دلار به مجاهدین کمک کرد تا آن نیروها را در افغانستان زمینگیر کنند. اما بعدها بیش از ۲ تریلیون دلار هزینه کرد تا اثرات مخربی را که جنگ افغانستان بر آن کشور و بر جهان گذاشته بود، پاک کند. اما آمریکا نیز مانند شوروی سابق در نهایت شکست خوردند و پس از ۲۰ سال حضور در افغانستان، از آن کشور خارج شدند، در حالی که پشت سر خود حکومتی با مبنای فکری افراطیگری و تروریسم در افغانستان روی کار آمده است.