دیماه که میشود، همه نگران دههای هستند که حکومت «دهه فجر» میخواند و مردم سالها است که نام «دهه زجر» بر آن گذاشتهاند. از اوایل دیماه بحثها و تدارک برگزاری جشنها و جشنوارههای فجر شروع میشود و در دولتها و نگرشهای آنان، تفاوتی در این باره حاصل نمیشود. امسال نیز که اولین «دهه فجر» دولت ابراهیم رئیسی است و میخواهد نشان دهد که نخستین دولت «ولایی» پس از انقلاب است، باید دیدنی باشد.
سیاستهای «فرهنگی و ارشادی» دولت رئیسی از همان معرفی «محمدمهدی اسماعیلی» که بیشتر نقش نظارتی داشته است، مورد بحث قرار گرفت و انتخاب محمد خزاعی از سوی اسماعیلی برای ریاست سازمان سینمایی کشور نیز بحثهای زیادی را دامن زد، و حالا اولین بار است که خزاعی که مسئولیت برگزاری جشنواره سینمایی فجر را دارد و باید عملکرد خود را نشان دهد.
در گام نخست، او هیئت انتخاب فیلم برای بخش مسابقه «جشنواره سینمایی فجر» را انتخاب کرد. اعضای این هیئت عبارتند از: «بهروز افخمی، اسماعیل بنیاردلان، پوران درخشنده، حسین زندباف، مجید شاهحسینی، اسفندیار شهیدی و محمدحسین نیرومند»، و حاصل انتخاب آن ۲۲ فیلم است که نام آنها چند روز پیش منتشر شد.
از کارگردانان قدیمی تنها «مسعود کیمیایی» (خائنکشی) حضور دارد و از کارگردانان نسل دوم جمهوری اسلامی ایران چند نام، از جمله رضا میرکریمی (نگهبان شب)، بهروز شعیبی (بدون قرار قبلی)، و «محمدحسین مهدویان» (مرد بازنده) که پای ثابت جشنواره فجر هستند. «موقعیت مهدی (باکری)» (هادی حجازیفر) هم موقعیت مخملباف/ مجیدی را به خاطر میآورد که مخملباف مجیدی را در چند فیلم، از جمله: توجیه (۱۳۶۰)، مرگ دیگری (۱۳۶۱)، دو چشم بیسو (۱۳۶۲)، استعاذه (۱۳۶۲)، و بایکوت (۱۳۶۴) به بازی گرفت و بعدها مجیدی به کارگردانی روی آورد.
هرچند ابراهیم حاتمیکیا در این جشنواره فیلمی کارگردانی نکرده، اما تهیهکننده فیلم پسرش «یوسف حاتمیکیا» (شب طلایی) بوده است و البته علی شاهحاتمی، یکی دیگر از فیلمسازانی که به فیلمسازان جنگی و به اصطلاح «دفاع مقدس» معروف هستند، هم تهیهکننده پسرش «حمید شاهحاتمی» (ماهان) است. نمیتوان فیلمها را ندیده قضاوت کرد. هر چند پدران تهیهکننده بودهاند، اما شاید پسران حرفی تازه داشته باشند.
جز آقازادههای سینمایی، چند آقازاده سیاسی هم در جشنواره حضور دارند. «علی حضرتی» (شهرک)، آقازاده الیاس حضرتی، سیاستمدار اصلاحطلب است و «عباس نادران»، تهیهکننده فیلم «شادروان»، آقازاده الیاس نادران، سیاستمدار اصولگرا است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از میان بیست و دو فیلم انتخاب شده برای مسابقه جشنواره، تنها یک زن کارگردان حضور دارد؛ منیر قیدی. فیلم «دسته دختران» به نویسندگی و کارگردانی ایشان جزو فیلمهای انتخاب شده است. قیدی تنها یک فیلم دیگر در کارنامه دارد به نام «ویلاییها» که در مورد خانوادههای فرماندهان سپاه و ارتش در خرمشهر بود، و این فیلم «دسته دختران» هم به قول خودشان «راوی مقاومت و ایثار زنان در روزهای پُرتلاطم ابتدایی جنگ است و با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانه به خانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده است.»
اما مهمترین فیلمهای این دوره از جشنواره فیلمهایی نیستند که انتخاب شدند؛ فیلمهایی هستند که انتخاب نشدند:
فیلم «برادران لیلا» (سعید روستایی) با حضور ترانه علیدوستی، پیمان معادی، نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی و سعید پورصمیمی، به دلیل آنچه «آماده نشدن فیلم» گفته شده است، در جشنواره حضور ندارد. همینطور است فیلم «شب، داخلی، دیوار» (وحید جلیلوند) که نوید محمدزاده در نقش یک فرد نابینا در آن بازی میکند، و «تفریق» (مانی حقیقی) که آن هم به بهانه آماده نبودن به جشنواره نمیرسد، در عین حال، فیلم آقای محمدحسین مهدویان که در حال ساخت است و هنوز فیلمبرداری آن تمام نشده است و زیر میز تدوین نرفته است، معلوم نیست چگونه از سوی هیئت انتخاب برگزیده شده است.
«جنگ جهانی سوم» (هومن سیدی)، «کابل پلاک ۱۰» (نوید محمودی)، «پیر پسر» (اکتای براهنی)، «خط نجات» (وحید موساییان)، «علت مرگ نامعلوم» (کارگردان: علی زرنگار- تهیه کننده: مجید برزگر) هم جز فیلمهای انتخاب شده نیستند و بیش از آن که انتخاب نشدنشان مهم باشد، این مهم است که دلیل این انتخاب نشدن مشخص نیست.
اما جنجالیترین فیلمی که بحث فراوانی در مورد آن درگرفت اما در فهرست فیلمهای برگزیده قرار نگرفت، فیلم «قاتل و وحشی» (حمید نعمتالله) است. خلاصه فیلم آنگونه که سازندگان اعلام کردهاند، از این قرار است: «زیبا (لیلا حاتمی)، در حال آماده شدن برای عروسی دختر خود است که اتفاقی اسیر باند گانگستری مخوفی میشود. او سعی میکند از آن بند خود را رها کند. وقت زیادی ندارد، چون دخترش نیز بیخبر از همهجا دارد به همان محل میآید و این اتفاقی است که نباید بیفتد. زیبا، برای نجات خود و دخترش میجنگد.» این فیلم سال ۹۹ کامل شد و برای جشنواره فجر فرستاده شد، اما بدون آن که هیئت انتخاب آن را ببیند، پذیرفته نشد. امسال فیلم را دوباره فرستادند، ولی جواب گرفتند که چون سال قبل دیده و رد شده است، امسال دیگر قابل دیدن نیست و نمیتواند در جشنواره شرکت کند.
همایون اسعدیان که در دوره قبل جزو هیئت انتخاب بود، به طور رسمی اعلام کرد که فیلم را اعضای هیئت ندیدهاند و تعدادی از منتقدان که فیلم را دیدند، بسیار از آن تعریف کردهاند و تعداد زیادی خواهان دیده شدن آن شدند. اما سیاست دولت جدید همان طور که انتظار میرفت، مانند دولتهای پیشین، سیاست نبودِ شفافیت است و نمیتواند رسمی بگوید فیلم توقیف است.
«خائنکشی» (مسعود کیمیایی) که از سد هیئت انتخاب گذشته است، هر چند خط رفاقت و خیانت در آن پر رنگ است، یکی از متفاوتترین فیلمهای کیمیایی خواهد بود. ظاهرا این فیلم مضمون متفاوتی از آثار دیگر کیمیایی دارد و به زندگی «مهدی بلیغ» میپردازد که یکی از شناختهشدهترین کلاهبرداران تاریخ جنایی ایران است. مهدی بلیغ سال ۱۳۶۰ بهدست خلخالی اعدام شد که معلوم نیست این موضوع چگونه در فیلم جای داده شده است. «خائنکشی» تنها از نظر مضمون در کارهای کیمیایی ویژه نیست، از حیث تنوع بازیگران هم مورد توجه قرار گرفته است. در این فیلم امیر آقایی (در نقش مهدی بلیغ)، مهران مدیری، سارا بهرامی، پانتهآ بهرام، حمیدرضا آذرنگ، پولاد کیمیایی، فرهاد آییش (در نقش دکتر محمد مصدق)، نرگس محمدی، و سام درخشانی بازی میکنند. کسانی که فیلمنامه «خائنکشی» را خواندهاند، اتفاقنظر دارند و میگویند یکی از منسجمترین سناریوهای سالهای اخیر مسعود کیمیایی را دارد. یکی از مهمترین کلاهبرداریهای بلیغ، فروش کاخ دادگستری تهران به دو تاجر آمریکایی است که هنوز نُقل مجلس پدربزرگها است.
اکنون مردم ایران با نظام «جمهوری اسلامی» بیشترین فاصله تاریخی را دارند و رئیسی و تیمش که میخواهند آشتی برقرار کنند، راهی محال در پیش دارند، زیرا این نظام تمام ظرفیتهای خود را برای آشتی قبلا رو کرده است و توزرد از آب درآمده است. امروز کسی علاقه و اشتیاق زیادی برای شرکت و حضور در جشنوارهای که دیگر بزرگان سینمای ایران در آن حضور ندارند و بهترین فیلمهای اخیر شرکت داده نشدهاند، ندارد. همه چشمانتظارند که کی طلسم این شب میشکند و خورشید پس از سالها و دهها از محاق بیرون میآید.