اقتصاد جهانی و مشخصا اقتصاد ایران، بهویژه بازار ارز، همواره تابعی از تحولات سیاسی و بینالمللی بوده است؛ بازاری که در پی سخنرانیهای مقامات سیاسی، واکنش خود را در رد یا قبول، با کاهش و افزایش بهای دلار نشان میدهد. ابتدا باید به این نکته مهم توجه داشت که در سالهای گذشته، رویکرد جمهوری اسلامی ایران به مجمع عمومی سازمان ملل متحد تغییر کرده است و از تمام فرصتهای ممکن در آن، بهره میبرد. پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ تا زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد، نخست وزیران یا روسای جمهوری ایران تنها در ۴ نوبت در این مجمع حضور یافته بودند، اما احمدینژاد بهتنهایی ۸ بار سخنرانی کرد، و حالا حسن روحانی در هفتمین نوبت خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی خواهد کرد.
در این میان، جامعه جهانی تنها یک بار به ایده «گفتوگوی تمدنها» که توسط سید محمد خاتمی مطرح شد، روی خوش نشان داد و از آن استقبال کرد، اما طرح «جهان عاری از خشونت» حسن روحانی، حتی در زمینه دنیای پرآشوب این زمان، به هیچ شکلی در دستور کار مجمع قرار نگرفت. در مورد محمود احمدینژاد، حتی سخنرانی او با انتقاد دبیرکل سازمان ملل روبهرو شد چرا که به باور بان کی مون، جایگاه مجمع عمومی جایی برای انکار هولوکاست و ایجاد شک در مورد حملات ۱۱ سپتامبر نبود. با این حال، هرچند سخنرانیهای نمایندگان جمهوری اسلامی ایران قادر به تاثیرگذاری بر جامعه جهانی نبوده است، اما بازار داخلی ایران از این سخنرانیها و پاسخ نمایندگان کشورهای دیگر، بهویژه رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، تاثیر میپذیرد. به یقین نمیتوان این سخنرانیها را تنها عامل موثر در نوسان قیمت ارز در ایران دانست، اما این نوسانات، واکنشی عیان به آنها محسوب میشود.
ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک
SPENCER PLATT / GETTY IMAGES NORTH AMERICA / AFP
در سال ۱۳۹۰، همزمان با سخنرانی محمود احمدینژاد که شامل نقد سیاستهای تحریمی دولت آمریکا و ضرورت پرداخت خسارت به کشورهای متضرر از جنگ جهانی دوم بود، بازار ارز ایران آن را برای حل مشکلات موجود ناکافی دانست و قیمت دلار حدود ۵۰ تومان گران شد. (البته باید یادآوری کرد که نوسانات ارزی در آن زمان در چنان حدی تعریف میشد و با معیارهای امروز، نمیتوان آن را یک تغییر معنادار تعریف کرد.) البته باید گفت، وقتی بازار در انتظار اتفاقی مشخص است و آن امر محقق نمیشود، اینگونه میتواند از خود واکنش نشان دهد. برای مثال، دیدار رئیس جمهوری ایران با روسای کشورهای بولیوی، کومور و سنت وینسنت و گردنادینس، برای اقتصاد ایران هیچ خبر خوبی همراه ندارد، و در نتیجه، بدین شکل به سیاستهای دولت پاسخ میدهد. در سال ۱۳۹۱ هم همان روال تکرار شد؛ سخنرانی محمود احمدینژاد که خود را مدعی مدیریت جهانی معرفی میکرد، برای رفع تحریمها یا کاهش تنش میان ایران و جامعه جهانی بر سر برنامه اتمی، هیچ راهکار موثری ارائه نکرد. بازار ارز، آن سخنان و دیدار رئیس جمهوری ایران با رئیس جمهوری بولیوی، رئیس جمهوری کومور و پادشاه سوازیلند را با افزایش ۲۰۰ تومانی استقبال کرد. نبود چشماندازی روشن برای حل بحران اتمی جمهوری اسلامی پس از آن سخنرانی به نحوی بود که در کمتر از یک ماه، قیمت دلار نزدیک به ۱۰۰۰ تومان افزایش یافت و به ۳۴۵۰ تومان رسید.
پس از انتخابات سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی که وعده داده بود «همزمان با چرخیدن چرخ سانتریفیوژ باید چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد»، انتظارات از حضور او در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بالا بود. سخنرانی روحانی، با آنکه تاکید داشت که «جمهوری اسلامی ایران... آماده گفتوگوهای بدون تاخیر برای اعتمادسازی متقابل و رفع دوسویه ابهامات از طریق شفافیت کامل میباشد»، اما نتوانست چنان که باید، روی بازار تاثیرگذار باشد. واکنش بازار به این تحولات در فاصله زمانی ۲۸ شهریور تا ۲ مهر ۱۳۹۲، کاهش ۱۰۰ تومانی قیمت دلار را همراه داشت، اما پس از آنکه مشخص شد برخلاف انتظارها، دیداری میان او و باراک اوباما انجام نمیشود، و تماس تلفنی روسای جمهوری دو کشور دقایقی پیش از بازگشت روحانی به تهران، با واکنش تند فرماندهان سپاه پاسداران روبهرو شد، روشن بود که روحانی برای مذاکرات با غرب راه دشواری پیش روی خود دارد. بر آن مبنا، قیمت دلار بلافاصله و دقیقا به نرخ پیش از سفر روحانی به نیویورک، بازگشت.
حال از نیویورک و محل برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد فاصله میگیریم و برخی سیاستها در تهران را در آن مقاطع بررسی میکنیم. در حالی که امید برای مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا تقویت شده بود، برخی ارزیابیها نشان میداد که قیمت دلار در بازار ایران تا حد ۲۲۰۰ تومان (نزدیک به ۸۰۰ تومان کمتر از قیمت وقت) میتواند کاهش یابد. اما سیاستگذاران بانک مرکزی و راس آن ولیالله سیف، رئیس کل وقت بانک مرکزی، با آن حد کاهش مخالف بودند. در همان روزهاست که غلامعلی کامیاب، معاون ارزی وقت بانک مرکزی، از نرخ واقعی ۲۹۰۰ تومان برای دلار سخن به میان میآورد. آن سخنان موجب شد که اندک اثرات مثبت سخنرانی حسن روحانی نیز از بازار رخت بربندد و قیمت دلار، به نرخ قبلی خود بازگردد. با این حال، مجموعه اقدامات مسئولان ایران و قدرتهای جهانی در سالهای بعد و به سرانجام رسیدن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) موجب شد تا نوسان قیمت دلار در بازار ایران طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵، تنها ۵۰۰ تومان باشد.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا که وعده داده بود به محض به قدرت رسیدن، سند توافق برجام را پاره کند، اقتصاد ایران نیز نگران آینده خود شد. با این حال، روند تصاعدی قیمت دلار در بازار ایران شیب ملایمی را طی میکرد، تا آنکه اولین جهش خود را در روزهای پایانی سال ۱۳۹۶ و اولین روزهای کاری پس از نوروز ۱۳۹۷ نشان داد.
برای درک دقیقتر میزان افزایش در بازههای زمانی مختلف، باید نگاهی به گذشته داشت. قیمت دلار در ایران، از سال ۱۳۹۰ (آغاز تحریمهای هستهای آمریکا) تنها طی یک سال، دو برابر شد. این میزان، سریعترین افزایش قیمت دلار در دو دهه گذشته ایران بود. در آغاز آن مقطع قیمت دلار ۲۶۰۰ تومان بود، و آن روند افزایشی به نحوی پیش رفت که در سال ۱۳۹۴ و همزمان با نهایی شدن برجام، نرخ برابری دلار به ۳۴۵۰ تومان رسید. در واقع، در طول ۴ سال، قیمت دلار در ایران ۳ برابر شده بود. افزایش قیمت دلار در سال ۱۳۹۷ روند صعودی خود را با چنان شتابی طی کرد که پس از سخنرانی دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل در همان سال، نرخ برابری دلار در بازار ایران از مرز ۱۷۰۰۰ تومان گذشت. سخنرانی حسن روحانی در همان مجمع عمومی، با آن که نکته راهبردی جدیدی در حل تنش تازه میان ایران و آمریکا همراه نداشت، اما توانست اندکی به بازار آشفته ارز ایران آرامش دهد، و قیمت دلار نزدیک به ۸۰۰ تومان کاهش یافت. ادامه تحریمهای هستهای-موشکی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، بازار را با مشکلات عمدهای در تامین ارز لازم خود مواجه کرده است. برخی از سیاستهای داخلی نیز این بحران را تشدید کرد، و حالا دلار با نرخ برابری نزدیک به ۱۱۴۰۰ تومان، در انتظار سخنرانیهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد است.
در روزهای دوم و سوم مهرماه، دونالد ترامپ و حسن روحانی در مقر سازمان ملل متحد سخنرانی خواهند کرد. دو طرف در ماههای گذشته به صورت غیرمستقیم بارها برای هم پیام فرستادهاند، اما هنوز روشن نیست که آیا سرانجام قفل دیدار روسای جمهوری ایران و آمریکا شکسته خواهد شد، یا خیر. با آن که مقامات دولتی هر دو کشور تاکید دارند که هیچ برنامهای برای دیدار دو طرف در دست نیست، اما خبرگزاریهایی همچون بلومبرگ، از آمادهسازی کاخ سفید برای انجام آن دیدار خبر داده است. از سوی دیگر، در تهران علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، با پافشاری بر عدم مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا، باز هم تاکید کرده است در هیچ سطحی میان مقامات ایران و آمریکا نباید مذاکرهای در نیویورک انجام گیرد. با این حال، او اضافه کرده است که چنانچه آمریکا به برجام بازگردد، مذاکرات عمومی در چهارچوب گروه ۱+۵ میتواند ادامه یابد. خامنهای در حساب توییتر خود نیز به این موضوع اشاره کرده است که «رئیسجمهوری، وزیرخارجه و مسئولان ما، همه یکصدا گفتند که با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد. نه مذاکره دوجانبه، نه مذاکره چندجانبه».
دلار امروز در کانال ۱۱ هزار تومان در نوسان است. با توجه به آنکه در ماههای گذشته تنش میان ایران و آمریکا به یکی از بالاترین سطوح خود رسیده است، اما بازار ثبات نسبی از خود نشان میدهد؛ به این معنا که التهاب بازار از شوک تحریمی خارج شده است و در وضعیت کنونی برای خود گونهای ثبات داخلی تعریف کرده است. در چنین شرایطی است که برخی از کارشناسان حتی پیشبینی میکنند که فارغ از محتوای سخنرانی مقامات ایران و آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، میتوانیم شاهد ادامه روند نزولی قیمت دلار در هفته آینده باشیم.