به دنبال حمله ایران یا متحدانش علیه مهمترین تاسیسات نفتی جهان و تهدید ایالات متحده که برای یک حمله کاملا آماده و «دست روی ماشه» است، رهبران ایران در پناهگاهها در انتظار بمباران پنهان نشدند.
حسن روحانی، رئیس جمهور، و جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در اجلاسی در آنکارا شرکت کردند که در آن رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه – این عضو ناتو – ضمن مزاح با ولادیمیر پوتین، سیستمهای دفاعی آمریکا را به مسخره گرفت. چند روز پس از حمله، یک مقام ایرانی به چین عزیمت کرد تا درباره معاملات کلانی مذاکره کند که همکاریهای بالقوه اقتصادی با چین را گستردهتر کرده و ایران را در برنامه «کمربند و جاده» این کشور قرار میدهد (توضیح: این استراتژی جهانی چین برای توسعه زیربنا و سرمایهگذاری در ۱۵۲ کشور جهان است).
با دومین دور تحریمهای آمریکا که اروپا را ناگزیر از توقف سریع و اغلب محرمانه بخش اعظم بازرگانیش با ایران کرده، دستگاه رهبری ترامپ بر این باور بوده که با خروج از توافق هستهای در سال گذشته، ایران را برای بازگشت به میز مذاکره در گوشه قرار داده است. هدف، «توافقی بهتر» یا دستکم یک فرصت رسانهای در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ است که بگوید در مورد یک سیاست خارجی عمده موفق بوده است. اما جمهوری اسلامی اطمینان دارد که با کمکهای دیپلماتیک روسیه، و سرمایه گذاریهای احتمالی چین در بخشهای سوخت و انرژی و دیگر صنایع ایران، میتواند از دستگاه رهبری ترامپ – حتی در صورت پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری – به سلامت رد شود.
تحریمها به اقتصاد ایران لطمه زده، مانع رسیدن به اهداف توسعهاش میشود، مردم را خشمگین میکند و شاید حتی بلندپروازیهای منطقهای ایران را محدود کند. عناصر محافظه کار در ایران، دست به مقابله نیابتی نظامی زده و بدون آن که عامل آن کاملا مشخص باشد، نفتکشهای بینالمللی، و به احتمال قوی تاسیسات نفتی عربستان سعودی را مورد حمله قرار دادهاند. تهران، همچنین، با تناقض، به احتمال مذاکره و نیز رد مذاکره با آمریکا اشاره کرده است. این در حالی است که دیپلماتهای ایرانی در تلاش اخذ یک اعتبار ۱۵ میلیارد دلاری برای تامین کمبودهای بودجه کشور هستند.
اما از نیازهای روزمره گذشته، ایران طرح دومی دارد که آن قرارگرفتن در شبکه کشورهای آسیا/اروپایی (اوراسیا) است که دو عضو عمده آن چین و روسیه هستند که هردو رقبای ایالات متحده و سخت خواهان تضعیف آنند.
ادغام اقتصادی و سیاسی در «اوراسیا» بخشی از روند آهسته و بلند مدتی است که مشکلات فوری ایران را حل نمیکند، اما به رهبران ایران اطمینان میدهد که میتوانند دوره ریاست جمهوری ترامپ را تحمل کنند.
روسیه بیش از چین آشکارا از برخوردهای دیکتاتورمابانه آمریکا سرپیچی میکند که عمدتا توسط حلقه کوچکی از افراط گرایانی شکل میگیرد که توسط اتاقهای فکر واشنگتن با بودجههای قابل توجه حمایت میشوند. به دنبال اعلامیه آمریکا مبنی بر تحریمهای جدید علیه بانک مرکزی ایران، وزارت خارجه روسیه به فوریت گفت این تحریمها را نادیده خواهد گرفت.
به گزارش «ریا نُوُستی»، زمیر کابولُف، یک مقام وزارت خارجه روسیه گفته است: «این (تحریمها) در ارتباطهای ما با ایران تاثیری نخواهد گذاشت. ما طبق برنامه، به همکاریهای بانکیمان با ایران ادامه خواهیم داد».
رئیس بانک مرکزی ایران گفته است روسیه و تهران برای دور زدن شبکه «سوئیفت» که میتواند از طرف آمریکا نظارت شود، سیستمهای بانکیشان را به هم پیوند دادهاند.
از حسن روحانی هم نقل شده که: «ما میتوانیم روابط بانکیمان را با روسیه و در آینده، با اتحادیه اقتصادی اوراسیا و از این کانال با دیگر کشورهای منطقهای انجام دهیم».
حجم بازرگانی میان ایران و روسیه محدود است، اما این دو کشور در مورد راههای مقابله با تحریمها با یکدیگر متحدند. اسفندیار باتمانقلیج، کارشناس اقتصادی درمورد ایران میگوید: «روسیه به ایران به عنوان موردی برای مطالعه اثرات محدود کردن تحریمها مینگرد. به همین دلیل با ایران در مورد مکانیزمهایی از جمله سیستمهای پیام رسانی بانکی که سپر بهتری در مقابل تحریمهای آمریکاست، وارد مذاکره شده است».
چین برخوردی آرامتر و محتاطانهتر دارد. اما نشانههای همکاریهای میان ایران و این کشور بسیار است. در روز ۱۱ سپتامبر، چین میزبان محمد باقری، فرمانده نیروهای مسلح ایران بود که از تاسیسات نظامی و دریایی این کشور دیدن کرد.
روز پنجشنبه، وزارت دارایی آمریکا در اقدامی که به میزان همکاریهای میان ایران و چین اشاره داشت، پنج شهروند و شش شرکت چینی را متهم به تخطی از تحریمهای آمریکا در کمک به انتقال نفت ایران کرد.
شواهد چندانی در مورد گسترش سرمایه گذاریهای چشمگیر چین در ایران که برای چین مبلغی جزئی است، وجود ندارد، اما اقدامات واشنگتن علیه ایران، بر اهمیت این کشور برای چین افزوده است. باتمانقلیج میگوید: «از نظر اقتصادی، برای چین آسان است که تمرکزش را از ایران به بازارهای دیگری معطوف کند. اما از زاویه سیاسی، برای پکن مشکل است که به تحریمهای آمریکا تسلیم شود».
در این میان، در حالی که ایران دائما از اتحادیه اروپا – بریتانیا، فرانسه و آلمان – امضاء کنندگان توافق هستهای که آمریکا از آن تخطی کرد، شکایت میکند، اما انتقاد چندانی از روسیه و چین ندارد.
عباس اصلان، سردبیر نشریه «ایران فرانت پِیج» و پژوهشگر در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در تهران میگوید: «ممکن است ایران از کانالهای مختلف روی همکاری با چین و روسیه حساب کند. اما اگر اروپا با ایران همکاری کند، این همکاری باید از طریق علنیتری انجام شود».
رجب طیب اردوغان، رهبرترکیه، کشور همسایه ایران، که دیدی اروپایی/آسیایی دارد نیز از ایران حمایت میکند. هرچند دیپلماتهای غربی میگویند شرکتهای بزرگ ترکیه از وحشت تحریمهای آمریکا مایل به تجارت با ایران نیستند، اما معترفند که ایران در ایجاد سیستمهای مالی در ترکیه و عراق مهارتهایی به دست آورده که محدودیتهای آمریکا را دور میزند.
پرزیدنت اردوغان در مصاحبه با شبکه خبری فاکس آمریکا، ادعای ایالات متحده را در مورد این که ایران در پس حمله به تاسیسات نفتی عربستان بوده، رد کرد و تحریمهای آمریکا را مورد انتقاد قرار داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آقای اردوغان گفت: «فکر نمیکنم درست باشد ایران را مورد ملامت قرار بدهیم. شواهد موجود لزوما به این واقعیت اشاره نمیکند. ما همسایه ایران هستیم و میدانم تحریم هرگز چیزی را حل نکرده».
رئیس جمهور جورج دبلیو بوش تلاش کرد ایران را در مورد برنامه هستهای و اقدامات منطقهایاش تحت فشار قرار دهد، اما نهایتا با تصمیمهای مکرر مسکو و پکن در شورای امنیت برای خنثی کردن اقدامات تنبیهی علیه جمهوری اسلامی، شکست خورد. رئیس جمهور اوباما تحریمهای سختگیرانهای علیه ایران اعمال کرد. او با استفاده از خصومت و برخوردهای زهرآگین محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت ایران، توانست تحریمهای سخت بینالمللی علیه ایران اعمال کند که حتی از طرف چین و روسیه پذیرفته شد.
خروج یکجانبه ترامپ از توافق هستهای، احتمالا، اعمال هرگونه تحریم بینالمللی علیه ایران را منتفی میکند. سرشاخ شدن ترامپ با چندین مورد مسائل جهانی نیز انگیزه لازم را به مسکو، پکن و دیگران میدهد که با تهران در یک موضع قرار گیرند.
اصلان میگوید: «نقطه اشتراک ایران، روسیه، ترکیه و چین این است که همگی زیر فشارآمریکا قرار دارند. آنها فکر میکنند زمینه مشترکی یافتهاند؛ هرچه بیشتر همکاری کنند، بیشتر از طرف یکدیگر حمایت میشوند، چه در شورای امنیت و چه در دیگر زمینهها. برخورد یکجانبه ترامپ همانقدر برای ایران خطرناک است که برای روسیه، چین و دیگر کشورها».
© The Independent