با وجود پیوستن صدها تروریست زندانی به گروه داعش، باز هم توان عملیاتی این گروه به حدی افزایش نیافته است که بتواند پیاپی حملههای تروریستی خونینی را در سراسر افغانستان انجام بدهد؛ زیرا چنین حملههایی به روزها و هفتهها کار استخباراتی (اطلاعاتی و امنیتی) نیاز دارد و این کار در توان داعش نیست؛ مگر این که دست قدرتمندی پشت این جریانها وجود داشته باشد. آیا نمیتوان ردپای پاکستان ناراضی از عملکرد طالبان را پشت این حملهها دید؟
افغانستان در گذشته تجربه برخوردهای این چنینی از سوی پاکستان را داشته است. هرازگاهی که نوک پیکان انتقادهای دولت افغانستان به سوی پاکستان نشانه رفته یا رابطه میان افغانستان و پاکستان تیره شده است، مردم افغانستان شاهد موجی از حملههای تروریستی خونین در گوشه و کنار این کشور بودهاند. زمانی که امرالله صالح در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ رئیس امنیت ملی افغانستان بود، تلاشهای زیادی انجام داد تا به طالبان نفوذ کند. گزارشهای تایید نشدهای وجود دارد که صالح توانست به بلوچهای جداییطلب در پاکستان کمک کند تا به مبارزه علیه دولت این کشور شدت بخشند.
همچنین گفته میشود بخش استخباراتی دولت افغانستان از طالبان پاکستانی نیز حمایت میکند. این مسائل باعث شد تا استخبارات پاکستان فشار حملههای انتحاری و بمبگذاریها را افزایش بدهد.
گفته میشود پرویز مشرف، رئیسجمهوری سابق پاکستان مستقیما از حامد کرزی، رئیسجمهوری سابق افغانستان خواسته بود تا امرالله صالح را از ریاست امنیت ملی کنار بگذارد. کرزی نیز در حادثه حمله موشکی طالبان به خیمه لویه جرگه در کابل از صالح خواست تا استعفا کند و او نیز چنین کرد. در آغاز ریاستجمهوری اشرف غنی نیز او نخست از در دوستی با دولت پاکستان پیش آمد. او نخستین رئیسجمهوری افغانستان بود که به مرکز فرماندهی ارتش پاکستان در راولپندی سفر کرد و با فرماندهان ارتش این کشور گفتوگو کرد؛ اما این سفرها و گفتوگوها تاثیری بر عملکرد دولت پاکستان در قبال افغانستان نداشت. ناگزیر رئیسجمهوری ادبیات خود را در قبال پاکستان تغییر داد. این تغییر ادبیات، زمینه افزایش حملههای طالبان علیه افغانستان را فراهم کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پاکستان پس از سقوط دولت جمهوری در افغانستان از سمت مرزهای شمالی احساس راحتی میکرد. باور سیاستمداران پاکستانی این بود که حضور طالبان که نیروی تحت کنترل ارتش و سازمان استخباراتی پاکستان است، افغانستان را به حیاط خلوت این کشور تبدیل میکند؛ اما در واقعیت چنین نبود. طالبان در نخستین واکنش در رابطه با پاکستان خط دیورند را بهعنوان مرز بینالمللی به رسمیت نشناختند. چالشهای مرزی فراوانی میان رژیم طالبان و دولت پاکستان به وجود آمده است و طالبان بارها حصارهای مرزی را که پاکستان ساخته بود تخریب کرد. حتی ویدیوهایی وجود دارد که نشان میدهد طالبان پاسگاههای مرزی پاکستان را هدف قرار میدهند و تخریب میکنند.
افزون بر آن، طالبان هیچ اقدامی برای مهار تحریک طالبان پاکستانی در خاک افغانستان نکردند. پس از سلطه طالبان بر افغانستان، فعالیت طالبان پاکستانی افزایش یافت. در مناطق مرزی تاکنون چندین حمله خونین به نیروهای ارتش پاکستان صورت گرفته که مرگ دهها ارتشی این کشور را در پی داشته و حتی داعش نیز حملههای خود را در پاکستان پس از یک وقفه طولانی از سر گرفته است. در چنین وضعیتی این احتمال وجود دارد که ارتش و استخبارات پاکستان از حربه سابق برای مهار طالبان استفاده کند.
با اینکه فعالیتهای داعش در افغانستان در هشت ماه گذشته افزایش یافته است؛ اما حملههای چند روز گذشته که خونینترین حملههای تروریستی به حساب میآیند، نمیتوانند به تنهایی حاصل برنامهریزی و سازماندهی داعش باشند؛ داعشی که مداوم از سوی تمامی نیروهای قدرتمند در منطقه ضربه میخورد. رهبری داعش نیز در عراق و سوریه دیگر توان حمایت از شاخه خراسان را ندارد؛ مگر اینکه فکر کنیم دستهای دیگری به جز پاکستان برای به هم ریختن وضعیت در افغانستان فعالیت میکند. واقعیت این است که با توجه به تجربههای گذشته، احتمال این که استخبارات پاکستان پشت این مسئله باشد بیشتر است.
انجام چنین حملههایی طالبان را کاملا مستاصل کرده است؛ زیرا آنان تلاش می کنند به جهان نشان دهند که با حضور آنان امنیت در افغانستان برقرار شده است. از سوی دیگر بخشی از انرژی طالبان صرف جستوجوی مجراهای سازماندهی چنین حملههایی میشود، زیرا چنین حملههایی میتواند یک جبهه تازه علیه این گروه ایجاد کند. در چند روز گذشته که این حملهها بهصورت سازمانیافته هزارهها را هدف قرار داده، در میان فعالان هزاره بحث دفاع از خود مطرح شده است. عدهای براین باورند که هزارهها برای گرفتن خودمختاری مناطقشان اقدام به مبارزه مسلحانه میکنند.
البته این احتمال را نیز نمیتوان ازنظر دور داشت که حملههای سازماندهی شده چند روز گذشته از درون خود گروه طالبان سازماندهی شده باشد؛ به هر حال هنوز آنقدر اختلاف میان گروه طالبان وجود دارد که سازمانهای استخباراتی منطقه از آن بتوانند به نفع خود استفاده کنند.
اگر روابط پاکستان و دولت طالبان که در حال حاضر به اندازه کافی تیره شده است، در مسیر بهبود حرکت نکند، میتواند به حملههای خونینتری در افغانستان منجر شود و این احتمال نیز وجود دارد که دیگر اقوام در افغانستان هدف قرار بگیرند تا آتش تنشهای مذهبی در این کشور شعلهورتر شود.