پس از وقوع انفجارها در مراکز آموزشی در غرب کابل و نیز انفجاری در یک مکتب در ناحیه پنجم شهر مزارشریف، مدرسههای دخترانه در این بخش از مزارشریف خالی از دانشآموزان شدند. گزارشها نشان میدهند در حالی که اداره معارف طالبان در شهر مزارشریف، دستوری برای بستن مدارس دختران نداده است، اما دانشآموزان دختر در نواحی شیعهنشین شهر مزارشریف از ترس حمله تروریستی، به مدرسه نمیروند.
مدرسه خالقداد خان، در کارته نساجی واقع در ناحیه پنجم شهر مزارشریف، شنبه ۳ اردیبهشت، شاهد انفجار یک مین جاسازیشده بود. به گفته منابع، این انفجار تلفاتی در پی نداشت، اما پس از آن، دانشآموزان دختر دیگر به این مدرسه نیامدند. مدرسه خالقداد خان، یک مدرسه مختلط است که دانشآموزان دختر و پسر، از کلاس اول تا دوازدهم در آن درس میخوانند. در این مدرسه، نصف روز کلاسهای دختران و نصف دیگر روز کلاسهای پسران برگزار میشود.
یک آموزگار مدرسه خالقداد خان که خواست نامش فاش نشود، به ایندیپندنت فارسی گفت: «پس از انفجار روز شنبه، هرچند آموزگاران هر روز در مدرسه حضور دارند، اما دیگر دانشآموزان به مدرسه نمیآیند.» او افزود: «خانوادهها از ترس حملههای تروریستی شبیه حمله به مدرسه عبدالرحیم شهید در کابل، دیگر جرئت نمیکنند کودکانشان را به مدرسه بفرستند.»
کارته نساجی و محله دیگر همجوار آن، کارته یولمرب، از مناطق شیعهنشین در شهر مزارشریفاند. مردم این محلهها، بیشتر هزاره یا اهل تشیعاند. انفجار خونین روز سهشنبه هفته گذشته، در مدرسه عبدالرحیم شهید در ناحیه هزارهنشین شهر کابل، حمله به مسجد شیعیان در مرکز شهر مزارشریف روز پنجشنبه هفته گذشته و سرانجام انفجار مین در مدرسه خالقداد خان در محله شیعهنشین شهر مزارشریف در آغاز این هفته، زنگ خطر جدی را در مناطق هزارهنشین به صدا درآورده است.
خبرها از مدرسه دختران کارته یولمرب نیز، حاکی از کاهش تعداد دانشآموزان است. سید محمد، یکی از ساکنان محله یولمرب در شهر مزارشریف، که دو دختر نوجوانش دانشآموز مدرسه دخترانه یولمرباند (لیسه نسوان یولمرب نمبر اول)، به ایندیپندنت فارسی گفت دخترانش روز دوشنبه ۵ اردیبهشت، با ترس و اضطراب به مدرسه رفتند اما آنجا با تعداد انگشتشماری از دانشآموزان روبرو شدند. او در ادامه افزود: «مسئولان اداری مدرسه به دخترانم گفتهاند، مدرسه به روی شما باز است، اما مسئولیت امنیتیاش به دوش خود شماست».
با وصف این که در هشت ماه تسلط طالبان بر افغانستان، هیچ مدرسه دخترانهای در شهر مزارشریف بسته نشده است، اما اکنون، مسئولان مدرسه از روی اجبار در مورد تامین امنیت دانشآموزان صحبت میکنند. هشدار امنیتی و سپردن مسئولیت امنیت جانی دانشآموزان به عهده خودشان، هشداری جدی برای خانوادهها است و بدون تردید مانع بزرگی سر راه آموزش دختران قرار داده است.
پیش از این، اداره معارف طالبان در شهر مزارشریف، هیچ دستوری برای بستن مدارس دختران در این شهر نداده بود، اما از دانشآموزان دختر در کلاسهای هفتم تا دوازدهم خواسته بود با حجاب کامل و روبند سیاه به مدرسه بیایند تا بتوانند برخلاف دیگر شهرها که مدرسههای دختران بسته شدهاند، به آموزش ادامه دهند. اما این بار به نظر میرسد مخالفان آموزش دختران، اعم از گروه داعش یا جنگجویان افراطی طالبان، راههای دیگری را برای جلوگیری از آموزش دختران در پیش گرفتهاند.
انفجار یا حمله انتحاری در مدارس و مساجد، از سادهترین و کمهزینهترین روشهای گروههای تروریستی برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم است، زیرا مدارس و مساجد در افغانستان، از هیچگونه مصونیت و تدابیر امنیتی، برخوردار نیستند. از سوی دیگر، این دو مکانهاییاند که شمار انبوهی از افراد در بیدفاعترین شکل ممکن، در یک جا جمع میشوند و کوچکترین حمله در چنین مکانهایی، تلفات بیشمار و وحشت عظیمی خلق میکند و این هدف اساسی گروههای تروریستی است.
حمله تروریستی اخیر در مدرسه عبدالرحیم شهید در غرب کابل، که گفته میشود ناشی از انفجار یک بمب جاسازیشده در کوچه مدرسه بود، از مصداقهای عینی این ادعا است. این انفجار که حین تعطیلی مدرسه رخ داد، جان دهها دانشآموز را گرفت و دهها تن دیگر را زخمی کرد. در ادامه آن، حمله به مسجد شیعیان در شهر مزارشریف، بیش از ۳۰ تن کشته و نزدیک به ۷۰ تن زخمی برجا گذاشت.
حتی در زمان حکومت جمهوری که نیروهای رسمی پلیس و امنیت ملی وجود داشت، امکان تامین امنیت مدارس، مساجد و دیگر محلههای عمومی از این دست در سراسر افغانستان، میسر نبود. اکنون که با تسلط طالبان، به مدرسه و آموزش کودکان هیچ توجه خاصی نمیشود، تامین امنیت مدارس هم مانند نقطهای در تاریکی است که در میان این همه تاریکی، محو میشود. به نظر میرسد طالبان به جای تفکر و تدبیر در مورد امنیت مدارس و دیگر مکانهای آموزشی و پرورشی، بیشتر به فکر چگونگی محدود کردن آموزش دختران و هدایت پسران به سوی مدرسههای دینیاند. وزارت معارف طالبان بهتازگی اعلام کرد که در نظر دارد مدرسههای بزرگ دینی در سراسر افغانستان در تک تک شهرها، ایجاد کنند و کودکان را به سوی آموزش دینی سوق دهند. این در حالی است که مدارس دینی در ۲۰ سال گذشته در افغانستان و برخی از شهرهای پاکستان، اساسیترین بستر پرورش نسل همسو با تفکر طالبان و آماده برای اقدامهای تروریستی نظیر حملههای انتحاری و فعالیتهای از این دست بوده است.