سه رقصنده اینستاگرامی در ایران بازداشت شدند

۴۰ سال سرکوب ریشه‌های فرهنگی و سنتی رقص در جامعه ایرانی را خشک نکرد

pinterest

پس از انتشار برخی اخبار غیررسمی در مورد بازداشت چند کاربر اینستاگرام که ویدئوهایی از رقص خود را به اشتراک می‌گذاشتند، باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از یک منبع آگاه این اخبار را تایید کرد. 

پیش از این برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی خبر داده بودند که صحرا افشاریان، سارا شریعتمداری و نیلوفر مطیعی، سه رقصنده اینستاگرامی، بازداشت شده‌اند.

این منبع آگاه در دادگاه انقلاب اعلام کرده است که پرونده سه رقصنده اینستاگرامی که به نام اختصاری آنها  اشاره شده، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب مفتوح است و محمد مقیسه قاضی آن است. همچنین این منبع آگاه ارتباط پرونده رقصنده‌های اینستاگرامی با پرونده محسن لرستانی، خواننده کرمانشاهی را تکذیب کرده،‌ اما یادآور شده است که قاضی هر دو پرونده محمد مقیسه است. به گفته این منبع، اتهام محسن لرستانی «دایر کردن مرکز فساد» است.

چندی پیش نیز حکم شلاق برای ۸ زن و ۱۲ مرد گرگانی برای انجام یوگای مختلط تایید شده بود. جرم آنها انجام «حرکات نابهنجار» تشخیص داده شده است. 

این بازداشت‌ها و احکام صادر شده، ادامه روند ۴۰ ساله مخالفت با رقص یا حتی ورزش‌هایی است که می‌تواند شباهتی به رقص داشته باشد.

سال گذشته ۶ نفر به دلیل آموزش زومبا در شاهرود بازداشت شدند. فرمانده سپاه شاهرود از دستگیری اعضای یک «شبکه آموزش رقص زومبا و شافل» خبر داد و گفت، بازداشت‌شدگان که چهار پسر و دو دختر هستند، به تلاش برای تغییر سبک زندگی جوانان و «قبح‌زدایی» از کشف حجاب متهم شده‌اند.

اخیرا نیزاجرای باله توسط گروه رقص فرزانه کابلی، طراح و مربی رقص معاصر ایران، در کنسرت سالار عقیلی در برج میلاد، نه تنها خبرساز شد، بلکه به دادگاهی شدن فرزانه کابلی نیز منجر شد.

فرزانه کابلی یکی از رقصنده‌های مطرح معاصر در ایران است که حتی با محدود شدن در سال‌های پس از انقلاب، به طراحی و آموزش رقص ادامه داده است. در نیمه دهه هفتاد اما انتشار ویدیویی، او را با ممنوعیت کار تصویری و انجام فعالیت‌های هنری مواجه کرد. او پس از آن چند سالی را در آمریکا سپری کرد و سپس به ایران بازگشت و فعالیت‌های خود را به طور محدود ادامه داد.

روز هشتم مهرماه نیز وب سایت خبرگزاری هرانا، گزارش داد که دادگاه کیفری شهرستان گرگان حکم شلاق ۲۰ نفر از زنان و مردان شرکت‌کننده در یک کلاس یوگای خصوصی در این شهر را که در خردادماه به اتهام «عمل منافی عفت» بازداشت شده بودند، تایید کرده است.

بر اساس رای دادگاه، حکم ۵۰ ضربه تعزیری این افراد با اعمال تخفیف در مجازات به جزای نقدی ۱۰ میلیون ریالی تبدیل و به آن‌ها ابلاغ شده است. این افراد که ۸ نفر از آن‌ها زن و ۱۲ نفر مرد بوده‌اند، روز دوم خردادماه حین تمرین یوگا در یک منزل مسکونی شخصی بازداشت شدند.

مسعود سلیمانی، معاون دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان گلستان، دلیل بازداشت این افراد را پوشش نامناسب و رفتارهای نابهنجار آنها در آن منزل مسکونی اعلام کرده بود.

نمونه دیگر، رقص در مراسم شهرداری تهران است که برای شهردار وقت، محمدعلی نجفی، دردسرساز شد و دادستانی دستور تعقیب قضایی «هنجارشکنان» را داد.

خردادماه سال ۱۳۹۶ نیز، فدراسیون ورزش‌های همگانی در ابلاغیه‌ای، ممنوعیت برخی از فعالیت‌ها، از جمله ورزش زومبا را در باشگاه‌های ورزشی اعلام کرده بود.

به گزارش ایسنا، اداره کل ورزش و جوانان استان البرز اعلام کرد که «علی مجد آرا» رئیس فدراسیون ورزش‌های همگانی، طی نامه‌ای به غفرانی، دبیر کمیسیون ماده ۵ وزارت ورزش و جوانان و مدیرکل ورزش و جوانان استان البرز، خواستار ابلاغ ممنوعیت برخی از فعالیت‌های ورزشی شده است. در آن ابلاغیه آمده بود: «فعالیت‌هایی مانند زومبا، اجرای حرکات موزون و رقص به هر شکل و عنوان فاقد وجاهت قانونی می‌باشد، خواهشمند است مقرر فرمائید مراتب ممنوعیت این قبیل حرکات را ابلاغ فرمایند».

ما از رقصیدن شما می‌ترسیم

کلاس‌های رقص بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران به فعالیتی ممنوع تبدیل شد و با تعطیل شدن یک به یک کلاس‌ها، کسانی که علاقه به پیگیری در آموزش‌های خود داشتند، به صورت مخفیانه به تدریس ادامه دادند و شاگردان مشتاق هم در کلاس‌هایی که عنوان «زیرزمینی» داشتند، به یادگیری ادامه دادند.  به نظر می‌رسد حکومت جمهوری اسلامی با هرگونه حرکت شاد برای مردم در ایران مخالف است، و از رقص بیشتر از بقیه می‌ترسد.

ولی رویکرد مردم، به گونه‌ای دیگر است. در سال‌های اخیر آگهی برگزاری کلاس‌های رقص خصوصی در ایران بسیار بیشتر از گذشته به چشم می‌خورد و بسیاری هم برای مراسم عروسی خود در این کلاس‌های فشرده شرکت می‌کنند تا در مراسم خود، رقص دونفره اجرا کنند. با یک گردش در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، به تنوع این کلاس‌ها برمی‌خوریم، ولی مسئله فقط برگزاری این کلاس‌ها نیست، بلکه حرفه‌ای یا غیرحرفه‌ای بودن آنها مورد نظراست؛ اینکه انجام حرکات رقص، یا آنچه به عنوان «حرکات موزون» شناخته می‌شود، آیا به صورت صحیح آموزش داده می‌شود و صدمه‌ای به بدن هنرجو وارد می‌کند یا خیر؟

برای نمونه، رقص باله که مادر رقص‌ها به شمار می‌رود، از ابتدای انقلاب با مخالف‌های جدی روبه‌رو بود و به همین دلیل، زیر نظر فدراسیون ژیمناستیک قرارگرفت تا به عنوان حرکات ژیمناستیک تدریس شود. در واقع، مجوزی برای تدریس باله در ایران وجود ندارد. مربیان علاقمند، اقدام به برگزاری کلاس‌های باله در خانه‌های خود می‌کنند، و اگر این کلاس‌ها شناسایی شوند، با آنها برخورد می‌شود، شرکت کننده‌ها در کلاس‌ها و برگزارکننده کلاس‌ها جریمه می‌شوند، و کلاس تعطیل می‌شود. این اتفاق در مورد باشگاه‌های خصوصی هم می‌افتد. وقتی امکانی برای آموزش قانونی نباشد، مربی با تجربه نیز به‌راحتی پیدا نمی‌شود، و چون معیاری برای سنجش تبحر مربیان وجود ندارد، در برخی موارد آموزش‌ها سلیقه‌ای و بدون نظارت مریبان حرفه‌ای انجام می‌شود. 

پیدا کردن هنرجوها نیز ترفند خاصی می‌طلبد که از جمله آنها برگزاری نمایش گروهی رقص در مجالس زنانه است. سال گذشته در سفری به ایران، به دعوت مادرم در یکی از برنامه‌های خیریه زنان در یکی از شهرها شرکت کردم. مراسم شاد و دورهمی بانوان و رقص و شادمانی بود. در میانه برنامه و بعد و قبل از صرف غذا، گروه‌های مختلف رقص با اجرای رقص‌های مختلف در وسط سالن به اجرای هنر خود پرداختند و برگزارکننده مراسم نیز با معرفی نام مربی و سرگروه رقصنده‌ها، شرکت کنندگان را برای ثبت نام تشویق کرد. در معرفی مربیان این نکته ذکر می‌شد که در خارج از ایران تعلیم دیده‌اند و به صورت حرفه‌ای این کار را انجام می‌دهند.

رقص در ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان از دیرباز مورد توجه مردم بوده  و رقص‌های محلی بخشی از فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف ایران به شمار می‌روند

رقص سیستانی، رقص‌ آذربایجانی، رقص گرجی، رقص لری، رقص کردی، رقص‌های فولکلور، گیلگی و انواع بیشتر آن نشان از ریشه‌های عمیق این هنر در فرهنگ ایران دارد. ریشه‌هایی که باوجود سرکوب حکومتی در ۴۰ سال گذشته،‌ پیوند خود را با ایرانیان حفظ کرده اند.

بیشتر از