آیا داروهای ضد افسردگی اعتیاد آورند؟

بیماران معتقدند که به داروهای ضدافسردگی معتاد شده‌اند

احتمال اعتیاد به داروهای افسردگی بالاست

pixabay

چند سال پیش از داروهای جدید ضد افسردگی به عنوان درمانی برتر با میزان سم کمتر نسبت به داروهای پیشین استقبال و جایگزین آن شد. داروهایی مثل «پروزَک» و «ونلافاکسین» که حاوی هورمون «سروُتونین» بودند (اس اس آر آی) (توضیح: این داروها برای درمان افسردگی و اضطراب شدید تجویز می شوند اما مکانیزم دقیق آن در بدن روشن نیست)عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای پیشین از جمله «اَمیتریپتیلین» داشتند. به‌نظر خبر خوشی است، اما تاریخ باید به ما هشدار داده باشد که نسبت به چنین ادعاهایی محتاط باشیم. از هزاران نفری بپرسید که همچنان در حال ترک «دیازپام» هستند که سال‌ها پزشکان بدون آن که به خاصیت اعتیادآوری آن اشاره کنند ، برایشان تجویز می‌کردند.

مقدار مصرف داروهای ضد افسردگی سرسام آور است. در سال گذشته هفتاد میلیون نسخه برای هفت میلیون بیمار تجویز شده است. سرعت افزایش تجویز این داروها موجب شده که برخی آن را درمان پیش از نیاز، و برخی دیگر درمان دارویی برای مشکلاتی ببینند که ریشه آن در جامعه‌ای است که مسئول ناامیدی و رنجی است که مردم آن را با پزشکشان درمیان می‌گذارند.

اما مشکل دیگری در ارتباط با این داروها بروز کرده است: آیا اعتیاد آورند؟

مفصل‌ترین گزارشی که در مورد احتمال اعتیاد به داروهای ضد افسردگی منتشر شده، قادر به یافتن پژوهشی نبوده که دقیقا این نکته را مورد مطالعه قرار داده باشد. البته نبود مدرک دلیل آن نیست که وجود چنین اعتیادی محتمل نیست؛ بلکه تنها به معنی آن است که در موردش تحقیق نشده است.

در همین گزارش آمده شواهدی حاکی از آن است که ترک این داروها می‌تواند عوارضی از جمله افسردگی و کم حوصلگی و بی خوابی به دنبال داشته باشد. این نمایانگر دشواری بسیار در تشخیص این است که آیا این عارضه ناشی از ادامه افسردگی بیمار بوده یا واکنش به ترک داروست.

بنابراین، هرچند شواهدی دال بر عوارض ناشی از ترک دارو مشاهده شده، اما این عوارض (لزوما) به معنی اعتیاد به آن نیست. این مقایسه (و نتیجه گیری) بیشتر یک نکته علمی بنظر می‌رسد که مرهمی برای کسانی که از عوارض آن رنج می‌برند، نیست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 

پژوهشگران و پزشکان تفاوت میان اعتیاد و عوارض ناشی از ترک دارو را می‌دانند، هرچند این دو به یکدیگر مرتبطند. برای مثال، یکی از نشانه‌های اعتیاد نیاز برای بیشتر آن است، و این چیزی نیست که افرادی که داروهای ضد افسردگی مصرف می‌کنند، گزارش کرده باشند. اما قابل درک است که کسانی که عوارض کاهش مصرف این داروها از جمله بی‌خوابی و اضطراب را تجربه می‌کنند، می‌خواهند از این عوارض اجتناب کنند.

فرای عوارض یاد شده، بیماران معتقدند که به داروهای ضدافسردگی معتاد شده‌اند. علم و دانش پزشکی تنها مرجع اطلاعات نیستند، بنابراین مهم است که اظهارات آن‌ها جدی گرفته شود. خودستایی حرفه‌ای گاه باعث می‌شود که این اظهارات به کم کیفیت‌ترین گواهی در رده شواهد علمی سقوط کرده و در ردیف آزمایشات پراکنده قرارداده شود.  

حتی اگر تایید کنیم که برخی بیماران به داروهای ضدافسردگی معتاد می‌شوند، نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم چه کسی در معرض آن قرار دارد.

تنها زمانی که می شود در این مورد قضاوت کرد، توقف کامل یا کاهش آن است که راهی بی‌رحمانه و خشن برای اینگونه نتیجه‌گیری است. راهنما‌های (پزشکی) توصیه می‌کند پزشکان باید خطرات مصرف این داروها را به بیمار یادآوری کنند؛ امری که معمول نیست.

مشکل عمده پزشکان و بیماران نبود گزینه است؛ روان درمانی از طریق حرف زدن موثر است اما لیست انتظار آن اغلب بسیار طولانی است. بنابراین، واقعیت این است که حتی اگر از خطرات داروهای ضدافسردگی آگاهید، گزینه‌تان یا مصرف آن است یا هیچ.

من با فروتنی اذعان می‌کنم چیز چندانی از تاثیر اعتیادآور این داروها نمی‌دانیم. و تا زمانی که منتظریم علم خود را به تجربیات شخصی مصرف کنندگان این داروها برساند، نباید رنج و محنت آن‌ها را در پایین‌ترین رده شواهد پزشکی قرار دهیم.

ایان همیلتون، استاد ارشد بهداشت روان و اعتیاد در دانشگاه نیویورک است.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه