پنج سال پیش و زمانی که گروه انصارالله در یمن کنترل صنعا را در اختیار گرفت، علیرضا زاکانی نماینده وقت مجلس و از اعضای سابق بسیج در یک سخنرانی مدعی شد که ایران هماکنون بر چهار پایتخت منطقه تسلط کامل دارد. منظور زاکانی از این چهار پایتخت، صنعا، بیروت، دمشق و بغداد بود. این گفتهها گرچه با شماتت همزمان دوستان و رقبای سیاسی زاکانی همراه بود ولی این سخنان، بیان صریح و بیپرده از موقعیتی است که ایران با صرف هزینههای بسیار پس از ناکامی آمریکا در جنگ عراق در خاورمیانه پیدا کرده است.
نفوذ ایران در کشورهای منطقه که آیتالله خامنهای از آن بهعنوان «جغرافیای مقاومت» یاد میکند در دو دهه گذشته مهمترین عامل اختلاف میان ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه و قدرتهای جهانی بوده است. این نفوذ که از طریق ایجاد گروههای موازی قدرت در این کشورها ایجاد شده برای جمهوری اسلامی این امکان را فراهم کرده است تا تهدید نظامی علیه خود را با تهدید به ناامنسازی همه مناطق خاورمیانه پاسخ دهد.
اما اکنون به نظر میرسد ایران به شکل منسجم به دنبال توسعه این نفوذ به مناطقی جدید است. ابتدای مهرماه امسال، علی خامنهای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران ضمن تمجید از گسترش فعالیتهای فرامرزی سپاه در منطقه خاورمیانه از آنها خواست که تنها به خاورمیانه قناعت نکنند و نفوذ سپاه را به دیگر مناطق جهان نیز گسترش دهند: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقهی خودمان...این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجبترین واجبات کشور هم لازمتر است... این نگاه به این منطقهی وسیع جغرافیایی که جزو وظایف و جزو مسئولیتهای سپاه است، نگذارید در داخل سپاه تضعیف بشود».
روز گذشته نیز سردار سلامی، فرمانده سپاه پاسداران در جمع گروهی از پایوران سپاه از عملیاتی کردن این ایده رهبر جمهوری اسلامی سخن گفته است: « سپاه جغرافیای مقاومت را گسترش خواهد داد و زمانی که دشمن مشاهده میکند که جغرافیای مقاومت و تفکر گفتمان انقلاب اسلامی گسترش یافته باید صحنه را ترک کند و چارهای جز این کار نخواهد داشت».
حال سوال این است که اهداف بعدی ایران برای ایجاد خط نفوذ کدام کشورها و مناطق خواهد بود؟
آمریکای جنوبی و اروپا دو منطقهای بودهاند که تلاش ایران برای ایجاد منطقه نفوذ در آنها تا کنون ناکام مانده است. ایران در ابتدای دهه ۷۰ کوشید تا با استفاده از درگیریهای نظامی میان بوسنی و صربستان به منطقه بالکان نفوذ کند. بافت سنی این منطقه و تمرکز تلاشهای امنیتی اتحادیه اروپا و آمریکا سبب شد تا ایران نتواند به اهداف خود در این منطقه دست یابد.
در دهه ۷۰ و ۸۰، آمریکای جنوبی نیز مورد توجه مقامات ایرانی قرار گرفت. احساسات ضد استعماری میان مردم این منطقه و همچنین وجود دولتهای چپگرا، دو نکته بود که سودای حضور در حیاط خلوت آمریکا را برای مقامات ایرانی دستیافتنی میکرد. دوری جغرافیایی و تفاوتهای فرهنگی و عقیدتی در کنار فشار دولت آمریکا به کشورهای این منطقه سبب شد تا ایران بهرغم هزینههای بسیار در این منطقه هم ناکام بماند.
به موازات تلاش برای یافتن جای پایی مستحکم در اروپا و آمریکای جنوبی، ایران تلاشهای گستردهتری برای نفوذ در قاره آفریقا انجام داده است. تلاشها برای نفوذ در آفریقا، برخلاف دو منطقه دیگر ترکیبی از کامیابی و ناکامی بوده است. در دو دهه گذشته سپاه کوشیده است تا با استفاده از شکافهای عمیق ناشی از بحرانهای سیاسی و مشکلات اقتصادی در کشورهای آفریقایی با استفاده از ظرفیت نیروهای اپوزیسیون و شورشیان، ساختار سیاسی این کشورها را به نفع جمهوری اسلامی تغییر دهد. واحد ۴۰۰ سپاه قدس که مامور اجرای این سیاستها در آفریقا بوده است، غالبا به شکل هدفمند و با سرمایهگذاری بر ظرفیتهای ناشی از اختلافات قومی، مذهبی و ناکارآمدی اقتصادی در شرق و غرب آفریقا فعالیت داشته است.
واحد ۴۰۰ یا «ستاد عملیات ویژه» یکی از بخشهای سپاه قدس است که تحت فرماندهی سردار حامد عبداللهی، برنامههای این نیرو را در آفریقا پیگیری میکند. به نظر میرسد در راهبرد جدید ایران این منطقه از پتانسیل بالاتری برای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی برخوردار باشد. اما کدام کشورهای آفریقایی مورد توجه نیروهای سپاه خواهند بود؟
کنیا:
نام کنیا با نام «واحد ۴۰۰ سپاه قدس» عجین شده است. در سال ۲۰۱۲ پلیس کنیا با همکاری اطلاعاتی دیگر کشورها، دو ایرانی را به اتهام برنامهریزی برای طراحی عملیات تروریستی علیه انگلیس، عربستان، آمریکا و اسرائیل دستگیر کرد. در جریان رسیدگی به اتهام این دو نفر گفته شد که آنها از اعضای واحد ۴۰۰ سپاه قدس هستند و به دنبال ایجاد پایگاه برای این نیرو در کشور کنیا بودهاند. این دو نفر گرچه به ۱۵ سال زندان محکوم شدند ولی بعدتر در توافقی میان ایران و کنیا از زندان آزاد شدند و به ایران بازگشتند.
عمده فعالیت ایران در کنیا در شهر ساحلی «مومباسا» متمرکز بوده است. این شهر با جمعیت غالب مسلمان مهمترین شهر توریستی کنیا است. سرمایهگذاری اسرائیل در مجتمعهای توریستی کنیا سبب شده است تا این کشور به هدفی مهم برای نیروهای سپاه قدس تبدیل شود. ممانعت دولت کنیا از ایجاد مراکز اسلامی شیعی در مومباسا تاکنون مانع از سازماندهی نیروهای محلی نزدیک به جمهوری اسلامی در این کشور شده است.
همکاری اطلاعاتی اسرائیل و سرویسهای اطلاعاتی غربی با دولت کنیا نیز مانع دیگر بر سر راه فعالیت سپاه قدس بوده است. به جز دستگیری دو ایرانی در سال ۲۰۱۱، در سال ۲۰۱۵ نیز دو پلیس کنیایی و یک هسته جاسوسی و در دسامبر ۲۰۱۶ دو وکیل ایرانی به اتهام ارتباط با سپاه قدس و تلاش برای شناسایی اهداف اسرائیلی برای خرابکاری دستگیر شدند.
اریتره:
ایجاد حوزه نفوذ در اریتره در شرق آفریقا اهمیتی استراتژیک برای جمهوری اسلامی دارد. اریتره در شرق آفریقا و در کنار دریای سرخ قرار دارد. شهر بندری «عصب» در این کشور حدفاصل غربی تنگه مهم بابالمندب است و نقشی مهم در انتقال نفت از دریای سرخ ایفا میکند. بندر عصب به اندازه همسایه جنوبی اریتره یعنی جیبوتی برای نیروهای سپاه مهم بوده است. در سالهای گذشته، حضور کشتیهای نیروی دریایی ایران و دستکم یک زیردریایی سپاه در این بندر سبب اعتراض امارات و عربستان شده است. همچنین گزارشهایی از استقرار موشکهای میانبرد ایران در اریتره منتشر شده که البته تا کنون این اخبار با شواهدی روشن همراه نبوده است. ایران و اریتره قبل از آغاز جنگ یمن توافقنامهای نظامی-اقتصادی امضا کرده بودند که به جز کمک ایران برای تامین نفت این کشور، ایران میتوانست یک پایگاه نظامی در مجاورت بندر عصب و یک پایگاه دیگر در یکی از جزایر این کشور در دریای سرخ ایجاد کند.
اریتره به دلیل روابط اقتصادی و تجاری گسترده با ایران در ابتدای جنگ داخلی در یمن از مواضع حوثیها حمایت میکرد. پس از بالاگرفتن جنگ یمن و شکلگیری ائتلاف نظامی عربستان و امارات، توافقنامهای نظامی-امنیتی میان امارات و اریتره امضا شد که بر اساس آن امارات متحده عربی با ایجاد یک پایگاه نظامی در بندر عصب، امور لجستیکی و نظامی نیروهای ائتلاف در نبرد با یمن را از آن طریق انجام دهد.
توافق دولت اریتره با امارات، این کشور را از ایران دور و به ائتلاف امارات و عربستان نزدیک کرد. ایران همچنان به بازگشت اریتره امیدوار است و مترصد فرصتی است تا مجددا نفوذ ازدسترفتهاش را در این کشور مهم آفریقایی احیا کند.
سودان:
حضور ایران در سودان به سال ۱۳۷۰ و زمانی باز میگردد که دولت این کشور با چالش بزرگ مقابله با جداییطلبان در جنوب مواجه بود. هاشمی رفسنجانی، رییسجمهور وقت ایران در سفر به این کشور علاوه بر قول مساعدتهای مالی، بستهای از کمکهای تسلیحاتی را به ارتش این کشور ارائه کرد تا آنها بتوانند جداییطلبان را سرکوب کنند. مابهازای کمک ایران به سودان، صدور مجوز فعالیت سپاه در این کشور بود. تشکیل جبهه ملی اسلامی در سودان و آموزش شبهنظامیان اسلامگرای آفریقایی در پایگاههای این جبهه در نزدیکی خارطوم و ارسال سلاح به دیگر کشورهای آفریقایی مانند الجزایر سبب شد تا آمریکا ۳ سال بعد، سودان را در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار دهد.
عمرالبشیر که روابط گرمی با ایران و علی خامنهای داشت تا پیش از جنگ یمن به فشارهای بینالمللی علیه کشورش تن نداد. پس از جنگ یمن، سودان در چرخشی آشکار به جبهه امارات و عربستان وارد شد و به متحد قدیمی خود پشت کرد. فعالیت نیروهای اسلامگرا سودانی و نیروهای سپاه قدس در این کشور پس از این تغییر مواضع، به شدت محدود شد. سقوط حکومت عمرالبشیر در جریان اعتراضات مردمی و ناروشن بودن وضعیت این کشور سبب شده تا سپاه مجددا فعالیت خود در سودان را گسترش دهد. اتفاقات ماههای آینده مشخص خواهد کرد که آیا سودان دوباره به محور نفوذ سپاه قدس در آفریقا بازخواهد گشت یا کماکان در کنار عربستان باقی خواهد ماند.
سنگال:
سنگال در غرب آفریقا، نقطه مهم دیگری است که مورد توجه جمهوری اسلامی بوده است. سنگال در سالهای گذشته روابطی صمیمانه با جمهوری اسلامی داشته و به نوعی هاب دیپلماتیک ایران در آفریقا است. عمده فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و دیپلماتیک ایران در قاره آفریقا از طریق داکار انجام میشود. در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، ایران برای توسعه نفوذ در این کشور یک خط تولید خودرو سمند به آنها هدیه داد ولی بهرغم سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیون دلاری، این خط تولید به دلیل ناتوانی شبکه برق این کشور در تامین برق مورد نیاز، همچنان غیرفعال باقی مانده است.
نیجریه:
نیجریه در غرب آفریقا دارای بیشترین جمعیت شیعی در این قاره است. این کشور محل تمرکز فعالیتهای شیعی ایران است. ایران از سال ۱۳۸۵ و در قالب یک برنامه اقتصادی به شکل گسترده به نیجریه وارد شد. ایجاد و گسترش سریع مرکز فرهنگی و خدماتی شیعی در این کشور سبب شد تا ایران بتواند نیروهای متنوع و متعددی از میان شیعیان نیجریه را به سمت خود جذب کند. قبل از این حضور گسترده، ایران با حمایت از چهرههایی مانند ابراهیم زکزاکی و حافظ محمد سعید، پایگاههایی برای ترویج گستردهتر مذهب شیعه در«آبوجا» پایتخت این کشور ایجاد کرده بود.
سه سال پیش و با سرمایهگذاری کشورهای عربی در نیجریه، دولت این کشور با تغییر رویه در روابطش با جمهوری اسلامی کوشید تا پایگاههای نفوذ ایران در این کشور را محدود کند. پس از این آرایش سیاسی جدید، دولت نیجریه فعالیت جنبش شیعیان در این کشور را ممنوع اعلام کرده و این جنبش را تروریستی خوانده است. هماکنون و بهرغم زندانی بودن ابراهیم زکزاکی، رهبر شیعیان این کشور، ایران همچنان نفوذ گستردهای در نیجریه دارد.