ولادیمیر پوتین مرگ میخائیل گورباچف را از صمیم قلب تسلیت گفت و به گفته سخنگویش، برای ابراز همدردی، پیامی تلگرامی به خانواده و دوستان رهبر پیشین خواهد فرستاد.
اما در واقعیت، گورباچف در آخرین سالهای عمرش در دوره زمامداری پوتین تخریب بخش اعظم آنچه را که در پی کسب آن برآمده بود مشاهده کرد و اوج آن جنگ ویرانگری است که قلب اروپا را به کام خود میکشد.
اگرچه جناح بازها در غرب نقش خود را در از بین بردن صلح و بازگشت به جنگ سرد داشتهاند، استقبال رهبر فعلی کرملین از میهنپرستی تهاجمی عامل اصلی پدید آمدن رویارویی خطرناک فعلی بوده است.
وقتی گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ از قدرت کنار رفت، شمار نیروهای واکنش سریع ناتو در اروپا پنج هزار نفر بیشتر نبود. در پی حمله به اوکراین و افزایش تنشها در سراسر مرزهای اروپای شرقی و روسیه این عدد تا دسامبر ۲۰۲۳ به ۳۰۰ هزار نفر خواهد رسید.
در دوره گورباچف به خطرهای جنگ، از کاهش دادن شمار نیروهای پیادهنظام گرفته تا سلاحهای کشتارجمعی، رسیدگی شد و این رهبر روسیه در اجلاس سران ریکیاویک که در سال ۱۹۸۶ با حضور رونالد ریگان برگزار شد، خواستار خلع سلاح اتمی شد.
آخرین پیمان باقیمانده مهار سلاحهای هستهای بین واشینگتن و مسکو تا فوریه پارسال اعتبار داشت، اما تا پنج سال دیگر تمدید شد؛ اما روسیه سه هفته پیش بازدید بازرسان ایالات متحده را که بخشی از سازوکار نظارت دوجانبه بود به حالت تعلیق درآورد. کرملین اعلام کرد به تلافی تحریمهای ایالات متحده به خاطر مسئله اوکراین، دست به این اقدام زده است زیرا با اعمال این تحریمها سفر مقامهای هستهای روسیه به آمریکا دیگر ممکن نیست. فعلا به نظر نمیرسد راهی برای برونرفت از این بنبست وجود داشته باشد.
ایالات متحده و روسیه اکنون به ارتقای سامانههای موشکی خود مشغولاند. پوتین همزمان با صدور فرمان ورود نیروهایش به اوکراین، به غرب هشدار داد کشورش جزو قدرتهای هستهای «نیرومند» است و هرگونه تلاش برای دخالت در امور «عواقبی» در پی خواهد داشت «که هرگز ندیدهاید».
او از آن زمان تاکنون گفته است که «جنگ هستهای برندهای ندارد و هرگز نباید دربگیرد»، اما معرکهگیران کرملین مدام در رسانههای روس ظاهر شدهاند و از تهدید استفاده سلاحهای جنگی اتمی و تخریب شهرهای اروپا و ایالات متحده، ازجمله لندن و نیویورک حرف زدهاند.
در خاک اوکراین، بمباران منطقه نیروگاه هستهای زاپوریژژیا، بزرگترین نیروگاه اتمی اروپا توسط روسیه، نشان از خطمشی به شدت خطرناکی دارد که ممکن است به فاجعهای ختم شود. ارتش روسیه مدت اجرای ماموریت سازمان بینالمللی انرژی اتمی را برای بازرسی شرایط این نیروگاه که قرار بود چهار روزه باشد به یک روز کاهش داده است.
گورباچف ۹۱ ساله و بیمار، از مادری اوکراینی و پدری روس، در مورد جنگ اوکراین اظهارنظر عمومی نکرد. بنیاد گورباچف، موسسهای تحقیقاتی که خودش موسس آن بود و «هدفش ترویج ارزشهای دموکراتیک است» دو روز پس از آغاز حمله در بیانیهای خواستار «توقف فوری درگیریها» شد.
پاول پالاژچنکو، مترجم پیشین گورباچف و همکار این بنیاد میگوید: «همیشه هشدار میداد ممکن است بین روسیه و اوکراین چیزهای خیلی خطرناکی رخ دهد، اما همیشه هر کاری از دستش برمیآمد انجام میداد تا این دو کشور به هم نزدیکتر شوند نه آنکه این شکاف که اکنون شاهد گسترش آن هستیم ادامه یابد. این وضعیت بنابراین به لحاظ احساسی برای شخص او خیلی غمانگیز است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اصلاحات داخلی گورباچف در روسیه (اعطای آزادیهای شخصی و سیاسی در رسانهها و دانشگاهها) تا حد زیادی بر باد رفته است و به همین دلیل کرملین میتواند انتقادها از سیاست خارجیاش مثل حمله به اوکراین را با خیانت نامیدن محکوم کند.
روزنامهنگاری هدف حمله قرار گرفته است. روزنامه مستقل نوایا گازتا که بخشی از آن در تملک تاجری به نام الکساندر لبدف است و گورباچف با پول جایزه نوبلش به راه افتادن آن کمک کرد، در ماه مارس به علت تهدیدهای قوانین جدید ممیزی در دوران جنگ از انتشار بازماند.
ایستگاه رادیویی پژواک مسکو نیز که از سال ۱۹۹۰ آغاز به کار کرد، همزمان با هجوم نیروهای نظامی روسیه به خاک اوکراین، ناچار به توقف فعالیت شد. الکسی وندیکتوف، یکی از خبرنگاران موسس آن، که روابط نزدیکی با گورباچف داشت در مصاحبهای در ماه ژوئیه گفت: «هر آنچه میخائیل سرگیوویچ گورباچف انجام داد به باد فنا رفت. تمام اصلاحات او صفر شد، خاکستر شد، دود شد به هوا رفت... آزادی، کسبوکار گورباچف بود. به کلیسا آزادی داد، آزادی بیان را برقرار کرد، نخستین قانون مطبوعات را از تصویب گذراند، مالکیت خصوصی را آزاد کرد...»
وندیکتوف میگوید حمله به اوکراین گورباچف را ناراحت کرد. «میتوانم به شما بگویم گورباچف دلخور است، البته که اوضاع را میفهمد، کاری بود که عمرش را پای آن گذاشته بود.»
وندیکتوف میگوید از بین بردن آنچه گورباچف در پی تحقق آن بود روسیه را آسیبپذیرتر کرده است: «وقتی از من میپرسند شواهد این دیدگاه چیست؟ پاسخ میدهم به میزان تهدیدها بنگرید: در پایان سال آینده ۳۰۰ هزار نیروی نظامی ناتو پشت مرزهای ما خواهند آمد.»
پوتین فروپاشی اتحاد شوروی را «بزرگترین فاجعه جغرافیایی سیاسی قرن» توصیف کرده است. به نظر او میلیونها روس در سایر کشورها و ازجمله اوکراین درمانده شدهاند.
پوتین در آستانه حمله به اوکراین گفت این خیانت ناشی از ضعف رهبری گذشته روسیه بود که نتوانست در برابر غرب ایستادگی کند، غربی که در پی تضعیف روسیه در گرجستان، اوکراین و سایر کشورهای پیمان سابق ورشو بود.
رئیسجمهوری کنونی روسیه جبران خسارتهایی را که رهبرانی مثل گورباچف به بار آوردهاند وظیفه خود میداند. به اعتقاد او و حامیانش «فاجعه جغرافیایی سیاسی» فروپاشی اتحاد شوروی را میتوان با افزایش قلمرو فدراسیون روسیه تا حدی جبران کرد.
بازپسگیری امپراتوری از دست رفته، رویایی از سر تکبر است که دشمنان پوتین مشتاقانه امیدوارند عقوبتی در پی داشته باشد، اما در این میان هزاران نفر در اوکراین دارند جان خود را از دست میدهند و آسیب میبینند و در زمستان آینده میلیونها نفر در اروپا در نتیجه این جنگ با دشواریهای اقتصادی شدیدی مواجه میشوند.
گورباچف امید داشت با خطمشیهای تنشزدایی، گلاسنوست و پرسترویکای خود نگذارد نسلهای آینده دچار اینگونه فجایع انسانساخت شوند، امیدی که در نهایت با ظهور پوتین بر باد رفت.
© The Independent