افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیاییاش، یکی از غنیترین کشورها در زمینه آثار فرهنگی و تاریخی است، اما جنگ طولانی، نفرت دینی، غارت میراثهای تاریخی و فرهنگی و کاوشهای خودسرانه به دست افراد غیر نظامی، باعث تخریب آثار فرهنگی افغانستان شده است و اکنون در سایه سلطه دوباره طالبان، این میراثهای تاریخی و فرهنگی در معرض خطر جدی نابودی قرار گرفتهاند.
میراث فرهنگی افغانستان بازتاب تاریخی است که با برخوردهای بومی پیچیده بین ایران هخامنشی، یونان اسکندریه، بودیسم، هندوئیسم و اسلام شکل گرفته است.
میراثهای فرهنگی افغانستان
دو میراث فرهنگی و تاریخی افغانستان در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و چهار مورد دیگر هم بهعنوان نمونههای آزمایشی به این فهرست افزوده شدهاند. فهرست میراثهای فرهنگی افغانستان که در طول ۴۰ سال جنگ در این کشور ویران، غارت و نابود شدهاند طولانی است؛ تندیسهای بودا در بامیان یکی از این میراثها است. با وجودی که پیکره بوداهای بامیان که به نامهای صلصال و شهمامه شهرت دارند در سال ۲۰۰۱ بهدست طالبان ویران شدند، اما آثار برجا مانده از آنان، در فهرست میراث فرهنگی یونسکو ثبت شد.
طالبان در ۱۱ مارس سال ۲۰۰۱ دو مجسمه بزرگ بودا را در ولایت بامیان افغانستان منفجر کردند؛ صلصال با ارتفاع ۵۳ متر و شهمامه با ارتفاع ۳۵ متر، بین سالهای ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلادی با سبک ویژه و با تراشیدن کوه ساخته شدند. این دو تندیس به فتوای ملا محمد عمر، رهبر وقت طالبان با جاسازی دینامیت، منفجر و به سنگریزه تبدیل شدند. تندیس شهمامه در سال ۵۰۷ میلادی و تندیس صلصال در سال ۵۵۴ میلادی، زمانی که شهر بامیان مرکز آئین بودیسم بوده است و در مسیر جاده ابریشم قرار داشته، ساخته شده است. این دو تندیس بر اساس سبک هنر و فرهنگ بودایی و یونان باستان ساخته شده است.
پسازآنکه گروه طالبان در سال ۱۹۹۶ میلادی بر افغانستان حاکم شدند، به غارت و تخریب بسیاری از آثار باستانی، هنری و فرهنگی اقدام کردند. ملا عمر، رهبر طالبان، هر مجسمه، عکس و آثار هنری را برخلاف شریعت اسلامی میدانست و دستور تخریب آنان را صادر میکرد. با وجودی که سازمان یونسکو و شماری از کشورهای جهان تلاش کردند تا مانع اقدام طالبان برای تخریب مسجمههای بودا شوند، اما ملاعمر با صدور یک فتوا، دستور تخریب مجسمهها را که بخشی از میراث فرهنگی افغانستان بودند اعلام کرد. طالبان در مارس ۲۰۰۱، دو شبانهروز روی مسجمههای صلصال و شهمامه با باروت و راکت آتش گشودند تا پیکره هر دو بودا به سنگریزه و خاک تبدیل شدند.
با وجودی که فعلا از بوداهای بامیان تنها دو حفره باقی مانده است، اما یونسکو آن را در فهرست میراثهای فرهنگی جهان وارد کرد و تلاشهایی نیز برای بازسازی آنان انجام داد. پسازآنکه حکومت پیشین افغانستان در پانزدهم اوت ۲۰۲۱ فرو پاشید و طالبان بر کابل حاکم شدند، یونسکو با انتشار یک بیانیه از طالبان و بقیه گروهها در افغانستان خواست که از آسیب رساندن به میراثهای فرهنگی خودداری کنند.
با وجود این، در یکسال گذشته گزارشهای متعددی از حفاریهای غیرقانونی و غارت شدن آثار تاریخی بامیان منتشر شد. همچنین طالبان تصمیم دارد مناطقی را که یونسکو بخشی از حوزه تاریخی بوداهای بامیان تعریف کرده و حفاری و ساختوساز را در آن ممنوع کرده است، تخریب کنند و در آن ساختمانهای تجاری بسازند.
منار جام، دومین منار بلند جهان از نوع خشتی
منار جام در ولایت کوهستانی غور و در روستای بهنام جام قرار دارد. این منار در ۱۱۹۴ میلادی و در زمان حاکمیت سلطان غیاثالدین غوری، از شاهان دوره غوریان ساخته شده است و ۶۵ متر ارتفاع دارد. این اثر تاریخی پس از قطب منار در دهلینو، بلندترین منار خشتی جهان است. این منار در سال ۲۰۰۲ به فهرست میراثهای فرهنگی جهان اضافه شد و یونسکو تلاش کرد تا از ویران شدنش جلوگیری کند.
منار جام به دلیل اینکه در کنار رودخانه و در میان کوهها قرار دارد، در معرض ریزش و سقوط قرار گرفته است. با تسلط طالبان بر افغانستان، تلاشها برای حفاظت از این منار متوقف شده و نگرانی از ویران شدن آن افزایش یافته است. در بیش از یکسال که از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد، به هشدارهای فراوان به احتمال فروریختن این سازه هنری، توجهی نشده است.
شهرهای هرات و بلخ
کابل، بگرام، شبرغان، هده، سرخ کوتل، بلخ، آی خانم، کندز، هرات، لوگر، مس عینک و بامیان، از مهمترین مناطق و مکانهای تاریخی در افغانستان به شمار میروند که هر کدام گواه بخشی از تاریخ پربار و غنی این کشور در ادوار گذشته محسوب میشوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شهر هرات حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد در یک دشت حاصلخیز و در کنار رودخانه هریوا ساخته شده است. این شهر سرگذشت طولانی و جذابی در دورههای مختلف ازجمله در دوره اسکندر مقدونی دارد. شهر هرات زمانی که در سال ۱۱۷۵ در تصرف غوریان بود، بهعنوان یکی از مراکز تولید هنر فلزی بهویژه تزئین برنز یا منبتکاری شهرت داشت. این شهر در اواخر قرن چهاردهم میلادی تحت حاکمیت پسر تیمور بود و در این دوره ویرانیهای حمله چنگیز تا حدی ترمیم شدند. ملکه گوهرشاد که در قرن پانزدهم بر این شهر حکمروایی میکرد، ساختوسازهای زیادی انجام داد که به شکلگیری آثار تاریخی دوره تیموری در این شهر منجر شد. اکنون شهر هرات مجموعهای از آثار فرهنگی از ادوار مختلف تاریخی را در خود جای داده است. هرچند این شهر در اثر جنگ و در دوره حاکمیت طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، آسیب فراوانی دیده و آثار باستانی آن غارت و ویران شده است، اما اکنون نیز از اهمیت فراوانی در بخش میراثهای فرهنگی برخوردار است.
بلخ از دیگر شهرهای تاریخی افغانستان است که میراثهای فرهنگی جهانی دارد. این شهر با وجودی که جنگهای ویرانگر و طولانی را سپری کرده است، اما هنوز هم بیشتر از صد مورد اثر تاریخی و فرهنگی دارد. آثار باستانی موجود در بلخ یادگار دورههای زرتشتیان، بوداییها و آغاز اسلام است. از این شهر بهعنوان مرکز تولید و ترویج آئین زرتشت نام برده میشود که بعدها از شهرهای مهم تجاری در مسیر جاده ابریشم نیز بوده است.
بلخ از سال ۲۵۰ تا ۱۲۵ پیش از میلاد، پایتخت دولت یونانی بلخ (معروف به پادشاهی دیودوت) بود. این پادشاهی بر جغرافیای وسیعی که شامل افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و مناطقی از ایران، پاکستان و هندوستان بود حکمرانی میکرد. بلخ در آن دوره از غنیترین شهرهای دوران باستان بود و با عنوان امپراتوری هزار شهر طلایی معروف بود.
بلخ در تمامی دورههای تاریخ، از کلیدیترین شهرهای منطقه بوده است و در ۴۰ سال جنگ ویرانگر در افغانستان، بسیاری از آثار فرهنگی این شهر ویران یا غارت شدند.
غارت میراثهای فرهنگی افغانستان
موزه ملی در افغانستان برای نخستین بار در سال ۱۹۲۴ میلادی تاسیس شد. پس از تاسیس این موزه، باستانشناسان افغان به کمک باستانشناسان کشورهای فرانسه، ایتالیا، آلمان و روسیه، نقاط مختلف کشور را بهطور منظم مورد اکتشاف قرار دادند و موزه کابل در اثر این اکتشافها به یکی از بهترین مجموعههای هنری اروپایی ـ آسیایی و شاهکارهای هنر اسلامی مبدل شد.
آثار شیشه یونانی، مجسمههای برنزی رومی، برجستهکاریهای مرمرین بودایی، عاجهای هندی، تندیسهای یونانی، هریک گواهی بر وجود مناسبات پایدار میان شرق و غرب در نخستین قرون تاریخ میلادی است. یک سنگریزه قدیمی متعلق به ۱۵ هزار سال قبل، ۱۹۶۵ در بلخ کشف شد که در موزه ملی در کابل نگهداری میشد و در سال ۱۹۹۲ به غارت رفت.
موزه ملی کابل که یکی از مهمترین منابع میراثهای فرهنگی افغانستان بود، پس از فروپاشی حکومت افغانستان در سال ۱۹۹۲ و وقوع جنگ داخلی، به دست گروههای جهادی ویران و غارت شد. مجسمهها، اشیای سنگی، عتیقهها، عاجها، اشیای قیمتی و گرانبها، به قاچاقبران آثار باستانی فروخته شدند. برخی از آثار باستانی افغانستان ازجمله عاجها بعدا در خانه بینظیر بوتو، نخستوزیر پیشین پاکستان در شهر لندن پیدا شدند که هرگز به موزه ملی افغانستان بازگردانده نشدند.
آثار گرانبهای تاریخی و میراثهای فرهنگی افغانستان همچنان میان قاچاقبران در سراسر جهان دست بهدست میشوند و بخشی از این آثار، طی ۲۰ سال اخیر به کمک برخی از کشورها ازجمله ایالات متحده و بریتانیا دوباره به موزه ملی کابل بازگردانده شدهاند.
همه چیز مجاز است، اما در چارچوب شریعت
منطق طالبان در همه موارد به چارچوب تعریف سختگیرانه این گروه از شریعت خلاصه میشود. این گروه پیکرههای عظیم بوداهای بامیان را نیز بر همین استدلال نابود کردند. پسازآنکه در پانزدهم اوت سال ۲۰۲۱، کابل به دست طالبان افتاد، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی این گروه در یک کنفرانس خبری گفت که در نظام تحت حاکمیت این گروه، همه چیز آزاد است، اما در چارچوب شریعت. منظور سخنگوی طالبان این است که هر چیزی که خلاف شریعت طالبانی باشد، بهصورت مطلق حرام و ممنوع است و باید از آن خودداری شود. سخنگوی طالبان گفت: «در نظام اسلامی که توسط طالبان برقرار میشود، هنرمندان بهتر است برای ادامه زندگی و کار، شغل دیگری انتخاب کنند.»
در بیش از یک سال سلطه طالبان بر افغانستان، پخش و انتشار موسیقی و اجرای برنامههای هنری در رسانههای افغانستان متوقف شده است و سخنگوی طالبان بهصورت رسمی اعلام کرد که «موسیقی از نظر شریعت اسلامی حرام است.»
به باور رهبران این گروه، هرگونه مجسمه، نمادی از کفر است و باید از قلمرو اسلام حذف شود. به همین دلیل طالبان به فعالان فرهنگی، هنرمندان و آوازخوانها اجازه فعالیت نمیدهند و آثار باستانی ازجمله مجسمهها را نیز نابود میکنند. شهرداری طالبان ماه مه در هرات به چاپخانهها دستور داد که از چاپ تصویر اجسام زنده مانند انسان، حیوانات و پرندگان در تابلوهای شهری خودداری کنند.
با وجودی که سازمان ملل متحد و آژانسهای کمکرسان و ناظر این سازمان در یکسال گذشته از نزدیک با طالبان کار میکنند، اما یونسکو به نگرانیهای مردم در مورد خطر ویرانی سازههای هنری، غارت آثار باستانی و تخریب میراثهای فرهنگی، پاسخ و واکنش قانعکنندهایی نداده است. ادامه بیتوجهی جهان و سازمان یونسکو به میراث فرهنگی، هنری و تاریخی افغانستان و عطش طالبان برای غارت این میراث، میتواند این کشور را از تمامی ارزشهای تاریخی و هنری تهی کند.