واگذاری سهام باشگاههای استقلال و پرسپولیس در بازار پایه فرابورس با ادعاهای بیپایهای درباره سپردن تیمهای محبوب به دست مردم انجام شد؛ اما ورود پرسروصدای دو باشگاه قدیمی و پرطرفدار به این بازار، پیشاپیش هیاهویی برای بهچنگآوردن پولی هنگفت بود که بخشی از بدهیهای این دو باشگاه دولتی پرداخت شود.
پیشبینی اینکه دو باشگاه ورشکسته دولتی که دچار بحران دائمی سوءمدیریتاند، هرگز با سازوکار رایج به سوددهی نمیرسند، دشوار نبود و شاید سهامداران برای ابراز علاقه به تیم محبوب خود اقدام به خرید سهام کردند. اما دولت از این تعلقخاطر هواداران بیشترین سوءبهره را برد و با فروش بخشی از سهام استقلال و پرسپولیس، بار مالی این دو باشگاه را بر دوش سهامداران گذاشت.
سهامداران استقلال و پرسپولیس در ماههای اخیر حتی از تماشای بازی باشگاههایی که سهام آن را خریدهاند، محروم بودند و درهای ورزشگاهها بهدلیل اعتراضهای سراسری در ایران، بسته بود. بعید است دیگر توقعی برای سودآوری خرید سهام این دو باشگاه وجود داشته باشد.
آخرین خبرها درباره سقوط ۲۴ و ۳۸ درصدی سهام پرسپولیس و استقلال در بازار پایه فرابورس نشان میدهد که سهامداران دو باشگاه برای طرفداری از تیم محبوب خود با چه زیانی مواجه شدهاند. خبرهای بیشتر نیز نشان میدهند که مدیران استقلال و پرسپولیس در کمتر از یک سال اخیر، سرمایه سهامداران را خرج پرداخت بدهیهای حاصل از سوءمدیریت خود کرده و چیز زیادی از آن باقی نگذاشتهاند. این یادآور ضربالمثلی است که میگوید پولها خرج اتینا شدهاند، مخارجی بیهوده از سرمایه مردم. مدیران این دو باشگاه عادتی دیرینه دارند که هر پول ورودی در حساب باشگاه را در چشمبرهمزدنی برباد دهند. این عادت در ساختار ورزش جمهوری اسلامی هرگز ترک نشده است.
شعارهای ورود استقلال و پرسپولیس به بورس، شفافیت و نظم مالی بود، اما هیچیک از این شعارها واقعیت نداشت و جز انتشار مشتی عدد و رقم برای رفع تکلیف با ادای شفافیت مالی، اتفاق دیگری رخ نداد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هوادارانی که سهام باشگاه محبوب خود را خریدند، هرگز نتوانستند با سازوکاری مشخص صاحب حق تصمیمگیری در باشگاه باشند. اینها اگرچه غیرقابلپیشبینی نبودند، اما با وعدهها و شعارهای مسئولان سازمان خصوصیسازی و وزارت ورزش و جوانان فاصله عمیقی داشتند.
رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، میان حرفهایش درباره پول بهدستآمده از فروش سهام گفت: «طلبکاران حقیقی و حقوقی زیادی داشتیم. وقتی همه دیدند که از طریق بورس پول آمده، از دهه ۷۰ طلبکاران به باشگاه آمدند. این پول مردم بود که از طریق سهام آمد و باید حافظ منافع مردم هم میبودیم.»
حجت کریمی، عضو هیئت مدیره استقلال، نیز گفت: «پول سهام به باشگاه استقلال آمده، ولی سهام سهم مردم است، باید آن را با برنامهریزی هزینه کرد.» اما برنامهریزی این بود که پول فروش سهام خرج روزمرهترین امور باشگاه شد و همچنان با دو باشگاه بدهکار به نامهای استقلال و پرسپولیس مواجهیم که ارزش سهام آنها نیز نازل شده است.
محمد مومنی، دیگر عضو هیئت مدیره استقلال، نیز درباره رقم مازاد بر مبلغ مصوبی که باید از بورس برداشته و برای پرداخت بدهیها هزینه میشد، گفت: «بورس مبلغی به ما داده بود. یکسری پولها شامل حکم قضات شده و ما هیچ دخل و تصرفی نداشتیم و از حساب باشگاه کم شده بود. آنها شکایت کرده و حکم داشتند. این سرمنشا مشکلات بود.»
در یک نظام مالی سالم و حرفهای، دو باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران با توجه به میزان گرایش مردم به فوتبال، میتوانند بسیار متمول باشند، اما در فوتبالی که حق پخش تلویزیونی را صداوسیما به یغما برده است و دخالت دولت و حاکمیت در فوتبال، مدیران را بدون هیچ نسبتی با باشگاهداری روی صندلی مدیریت باشگاهها مینشاند و مالکیت دولتی باشگاهها اجازه هر رفتار و روش حرفهای در باشگاهداری را سلب کرده است، واگذاری بخشی از سهام در بازار پایه فرابورس جز نمایشی از خصوصیسازی چیز دیگری نمیتواند باشد. بهتازگی محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور تبریز، نیز -چهبسا با الگوبرداری از استقلال و پرسپولیس- در پی فروش سهام این باشگاه در بورس است. پیشبینی درباره آینده سرمایهگذاری طرفدارانی که شاید سهام باشگاه محبوب تراکتور را بخرند، هم البته چندان دشوار نیست.