حمله اخیر جنگجویان گروه «تحریک طالبان پاکستان» تیتیپی(TTP)، به یک مرکز پلیس پاکستان در شهر کراچی، نشان داد که این گروه راهبردهای مدرنتری را برای حمله به دولت پاکستان در پیش گرفته است. جنگجویان این گروه روز ۱۷ فوریه (۲۶ بهمن)، در حالیکه به جلیقههای انتحاری، مسلسلهای خودکار و نارنجک مجهز بودند، به یک مرکز پلیس کراچی حمله کردند و ساعتها در مقابل نیروهای ضدتروریسم پاکستانی جنگیدند. این حمله تلفات زیادی به نیروهای نظامی پاکستان وارد کرد و در مقابل، سه تروریست «تیتیپی» در جریان درگیری کشته شدند. این حمله تمامعیار به مرکز پلیس کراچی، درست چند روز پس از حمله انتحاری به نیروهای پلیس پیشاور رخ داد که به شدت خونین بود و تلفات شدید به پلیس پاکستان وارد کرد.
حملات طالبان پاکستانی به اندازهای افزایش یافته است که مقامهای امنیتی پاکستان نمیتوانند پیشبینی کنند که حمله بعدی چه زمان و در چی نقطهای ممکن است رخ دهد. دولت پاکستان روند گفتوگو را با این گروه را کاملا متوقف کرده است و تنها روی یک گزینه تاکید دارد؛ گفتوگو با طالبان افغانستان برای پایان دادن به حمایت آنان از طالبان پاکستانی. اما بعید به نظر میرسد که طالبان افغان به میل دولت پاکستان، از حمایت از «تیتیپی» دست بردارند.
هرچند دولتمردان پاکستان ادعا دارند که چنانچه ترغیب طالبان افغان به قطع حمایت از طالبان پاکستانی به جایی نرسد، گزینههای دیگری نیز روی میز دارند، در واقعیت، این گزینهها چندان و در حدی نیست که دولت پاکستان ادعا میکند. مهمترین گزینهای که در صورت شکست گفتوگوها با امارت اسلامی طالبان در کابل، برای پاکستان وجود دارد، حمله به مراکز آموزشی «تحریک طالبان پاکستان» در خاک افغانستان است. اما این حمله تبعات بسیار خطرناکتری برای پاکستان خواهد داشت. در قدم اول، کارشناسان باور دارند که با توجه به بحران اقتصادی که پاکستان را به شدت درگیر کرده است، چنین حملهای ممکن نخواهد بود. روزنامه تریبون، چاپ پاکستان، به تازگی در تحلیلی نوشته است که حملات فرامرزی در حال حاضر در توان دولت پاکستان نیست. تریبون به نقل از موسسه صلح ایالات متحده آمریکا (USIP) مینویسد: «در میان بحران اقتصادی پاکستان و حاکمیت طالبان در افغانستان، طالبان پاکستانی دوباره به مثابه تهدیدی قویتر ظاهر شدهاند.» به گزارش موسسه صلح آمریکا، وخامت اوضاع اقتصادی، گزینههای نظامی پاکستان را محدود کرده است: «پاکستان میتواند حملهها و اقدامات دفاعی در داخل کشور انجام دهد، اما از منابع لازم برای کارزاری با شدت بالا برخوردار نیست.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر، تنشهای درونی در میان صفوف طالبان در افغانستان، زمینه همکاری و همراهی با خواستهای دولت پاکستان را مختل کرده است. گزارشهای زیادی در این اواخر در مورد تنشهای روزافزون میان طالبان میانهرو و تندرو (هرچند این تقسیمبندی چندان درست و دقیق نیست) منتشر شده است. بنا به این گزارشها، نیروهای بهاصطلاح میانهرو میکوشند تعهدات توافقشده در دوحه را اجرا کنند. اما تندروها مایلند حکومت سختگیرانهای مانند دوره اول سلطه خود بر افغانستان داشته باشند. مسلما تا زمانی که این تنشها بین طالبان افغان وجود داشته باشد، اجماعی نیز برای چگونگی رابطه با طالبان پاکستانی پدید نمیآید. در صورت رفع این تنش هم نمیتوان صددرصد مطمئن بود که طالبان افغان از «تیتیپی» خواهند برید. زیرا این گروه در واقع بخشی از طالبان است. مقامها و فرماندهان طالبان با ملا هیبتالله بیعت کردهاند و اوامر «امیرالمومنین» طالبان، برای «تیتیپی» نیز واجبالاطاعت است.
در کنار این، «امارت اسلامی» بیمیل نیست که نظامی مانند آنچه اینک در افغانستان حاکم است، در پاکستان هم شکل بگیرد. در مجموع، آنچه تا امروز طالبان افغان در پاسخ فشارهای پاکستان به «امارت اسلامی» برای توقف حمایتشان از «تیتیپی مخابره شده، این بوده است که افغانستان نمیگذارد که از خاک کشورش علیه هیچ کشوری تهدیدی شکل بگیرد. طالبان افغانستان همچنین از دولت پاکستان خواستهاند که دغدغهها و نگرانیهای خود را با آنان مطرح کند تا به این نگرانیها رسیدگی کنند. اما واقعیت این است که طالبان، افغانستان را به معنای واقعی به معیادگاه تروریستها تبدیل کردهاند. همین حالا بیش از ۲۵ گروه و سازمان افراطی در افغانستان فعالیت دارند که آماج آنها کشورهای همسایه افغانستاناند. رژیم طالبان به خوبی از فعالیتهای این گروهها خبر دارد و در برخی مواقع حمایتهایی نیز از آنها میکند.
به نظر میرسد که شمشیر دولبه افراطگرایی که پاکستان سالهای طولانی علیه کشورهای منطقه، بهویژه دولتهای پیشین افغانستان، به کار گرفت، اینک در حال بریدن انگشتان این کشور است و تمام تلاشهای دولت پاکستان نتوانسته است جلو نفوذ روز افزون «تیتیپی» را در گستره جغرافیای این کشور بگیرد.