مونا الطحاوی زمانی که ۱۵ ساله بود، در جریان مراسم حج مورد آزار جنسی قرار گرفت. سالهابعد هشتگ او (#من هم درمسجد) در توییتر داغ شد و زنان زیادی در این شبکه اجتماعی در باره آزار جنسی خود در اماکن مذهبی معروف نوشتند. برداشت وی از آن تجربه، همانند دیگر افکارش در کتاب «هفت گناه واجب بر زنان»، رادیکال است: «من همان طوری که آنهامیخواستند لباس پوشیدم، اما باز هم مورد تعرض جنسی قرار گرفتم. هر جامیروم وضع همین است. هیچ چیزی نمی تواند مرا محافظت کند.»
مونا که سالهاست حجابش را به یک سو نهاده است و به شکل رادیکال، گاه با زبان هرزه و پُر دشنام، به مردسالاری به عنوان یک نظام جهانی میتازد، باور دارد که آزار و اذیت جنسی، خشونتهای خانگی و قتل زنان، تنها محدود به خاورمیانه نیست. روزنامه نیویورک تایمز هم این موضوع را تایید میکند. به صورت نمونه، بر اساس گزارشهای خبری، قتل زنان به دست همسران و دوست پسرانشان در ایالات متحده تنها در سال ۲۰۱۷میلادی، ۱۹ درصد افزایش یافت.
البته، واکنش بسیاری از کاربران به اعتراض مونا الطحاوی و دیگر زنان در مورد آزار جنسی در اماکن مذهبی، مثبت نبود. برخی صریحاً وی را به دروغگویی و سیاهنمایی متهم کردند: «تو زشتتر از آنی که کسی بهت دست بزند/ حتماً به خاطر این حرفهاپول گرفتی/ تو به دنبال شهرت و توجه هستی!» و امثال آن. برای همین، مونامیگوید که جامعه مردسالار در هر حالت زنان را مقصر تعرض و آزار جنسی مردانمیداند.
ارزیابی نهاد مطالعات جهانی نوجوانان(GEAS)، از دختران ۱۰ ساله در کشورهای مختلف، نشانمیدهد که آنان بر اساس حرفهای جامعه، خانواده و رسانهها، تصویری از خود را به عنوان موجود «ضعیف و آسیبپذیر» درونی کردهاند. این تصویر، همخوان با تصور جوامع مردسالار از یک «زن مطلوب» یا زن عفیف، بیحرف و خوددار، مهربان و گریزان از خشونت، ضد قدرتطلبی و زیادهخواهی، و مبادی آداب است. مونا باور دارد که این قبیل «ارزش»هابرای کنترل زنان خلق شده است. در مقابل، زنان «برای به چالش کشیدن، سرپیچی و درهم گسیختن مردسالاری، به ارتکاب این هفت گناه واجب نیاز دارند: قهر، جلب توجه، ناسزاگویی، بلندپروازی، قدرتطلبی، خشونتطلبی و شهوت.» این رفتارها، همانقدر در جوامع پیشرفته غربی ناپسند است که در جوامع سنتی مذهبی.
البته، خواننده در همان وهله نخست تصورمیکندکه خصایل فوق به لحاظ اخلاقی برای هیچ یک از دو جنس پسندیده نیست. اما، در دنیای واقعی سرزدن این رفتارها از سوی مردان امری عادی است، ولی برای زنان رفتار شایستهای به حساب نمیآید. از این رو، استراتژی وی نیز ساده است: توصیه به هر آن چیزی که پدرسالاری آن را ممنوع کرده است.
مونا در پیوند با «قهر» باور دارد که باید زنان از آن به عنوان «وسیلهای باارزش علیه پدرسالاری» استفاده کنند؛ زیرا زنان نباید بگذارند که «پدرسالاری دختران را به موجوداتی منفعل، خاموش، راضی از وضعیت و بی سروصدا مبدل سازد.» او از زنانمیخواهد که از سر خشم به خشونت، رفتار نادرست، آزار و اذیت و تبعیض علیه خود اعتراض کنند. نه از صدای بلند خود شرم کنند و نه از رفتار پراحساس خود، که از سوی جامعه «خلاف عرف» تلقی میشود.
مونا به عنوان یک فیمنیست رادیکال،میپذیرد که واکنش قهرآمیز زنان، خشونت متقابل جامعه پدرسالار را به بارخواهد آورد. قربانیان قتلهای ناموسی و دعواهای زناشویی، به رسم اعتراض، اصول اخلاقی و اجتماعی سنتی را نمیپذیرفتند. با این حال، وی توصیهمیکندکه زنان برای محافظت از خود در برابر خشونت و تجاوز آماده باشند. او در این مورد تجربه شخصی خود را حکایتمیکند که چگونه در یک باشگاه شبانه در مونترآل کانادا به ضرب و شتم مردی پرداخت که بدون اجازه وی به بدنش دست زده بود. او به نقل از یک حقوقدان آمریکایی، توسل زنان به خشونت متقابل را موجهمیداند: «اگر مردان از خشونت ناعادلانه علیه زنان پرهیز نمیکنند و دولت هم جلوشان را نمیگیرد، پس زنان هم باید خود را آماده پیشدستی و جلوگیری کنند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به گفته او، اگر زنان از خود واکنشی نشان ندهند، مردان نیز آنان را جدی نمیگیرند. به هر حال، تجربه زنان شهری ایرانی و خاورمیانهای در کل، نشانمیدهد که آنان با مقاومت در برابر وضعیت ظالمانه خانواده پدرسالار، در مقایسه با وضعیت زنان چند نسل قبل، از شرایط بهتری برخوردارند.
هر قدر که با دیدگاههای رادیکال الطحاوی مخالف باشیم، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که جامعه در بحث ارزشهادر مورد زنان و مردان، دوگانهقضاوت میکند. قدرتطلبی و بلندپروازی مردان ستایشمیشود، اما در مورد زنان «خلاف طبیعت»شان تلقیمیشود. البته، زنان باید درک کنند که آرزوهای بلند آنان برای توانمندی و پیشرفت بیشتر، با موانع زیادی روبهروست. مونا به رسوایی سال قبل دانشگاه پزشکی توکیو در ژاپن اشارهمیکندکه چگونه مسئولان دانشگاه، میزان پذیرش دختران دانشجوی واجد شرایط را زیر سقف ۳۰ درصد نگهمیداشتند؛ چون از نظر آنان، نظام درمانی ژاپن از بابت غیبت زنانِ پزشک به دلیل بارداری و پرورش فرزند، دچار کمبود پزشک خواهد شد.
نویسنده در پیوند با این رسوایی اشارهمیکند که نظام پزشکی ژاپن بنا به عرف مردسالاری، باور دارد که «وظیفه اصلی زنان پرورش فرزند است. اگر زنان جرات کنند که با آرزوی پزشک شدن، چیزی بیشتر از مادر شدن بخواهند، به آنان یادآوری خواهد شد که به دنبال وظایف مردان رفتهاند.»
از نظر مونا، حضور زنان در مقامهایی چون ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و مدیریت شرکتها،به ذات خود گامی در مسیر رهایی زنان از قید مردسالاری نیست. چون، اگر آنان ارزشهاومناسبات زنستیز را زیر سوال نبرند، یا حتی برای کسب مشروعیت به دنبال تاییدشان باشند، در نهایت «چیزی جز سربازان پدرسالاری نخواهند بود و این به هیچ وجه یک پیروزی برای ما زنان به حساب نمیآید.» او در این پیوند همچنین به زنانی اشارهمیکندکه در انتخاباتها از رهبران سرکوبگر و تبعیضگر حمایتمیکنند.
مشخصات کتاب:
مونا الطحاوی، هفت گناه واجب بر زنان، انتشارات بیکن پریس، ۲۰۲ ص، ۲۰۱۹.