وکلای مدافع کاستر سمنیا از من خواستند به عنوان کارشناس در دادگاه استیناف حکمیت ورزش در شهر لوزان شرکت کنم و شهادت دهم. سمنیا خواهان تجدیدنظر در مقررات جدید انجمن بینالمللی فدراسیون ورزش (IAAF) در مورد واجد صلاحیت بودن ورزشکارانی با "تفاوت در رشد جنسی" (دیاسدی) و میزان بالای تستوسترون به طور طبیعی، در بخش زنان شده بود.
معنای مقررات جدید این است که بیشتر زنانی که دیاسدی دارند نمیتوانند در مسابقات دو خاصی شرکت کنند، مگر آن که حداقل شش ماه پیش از شرکت در مسابقه، با درمان پزشکی، سطح تستوسترون خودشان را که به طور طبیعی بالاست، پایین بیاورند.
این پرونده مربوط به ورزشکاران دارای دیاسدی بود، نه ورزشکاران تراجنسی، هرچند ارتباطات روشنی میان این دو دسته از ورزشکاران هست.
من از سه جنبه به پرونده پرداختم:
آیا آن انواعی از جهشهای ژنتیکی که در زنان دارای دیاسدی یافت میشود، با دیگر جهشهای ژنتیکی که مشمول مقررات نشدهاند قابل مقایسه است یا به روشنی با آنها تفاوت دارد؟
انواع دیاسدی متنوعاند، و هر یک جهشهای ژنتیکی اتفاقی خودش را دارد. اما مجموعهای از دیگر تفاوتهای ژنتیکی میان افرادی در درون یک جمعیت و میان جمعیتهای مختلف وجود دارد. هر کسی (به جز دوقلوهای همسان) دیانای منحصر به فردی دارد که با محیط ما در تعامل است و بر ظاهر جسمی، رفتارها و تواناییهای جسمی ما تاثیر میگذارد.
جهشهای ژنتیکی یافتشده در زنان دارای دیاسدی کاملا قابل مقایسه با جهشهایی هستند که همه ما داریم – تنها تفاوت این است که جهشهای اکثر ما، بر رشد جنسیمان تاثیر نمیگذارد، و به همین دلیل، در ورزش مقرراتی در مورد آنها وجود ندارد. در زمینه عملکرد ورزشی، برخی جهشهای ژنتیکی یافتشده در زنان دارای دیاسدی، ممکن است آنها را از امتیازی نسبت به بیشتر رقبایشان برخوردار کند. اما ورزشکارهای دیگر هم تفاوتهای ژنتیکی دارند که به آنها امتیاز همسانی در مقایسه با رقباشان میدهد – مثلا توانایی بیشتر ماهیچه به تولید سریع نیرو، که در دوی سرعت ضروری است، یا افزایش اندازه ماهیچه، یا افزایش توانایی خون در رساندن اکسیژن به ماهیچهها.
بنابراین، جهشهای ژنتیکی یافتشده در زنان دارای دیاسدی استثنایی نیستند و با دیگر جهشهای ژنتیکی که مشمول هیچ مقرراتی نمیشوند کاملا قابل مقایسهاند.
آیا هیچیک از امتیازهای ورزشی که زنان دارای دیاسدی از تستوسترون بالاتر به دست میآورند آنها را همسان مردها میکند؟
ورزشکاران نخبه مرد، در ورزشهایی که بستگی عمدهای به قدرت یا استقامت جسمانی دارند، عملکردی تقریبا ۱۰ درصد بیشتر از ورزشکاران نخبه زن دارند. یک تفاوت کلیدی بیولوژیکی میان بیشتر مردان و بیشتر زنان، یقینا سطح تستوسترون است – که در زنان معمولا کمتر از ۲ نانومول بر لیتر است، که در مقایسه بیشتر از ۸ تا ۳۰ نانومول بر لیتر در بیشتر مردان است. بالاتر بودن تستوسترون معمولا بیشتر جنبههای عملکرد جسمی را بهبود میبخشد، بخصوص در مقایسه میان سطوح معمول تستوسترون مردان با زنان. تفاوتهای کمتر در تستوسترون در محدوده دامنههای عادی مرد یا زن، ظاهرا تاثیر چندانی بر عملکرد ندارد.
با این همه، میزان برتری عملکرد ناشی از تستوسترون بالاتر در زنان دارای دیاسدی همیشه یکسان نیست. مثلا برخی از ردههای زنان دارای دیاسدی، تنها کمی تستوسترون بالاتر دارند، یعنی حتا در این مقیاس ساده هم از نظر تاثیر بالقوهشان بر عملکرد ورزشی، با مردان یکسان نیستند.
برخی دیگر از زنان دارای دیاسدی، از سطوح تستوسترونی در اندازه معمول مردان برخوردارند، اما تستوسترون را به همان طریق مردان فرآوری نمیکنند. مثلا، یک دسته از دیاسدیها، نقص ۵-آلفا-ردوکتاز نوع ۲ است، که عاملش جهش ژنتیکی در کروموزوم ۲ است. به دلیل این جهش، مقدار آنزیمی که بدن چنین افرادی برای تبدیل تستوسترون به دی هیدروتستوسترون (دیاچ تی) تولید میکند، اندک یا هیچ است. دیاچتی تاثیر مستقیمی بر ساختار و کارکرد ماهیچه، و نیز ظرفیت حمل اکسیژن خون دارد، و سالهاست که از سوی آژانس جهانی ضد دوپینگ (Wada) در فهرست مواد ممنوع قرار گرفته است. بن جانسون، دونده کانادایی، مدال طلای دوی ۱۰۰ متر خود در المپیک ۱۹۸۸ را به دلیل استفاده از استانوزولول، دارویی که از دیاچتی به دست میآید، از دست داد.
بنابراین، زنانی با نقص ۵-آلفا-ردوکتاز نوع ۲ ممکن است سطح تستوسترون بدنی همسان یک مرد عادی داشته باشند، اما از تمام تاثیرات آن بر افزایش عملکرد جسمی برخوردار نیستند، زیرا توانایی بدن این زنان در تبدیل تستوسترون به دیاچتی محدود یا صفر است. این زنان از نظر عملکرد بالقوه ورزشی، همسان مردان نیستند.
اگر سطح تستوسترون، شیوهای معتبر برای جدا کردن ردههای مردان و زنان در ورزش نباشد، پس چه چیزی هست؟
سازمان بهداشت جهانی (WHO) بهروشنی میگوید که هیچ عامل بیولوژیکی منفردی، جنسیت را تعیین نمیکند. جنسیت را ترکیبی از عوامل ژنتیکی و عوامل دیگر، از جمله سطح هورمونها و آناتومی بدن تعیین میکند. سازمان بهداشت جهانی میگوید گرچه جنس مذکر معمولا کروموزومهای جنسی XYدارد، و جنس ماده کروموزوم XX، زنانی با کروموزم XY و مردانی با کروموزوم XX هم یافت میشوند.
در واقع، هیچ دامنهای از دیاسدیها نیست که بتواند یا شامل ترکیبهای کمیاب کروموزومهای جنسی (مثلا XXY یا XYY ) باشد، یا جهشهای ژنتیکی در کروموزومهای دیگری که بر رشد جنسی تاثیر میگذارند. بنابراین، هیچ عامل منفرد ژنتیکی یا جز آن نمیتواند به تنهایی تعیین کند که یک فرد نر است یا ماده. علاوه بر این، هیچ فرمولی نیست که از دادههای ژنتیکی و جز آن استفاده کند تا پاسخ این پرسش را بدهد که شخصی نر است یا ماده. مقررات IAAF به این واقعیت بیتوجه است، و از سابقه پر افت و خیز آزمونهای ژنتیکی جنسیتی در ورزش هم به طور شگفتآوری بیاطلاع بود.
از دید من روشن است که اگر کسی هنگام تولد، مونث نامیده شده باشد، به صورت زن پرورش یافته و رفتار کرده باشد، مایل باشد زن بماند، همیشه از نظر قانونی زن شناخته شده باشد، و همیشه در مسابقات ورزشی به عنوان زن شرکت کرده باشد، باید اجازه داشته باشد بدون هیچ تبعیضی همچنان در بخش زنان مسابقه بدهد. من باور ندارم که تغییر ژنتیکی حادث، در چنین زنی، فارغ از این که بر سطح تستوسترون یا عملکرد جسمیاش تاثیر میگذارد، این تبعیض را توجیه کند.
© The Independent