سال ۱۴۰۱ در حالی به پایان میرسد که اقتصاد سینمای ایران ۱۲ ماه کابوسوار را پشت سر گذاشته و حتی بر اساس آمارهای رسمی و حکومتی با بحران شدید مخاطب روبرو است. همچنین در سالی که نیمه دومش کاملا تحتتاثیر اعتراضهای سراسری بود، رابطه بین بدنه سینمای ایران با نظام حاکم کاملا زیرورو شد و سینماگران زن با سرپیچی از قاعده حجاب اجباری، در تغییر قاعده بازی نقش مهمی داشتند.
دولت سیزدهم که در حوزه فرهنگ با نیت سختگیری بیشتر در همه حوزهها بهخصوص سینما کار خود را آغاز کرده بود، حتی پیش از آغاز اعتراضهای شهریورماه، با حضور «برادران لیلا» در جشنواره کن و «شب، داخلی، دیوار» در جشنواره ونیز اقتدار خود را از دست رفته دید؛ هردو فیلم بدون دریافت مجوز نمایش به رویدادهای معتبر بینالمللی رفتند و با ارائه تصویری صریحتر از همیشه از جامعهای که تحت فساد و ناکارآمدی و ناامیدی مردم روبهفروپاشی است، خشم مسئولان را برانگیختند.
نکته مهم آن بود که سازندگان این فیلمها با دریافت مجوز ساخت و در ساختار رسمی، فیلمهایی ساختند که بر خلاف شعارهای صدر تا ذیل حکومت ایران بود و به این ترتیب نقش اجتماعی مهم سینما را یادآوری کردند. به همین دلیل در اتفاقی بیسابقه، سازمان سینمایی وزارت ارشاد با انتشار بیانیهای از توقیف «برادران لیلا» خبر داد و سازندگان «شب، داخلی، دیوار» هم در همان هفتههای ابتدایی اعتراضها، در واکنش به موضعگیری وزیر ارشاد درباره بازیگران زن گفتند برای دریافت مجوز نمایش این فیلم اقدام نمیکنند.
جشنواره فجر چهلویکم؛ مهمترین نماد جدایی بدنه سینما از حکومت
مهمترین خروجی تقابل بدنه سینما با حکومت بعد از سرکوب مردم معترض و برخورد امنیتی و قضایی با سینماگران همراه با مردم، در تحریم چهلویکمین دوره جشنواره فیلم فجر آشکار شد. غیبت آثار فیلمسازان سرشناس باعث شد برگزارکنندگان این دوره از جشنواره را با فیلمهای تولیدی نهادهای دولتی، نظامی و امنیتی پر کنند؛ آثاری که حتی کارشناسان نزدیک به حکومت معترف بودند به موفقیت آنها در گیشه سال بعد امیدی نیست.
با این حال حتی اکثریت عوامل فیلمهای شرکتکننده در جشنواره چهلویکم از حضور در برنامههای عمومی و رسانهای جشنواره سر باز زدند و نشستهای پرسش و پاسخ عوامل با نمایندگان رسانهها به شکل بیسابقهای بدون حضور چهرههای سرشناس سینما برگزار شد. در مواردی، حتی کارگردانها هم به این نشستها نیامدند و تهیهکنندگانی که با وعده گرفتن از مسئولان سینمایی در جشنواره شرکت کرده بودند، بهتنهایی مقابل خبرنگاران نشستند.
اختتامیه جشنواره فجر هم به محلی برای تقدیر از آثار سفارشی شرکتکننده در جشنواره تبدیل شد و «سینما متروپل»، محصول بنیاد سینمایی فارابی، در حالی جایزه بهترین فیلم را به دست آورد که محمدعلی باشه آهنگر، کارگردانش، بهصراحت گفته بود امور فنی فیلم نیمهکاره است و به درخواست تهیهکننده، نسخهای از آن به جشنواره رسیده است. هیئتداوران جشنواره هم تعداد زیادی دیپلم افتخار و جوایز موازی بین فیلمها تقسیم کرد تا اغلب ارگانهای حکومتی از این دوره دست خالی بیرون نروند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شکل برگزاری بخش بینالمللی جشنواره چهلویکم هم رسوایی فراوانی به بار آورد. تعدادی از کارگردانهای مشهور خارجی در همان روزهای اول برگزاری گفتند به شرکت در جشنواره حکومتی در ایران تمایلی ندارند و برگزارکنندگان برای جلوگیری از انصراف سایر سازندگان خارجی، فیلمهای بخش رقابتی بینالمللی را روز به روز اعلام کردند و نام داوران خارجی هم تا روز آخر مشخص نبود.
همه این اتفاقها در حالی رخ داد که وزارت ارشاد مدعی بود امسال یکی از بهترین دورههای جشنواره فیلم فجر برگزار شده است. البته این «بهترین» شاید برای نهادهای نظامی درست بود. در این دوره، عکسها و خبرهای متعدد از حضور مقامهای مختلف حکومتی و بهخصوص سرداران سپاه پاسداران در جشنواره منتشر میشد و این نهاد نظامیــامنیتی در سال ۱۴۰۱ و در حالی که بخش خصوصی به دلیل شرایط حاکم بر ایران از نقشآفرینی در سینما کنار کشیده بود، به شکل علنی حضور خود را به رخ کشید.
آمارهای سینمایی پایان سال و چشمانداز تیره ۱۴۰۲
با پایان جشنواره، تحولات متعدد نشان داد که وضعیت سینما آنطور که جمهوری اسلامی میخواهد، پیش نخواهد رفت. هیئتمدیره خانه سینما بعد از سه دهه فعالیت، مرضیه برومند را به عنوان نخستین زن سینماگر برای مدیرعاملی انتخاب کرد تا مشخص شود «زن، زندگی، آزادی» فقط شعار مردم معترض نیست و جامعه اصناف سینمای ایران هم مطالبه حضور پررنگتر زنان را ولو به شکل نمادین، پاسخ گفته است.
انتصاب برومند به مذاق رسانههای تندرو حامی نظام خوش نیامد؛ روزنامه جوان از حضور زنان بیحجاب در مراسم معارفه مدیرعامل جدید خانه سینما انتقاد کرد و سایت سینماپرس، وابسته به جامعه اسلامی هنرمندان، به برومند هشدار داد اشخاصی او را به این مقام رساندهاند که قصدشان رقم زدن «خروج از حاکمیت» برای خانه سینما است.
در همین حال، آمار پایان سال نشاندهنده سقوط قابلتامل گیشه سینما بود. گزارش سالیانه معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی و سامانه مدیریت و فروش سینما (سمفا) نشان داد تعداد بلیتهای فروختهشده سینما در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۳.۵ میلیون است. درست بعد از دو سال تعطیلی تقریبی سینما به دلیل همهگیری کرونا، این تعداد مخاطب زنگ سقوط اقتصادی سینمای ایران را به صدا درآورد.
برای مشخص شدن ابعاد هولناک این سقوط باید توجه کرد که این تعداد مخاطب به سطح سال ۱۳۹۴ رسیده؛ با این تفاوت که بر اساس آمار سازمان سینمایی، تعداد سالنهای سینما در آن سال ۲۸۱ بوده و در سال ۱۴۰۱، تعداد سالنها ۶۵۶ است که رشدی بیش از دو برابر را نشان میدهد. بنابراین ۱۳.۵ میلیون بلیت فروختهشده به معنای آن است که متوسط سهم هر سالن سینما نسبت به هفت سال پیش به کمتر از نصف رسیده است.
در پاییز ۱۴۰۱ هم رئیس موسسه سینما شهر خبر داد که ضریب اشغال سالنهای سینما به کمتر از ۱۰ صندلی سقوط کرده است؛ یعنی در هر سانس به شکل متوسط کمتر از ۱۰ نفر برای تماشای فیلمهای روی پرده بلیت میخرند. همین موسسه وابسته به سازمان سینمایی در اسفند آماری ارائه داد که بر اساس آن، بهرغم افزایش قیمت بلیت در سال ۱۴۰۱، رقم فروش فیلمها در پاییز این سال نسبت به سال قبل کمتر شده بود.
امیرحسین علمالهدی، از مدیران سابق سینمایی حوزه هنری و گروه سینمایی هنر و تجربه هم اسفندماه در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا پیشبینی کرد اگر وضعیت به همین شکل پیش برود، در سال ۱۴۰۲ تعداد بلیتهای فروختهشده در گیشه به سطح سال ۱۳۹۲ سقوط خواهد کرد؛ یعنی از ۱۰ میلیون پایینتر خواهد رفت.
دیگر نشانه وخامت گیشه سینما در سال جدید، وضعیت اکران نوروز است. در حالی که هر سال بعد از متقاضی شدن حداقل ۱۵ تا ۲۰ فیلم برای این دوره اکران، بین هفت تا هشت فیلم جدید روی پرده میرفت، اکران نوروز ۱۴۰۲ با حضور تنها چهار فیلم شکل گرفت. به گفته پخشکنندگان فیلم در ایران، به دلیل وضعیت بحرانی موجود، کمتر تهیهکنندهای حاضر به اکران فیلم خود در چنین شرایطی است.
نکته قابلتامل آنکه از بین فیلمهای پرشمار ساخت نهادهای حکومتی، فقط فیلم «غریب» محصول سازمان اوج وابسته به سپاه در جمع فیلمهای اکران نوروز حضور دارد و سه فیلم دیگر از تولیدات قدیمی بخش خصوصیاند که طی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ تولید و در انتظار اکران بودند. این بدان معنا است که حتی صاحبان فیلمهای موسوم به «ارگانی» هم به اکران نوروزــ که به شکل سنتی پررونقترین دوره اکران در سالهای گذشته بوده استــ تمایل نداشتهاند.
از سوی دیگر، قرار است در سال ۱۴۰۲ بهای بلیت در پردیسهای سینمایی افزایش یابد. دولت و سینماداران سعی میکنند با اشاره به شناور شدن قیمت بلیت این مسئله را پنهان کنند که قرار است بلیت سینما در بهترین و مدرنترین سینماهای کشور بین ۵۰ تا ۸۰ درصد گران شود. حتی خبرگزاری ایرنا وابسته به دولت هشدار داد در وضعیت اقتصادی فعلی ایران، با افزایش قیمت بلیت برای جبران ضرر و زیان سالنهای سینما، تعداد تماشاگران از سطح موجود هم کمتر خواهد شد.
اما مسئولان برای جلوگیری از ورشکستگی سالنهای سینما در بنبست فعلی راهی ندارند و تورم سرسامآور کل سال و افزایش شدید قیمتها بعد از سقوط پول ملی در زمستان ۱۴۰۱ باعث شد به شکل غیرشفاف و مخفیانه اجازه دهند بلیت سینما تغییر قیمت دهد.
مجموعه این نکات نشان میدهد سینمای ایران در پایان یکی از سختترین سالهای عمر جمهوری اسلامی، نه تنها به بهبود شرایط امیدی ندارد، بلکه به دلیل اعمال سانسور دولتی و دخالت شدیدتر نهادهای نظامی و امنیتی، کنارهگیری بدنه سینما و بخش خصوصی از فعالیت بعد از خیزش انقلابی، رویگردانی بیشتر مردم به عنوان مخاطبان بالقوه و مناسبات غیرسالم حاکم بر تولید و عرضه فیلم، در سال جدید با نتایج و تبعات اقدامهای حکومتی مواجه میشود که بعد از چهار دهه سلطه بر فضای فرهنگ و هنر، دیگر توان چندانی برای حفظ ظاهر ندارد و سرنوشت سینما با ادامه روند موجود، چیزی نیست جز ورشکستگی و تعطیلی.