خواندن خطبه نمازهای جمعه و عید با نام ملا هیبتالله آخوندزاده رهبر طالبان و امامت خطیبان طالبان یا وابسته به این گروه باعث شده است که شماری از شهروندان افغان در این نمازها شرکت نکنند. آنها میگویند که نمیخواهند پشت سر کسانی نماز بخوانند که در دو دهه اخیر در جنگ و ناامنی افغانستان دخیل بودهاند.
البته طالبان توانستند با تبلیغ گسترده برخی از مردم عامی را متقاعد کنند که از رهبر آن گروه و حکومتشان پیروی کنند، اما در میان قشر باسواد جامعه و کسانی که از تحولات افغانستان مطلعاند این تبلیغات بیاثر بوده است.
فیروز ۳۰ ساله ساکن استان هرات در غرب افغانستان است و برخلاف سالهای گذشته، برای ادای نماز عید به مسجد جامع بزرگ هرات نرفته است. او به ایندیپندنت فارسی گفت که بهدلیل اینکه خطبه نماز به نام رهبر طالبان خوانده میشود و امامت نماز به عهده افراد طالبان است، به نماز عید نرفته است.
او افزود: «برای من طالبان شایسته اداره حکومت نیستند و حالا هم از روی اجبار حکومت طالبان را تحمل میکنیم. این حکومت مقبولیت ملی و جهانی ندارد. برای من، رهبر طالبان خلیفه مسلمانان در جهان نیست. به همین دلیل، به نمازی که خطبه آن به نام ملا هیبتالله خوانده میشود نمیروم.»
فیروز تاکید دارد که حکومتها نباید در امور دینی مردم مداخله کنند و در صدد این باشند که امامان و خطیبان مسجدها همگی همسو با دیدگاههای آنها باشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او گفت که امامان و خطیبان مسجدها زیر فشار شدید طالبان قرار دارند و اگر از درخواستهای آنها پیروی نکنند، اخراج میشوند.
وزارت ارشاد، حج و اوقاف طالبان نوامبر سال گذشته اعلام کرده بود که خطبه واحد برای امامان مسجدها معین شده است که در آن، دعا کردن برای ملا هیبتالله از مستحبات گفته شده است و نام وی نیز در خطبه گنجانده شده است.
این اقدام طالبان با مخالفت شهروندان افغان مواجه شده است، اما آنها بهدلیل حاکم بودن فضای سرکوب و اختناق قادر به اعتراض نیستند. طالبان نشان دادهاند که حرکتهای اعتراضی را در کوتاهترین زمان ممکن با زور اسلحه سرکوب میکنند و عاملان آن را هم بازداشت میکنند.
محمد محق، پژوهشگر دینی، در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی، استفاده سیاسی گروههای سیاسی از موضوعهای دینی را «ناروا» میداند: «موضوع استفاده از مسائل دینی به شکل سیاسی، چه طالبان این کار را بکنند چه گروهها و حکومتهای دیگر که در تاریخ زیاد رخ داده است، از نظر دین این کار غلط است.»
محقق تاکید دارد که نظامهای مردمسالار نیازی به استفاده از آموزههای دینی برای پیشبرد هدفهای سیاسی ندارند و این کار را نظامهای سرکوبگر و مستبد میکنند.
او گفت: «نظامهای مردمی با ارائه خدمات پایههای حکومتشان محکم میشود و نظامهای استبدادی مشروعیت ندارند و میخواهند که با استفاده از هنر و فرهنگ و دین ظلم و ستم خود را بپوشانند، و این اعمال غیراخلاقی است.»
این پژوهشگر دینی هشدار میدهد که استفاده از مناسک دینی برای پیشبرد هدفهای سیاسی باعث اعتبارزدایی و قداستزدایی از این مناسک میشود. در این صورت، مردم مکلف به اجرای این مناسک نیستند.
محقق تصریح کرد: «وقتی مردم به مسجد میروند و در آنجا صحبتهایی به نفع نظام حاکم میشود و نام امیرالمومنین گروهی برده میشود، در واقع از این طریق میخواهند سلطه و هیبت نظام سیاسی خود را بر مردم تحمیل کنند. در کل، آن فضا قدسی نیست و فضایی است در خدمت ظلم و ستم. اگر انسانهای مومن به این قسم مکانها نروند بهتر است.»
محمد محقق تاکید دارد که مخالفت با استفاده سیاسی از مناسک دینی در تاریخ اسلام سابقه دارد. نخستین مورد به زمان حیات پیامبر اسلام برمیگردد. یک گروه از مردم برای رقابت با مسجد قبا اقدام به ساخت مسجدی به نام «ضرار» کردند، اما این مسجد را پیامبر و یارانش خراب کردند.
او گفت: «در زمان خلفای اموی و عباسی، تلاش برای سوءاستفاده از مسجد و منبر صورت میگرفت، اما شمار زیادی از مسلمانان نمیخواستند در مناسک شرکت کنند و پشت سر این خلفا نماز بخوانند.»
او معتقد است که تحریم مناسک دینی که در آنها برنامههای سیاسی حاکمان طرح میشود، اثرگذار است: «یکی از روشها برای مقابله با ظلم و ستم این است که در مراسم و مناسک دینی که از آنها استفاده سیاسی میشود، رابطه خود را با اینگونه مسائل قطع کنیم. این خود به خود اهمیت کار آنها را کم میکند. اگر آگاهانه و گسترده این گونه مراسم تحریم شود، اثرگذار خواهد بود. اگر کسی هم به این مراسم برود گناهکار نمیشود. ظاهرا مناسک دینی ادا میشود و اگر کسی نرفت، این کارش از لحاظ شرعی درست است و هیچ مشکلی در آن نیست.»
او افزود: «در جایی که از نماز و شعائر دینی استفاده سیاسی و دنیوی میشود، مردم تکلیف شرعی به شرکت در آن مراسم ندارند و ترک آن گناه ندارد.»
طالبان در اوت ۲۰۲۱ توانستند بر افغانستان تسلط پیدا کنند. از آن زمان تا کنون تلاش زیادی کردهاند که در مساجد و عیدگاهها کنترل برقرار کنند. عدهای از امامان و خطیبان مخالف با دیدگاههایشان را نیز از کار برکنار کردهاند.
طالبان این موضوع را درک کردهاند که بیشتر مردم افغانستان مذهبیاند و با کنترل منبر و مسجد میتوانند دیدگاههایشان را به مردم برسانند. طالبان در جریان جنگ ۲۰ سالهشان با افغانستان و متحدان غربی آن، از مساجد بهعنوان پایگاههایی برای سربازگیری از شهروندان استفاده کردهاند. در مقابل، حکومت پیشین افغانستان نتوانست کنترل کامل بر مسجدها و مدرسههای دینی داشته باشد و با تبلیغات طالبان مقابله جدی کند.