متهمان قتل امیرمحمد خالقی: فقیریم و برای پرداخت بدهی و پول نزولی دزدی می‌کردیم

پدر مقتول درحالی خواستار اجرای قصاص با هدف «جلوگیری از وقوع جنایت‌های مشابه» شد که اعدام هزاران شهروند در دهه‌های اخیر، کمترین تاثیری در کاهش آمار سرقت و قتل نداشته است

متهمان قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه تهران، روز یکشنبه ۲۶ اسفند در اولین جلسه دادگاه این پرونده در شعبه پنج دادگاه کیفری استان تهران حاضر شدند و انگیزه‌شان از سرقت اموال شهروندان را توضیح دادند.

متهم ردیف اول پرونده با قبول اتهام گفت: «ما فقیر هستیم و من باید ماهانه قسط می‌دادم. کارگر صافکاری بودم، اما پولم نمی‌رسید و برای همین سرقت می‌کردم. زمان حادثه از ترسم به آن پسر چاقو زدم. او در برابرم مقاومت کرد و گوشی را نمی‌داد. روی من پرید و مرا گرفت و من هم برای فرار او را با چاقو زدم.»

همچنین متهم ردیف دوم پرونده نیز در این جلسه، با تاکید بر فقر خود و خانواده‌اش، اعلام کرد: «پول نزول کرده بودم و برای پرداخت سود نزول و بدهی مجبور شدم دزدی کنم.»

پیش از این یکی از همکلاسی‌های امیرمحمد خالقی، دانشجوی اهل خراسان جنوبی، به ایندیپندنت فارسی گفته بود لپ‌تاپ و موبایلی که همراه امیرمحمد بود، «تنها دارایی او محسوب می‌شدند که به زحمت خریده بود». او به همین دلیل تسلیم نشد و تا لحظه آخر تلاش کرد آن‌ها را از چنگ دزدها درآورد و فرار کند، اما آن‌ها قمه را در شکم او فرو کردند و سپس گریختند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

طی یک ماه که از قتل امیرمحمد خالقی گذشته است، مقام‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی در رویکردی هماهنگ، قتل او را به سرقتی خیابانی تقلیل داده و نقش حاکمیت را در وقوع این حادثه نادیده گرفته‌اند. اما در نقطه مقابل، تعداد زیادی از کاربران رسانه‌های اجتماعی چنین حوادثی را پیامد افزایش بحران‌های اقتصادی و گسترش افسارگسیخته فقر در ایران می‌دانند. مصاحبه سید محمد بطحایی، معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی ایران، که رشد هم‌زمان تورم و سرقت در ایران را تایید کرد، نیز در کانون توجه قرار گرفت.

رسانه‌های دولتی خبر دادند که پدر امیرمحمد خالقی در جلسه امروز دادگاه خواستار صدور «اشد مجازات برای اشخاصی که در وقوع این جنایت نقش داشتند» شده‌ است و امیدوار است که «اجرای مجازات برای قاتلین باعث جلوگیری از وقوع جنایت‌های مشابه شود». این درحالی است که نگاهی به آمارهای رسمی نشان می‌دهد اعدام یا قطع اعضای بدن ده‌ها هزار شهروند ایرانی به اتهام قتل و دزدی در ۴۶ سال اخیر، هیچ‌گاه موجب کاهش آمار سرقت، قتل و دزدی‌های خیابانی یا سرقت از منازل نشده است و همواره این بحران اجتماعی به همان میزان افزایش فقر رشد داشته است.

هیئت قضات، به ریاست قاضی بابایی و با حضور مستشاران دادگاه و نماینده دادستان، بعد از پایان جلسه محاکمه امروز برای صدور رای در خصوص این پرونده وارد شور می‌شوند. با توجه به اظهارنظرهای مقام‌های قضایی جمهوری اسلامی و نماینده دادستان، پیش‌بینی می‌شود دادگاه بدوی دست‌کم متهم ردیف اول این پرونده را به اعدام محکوم کند.

روزنامه دولتی ایران روز اول اسفند گزارش داده بود که یک سارق، که از دوستان متهمان بوده، در تماس تلفنی با مرکز فوریت‌های پلیس مشخصات مجرمان را لو داده و سپس ماموران آنان را دستگیر کرده‌اند.

صادقی، نماینده دادستان تهران در این جلسه، مدعی شد: «متهم ردیف اول، انگیزه خود از جنایت را نیاز مالی بیان کرده است و قبل از ارتکاب سرقت و قتل اخیر هم مرتکب ۳۰ تا ۴۰ فقره سرقت دیگر شده بود. انگیزه او صرفا سرقت بوده است. متهم ردیف دوم نیز انگیزه خود را به دست آوردن مال از طریق سرقت اعلام کرده است. اتهام متهم ردیف اول، مباشرت در قتل عمدی مرد مسلمان به نام امیرمحمد خالقی و مشارکت در سرقت مسلحانه در شب است. اتهام متهم ردیف دوم، معاونت در قتل عمدی و مشارکت در سرقت مسلحانه در شب است.»

او در ادامه تاکید کرد که با توجه به «اعترافات متعدد متهمین به سرقت و قتل، کشف چاقو یا همان آلت قتاله، اظهارات مطلعین، فیلم دوربین مداربسته، اقدامات فنی صورت‌گرفته و نظریه پزشکی قانونی در خصوص سلامت روان متهمان»، به اتهام‌های «ارتکاب قتل عمدی، معاونت در ارتکاب قتل عمدی و مشارکت در سرقت مسلحانه»، او نیز مانند اولیای دم تقاضای قصاص و اشد مجازات قانونی را دارد.

در انتهای جلسه دادگاه، پدر امیرمحمد خالقی از «کلیه عوامل انتظامی بابت دستگیری مجرمین و قاتلین» فرزندش و از «مقام قضایی که دستور رسیدگی ویژه به موضوع را صادر کرد» تشکر کرد. همچنین متهم ردیف دوم پرونده با پذیرفتن اتهام سرقت، گفت اتهام «معاونت در قتل» را نمی‌پذیرد.

قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران به دست سارقان در ۲۴ بهمن‌ماه، خشم و اعتراض شمار زیادی از دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی را درپی داشت که از بی‌توجهی کامل نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی به تامین امنیت جانی دانشجویان به‌شدت شاکی‌ بودند و منجربه چندین روز تجمعات اعتراضی در برخی دانشگاه‌های ایران شد.