آیا کشف اجساد مثله‌شده زنان از تولد یک قاتل سریالی دیگر خبر می‌دهد؟

در یک سال اخیر دست‌کم جسد مثله‌شده هشت زن در نقاط مختلف ایران کشف شده است

صحنه مربوط به کشف جسد مثله‌شده یک زن در میدان آزادی-همشهری

قتل‌های سریالی با الگوهای تکراری و مشابه، از سعید حنایی، قاتل زنان کارگر جنسی در مشهد گرفته تا محمد بیجه، کارگر کوره‌پز خانه‌ای که به جان کودکان حاشیه شهر افتاد، بارها در ایران اتفاق افتاده‌اند و هنوز هم برای بسیاری از مردم ایران یادآوری آنچه خفاش شب با زنان کرد، هولناک است. به همین دلیل به‌محض تکرار شدن یک الگوی قتل، نگرانی‌ها افزایش می‌یابد و ذهن‌ها به این‌سو می‌رود که نکند پای یک قاتل سریالی دیگر در میان باشد.

نگاه امنیتی جمهوری اسلامی به مسائلی ازاین‌دست و امتناع پلیس از ارائه اطلاعات شفاف به افکار عمومی نیز نه‌تنها دردی را دوا نمی‌کند، بلکه نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد، درست مثل همین روزها که برخی می‌گویند پیدا شدن اجساد مثله‌شده زنان طی ماه‌های اخیر ممکن است پیامی از یک قاتل یا قاتلان سریالی باشد.

صبح روز یکشنبه ششم تیرماه، برای پنجمین بار در هفت ماه گذشته جسد مثله‌شده یک زن در محله خزانه تهران پیدا شد. بررسی‌های پلیس حاکی از آن بود که جسد متعلق به زنی حدودا ۳۵ ساله‌ است. قاتل پس از مثله کردن جسد، آن را داخل یک یخدان گذاشته و کنار یک سطل زباله رها کرده بود. دو دست، دو پا و سر مقتول داخل این یخدان بود.

طبق گزارش پلیس، مقتول در محل دیگری کشته شده بود و قاتل پس از جاسازی جسد مثله شده در یخدان، آن را با وانت به محل کشف منتقل کرده بود. مقام‌های پلیس با خودداری از ارائه اطلاعات بیشتر به این گزارش اکتفا کردند که مسئله خانوادگی بوده است و سه عضو یک خانواده در ارتباط با این پرونده دستگیر شده‌اند. پدر ۶۵ ساله خانواده همان کسی بود که یخدان را کنار سطل زباله رها کرده بود. علاوه بر او، همسر ۶۰ ساله و پسر ۳۰ ساله‌‌‌اش نیز دستگیر شدند. ران‌ها و بالاتنه در یخدان نبود و ازآنجا که جسد دچار جمود نعشی شده بود، نشان می‌داد حدود ۲۰روز از قتل می‌گذرد.

حدود یک ماه قبل از کشف جسد مثله‌شده این زن در محله خزانه، روز سه‌شنبه سوم خرداد، جسد مثله‌شده زنی دیگر در میدان آزادی یافت شد. آن‌طور که رسانه‌ها نوشتند، قاتل جسد مثله‌‌شده را که داخل یک ساک ورزشی بود، در روز روشن کنار سطل زباله گذاشت و رفت. قبل از آن نیز پیدا شدن اجساد مثله‌شده دو زن در آباده و یک زن در مشهد خبرساز شد.

هم‌زمان با افزایش نگرانی‌ها در‌خصوص احتمال سریالی بودن قتل‌ها، علی ولی‌پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، به خبرگزاری تسنیم گفت جسدهای مثله‌شده خزانه و آزادی به هم ارتباطی ندارند و این دو پرونده کاملا متفاوت‌اند.

رئیس پلیس آگاهی همچنین گفت که جسد مثله‌شده‌ای که در خزانه پیدا شد، متعلق به یک شهروند افغانستانی بود. پیش‌تر روزنامه اعتماد نیز به نقل از منبعی آگاه در پلیس آگاهی نوشته بود جسد مثله‌‌‌شده‌ای که در میدان آزادی کشف شد، متعلق به یک زن افغان ۲۵ساله بود.

طبق گزارش پلیس، فردی که جسد مثله‌شده میدان آزادی را حمل کرده بود، ایرانی است، هیچ‌گونه سابقه کیفری ندارد و در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برد. این زن حدود چهار تا پنج ساعت قبل از کشف جسد به قتل رسیده بود. مقام‌های پلیس از ارائه اطلاعات بیشتر درباره این پرونده نیز خودداری کردند.

قتل مشابه دو زن در آباده و یک زن در مشهد

 فروردین‌ماه امسال، یک زن ۵۵ ساله در آباده برای انجام کاری از خانه خارج و سپس ناپدید شد. چند روز بعد هم جسد مثله‌شده‌اش در یکی از مناطق اطراف شهر پیدا شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که این زن به‌طرز هولناکی به قتل رسیده است.

چند روز بعد هم دومین حادثه مشابه رخ داد، این‌بار هم خانواده‌ زنی با حضور در اداره پلیس خبر از گم‌شدن او دادند. جسد این زن هم اندکی بعد در یکی از محله‌های آباده پیدا شد. سرنخ‌ها و شواهدی که در محل پیدا شدن اجساد مقتولان به‌دست آمده بود، این احتمال را تقویت می‌کرد که قتل‌ها با هم ارتباط دارند و ممکن است قاتل هم یک نفر باشد. با این حال، انگیزه ارتکاب جرم دست‌کم برای افکار عمومی روشن نشد و کسی نمی‌دانست که عامل جنایت با چه انگیزه‌ای سراغ این زنان رفته است. طبق گزارش پلیس، یکی از این زنان با چاقو به قتل رسیده بود.

رئیس‌کل دادگستری استان فارس، اواخر فروردین‌ماه، خبر داد که دو مرد در ارتباط با این قتل‌ها دستگیر شده‌اند. طبق ادعای این مقام دادگستری، یکی از این افراد که مردی ۶۷ ساله است به قتل یکی از زنان و مثله کردن جسد او اعتراف کرد، اما هنوز مشخص نیست که قتل دوم به دست چه کسی انجام شده است. کاووس حبیبی، پلیس آگاهی استان فارس، نیز باوجود اینکه در روزهای اول ارتباط این دو قتل را با هم تایید کرده بود، با گذشت زمان مدعی شد این دو جنایت ارتباطی با هم نداشته‌اند.

روز سه‌شنبه دهم آبان ۱۴۰۱، جسد مثله‌شده یک زن جوان در مشهد در سطل زباله کشف شد. قاتل این زن نیز تکه‌های جسد را داخل پلاستیک‌های مشکی گذاشته بود، اما برخی اندام‌ها ازجمله دست‌های زن داخل کیسه‌ها نبود. همچنین بررسی‌ها نشان می‌داد قاتل یا قاتلان پوست بدن زن را سلاخی کرده‌اند.

روزنامه همشهری یک روز پس از پیدا شدن این جسد، به نقل از مقام‌های پلیس نوشت که ماجرا به «مسائل خاص و غیراخلاقی» ارتباط دارد. در این گزارش آمده بود سوابق مقتول به نام «صبا» نشان می‌دهد که او بارها به کشورهای حوزه خلیج‌فارس، ترکیه و به‌ویژه دبی سفر کرده بود. درنهایت نیز به دست مردی به نام وحید که مدیر یک آژانس هواپیمایی بود به قتل رسید.

خبرهای تکان‌دهنده قتل زنان و مثله کردن اجساد آن‌ها به هفت ماه اخیر محدود نیست. کنشگران حقوق زنان بارها درباره کشتار زنان که بیشتر هم با انگیزه‌های «ناموسی» انجام می‌شوند، هشدار داده‌اند. بررسی اخبار یک سال اخیر نیز از این حقیقت پرده برمی‌دارد که در یک سال منتهی به تیرماه ۱۴۰۲، دست‌کم جسد مثله شده هشت زن در نقاط مختلف ایران کشف شده است. هرچند که ممکن است موارد بیشتری هم وجود داشته باشد که رسانه‌ای نشده‌اند.

روز سه‌شنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۱، جسد مثله‌شده زنی در حمام خانه‌اش در غرب تهران کشف شد. بررسی‌های پلیس نشان می‌داد که قاتل در‌پی «وسواس زیاد» و «اختلافات دیگر»، همسر ۵۰ ساله‌اش را به قتل رسانده و جسد او را با چاقوی آشپزخانه قطعه ‌قطعه کرده بود.

اواخر اسفندماه گذشته نیز یک زن حدودا ۳۷ ساله، با انگیزه ناموسی به دست همسرش به قتل رسید. قاتل جسد مثله‌شده این زن را در بیابان‌های اطراف پاکدشت رها کرد و سپس بازداشت شد.

در اردیبهشت‌ماه نیز طی اتفاقی مشابه یک زن جوان با انگیزه «ناموسی» به دست همسرش به قتل رسید. قاتل که جسد مثله‌شده زن را در اطراف شهر سمنان رها کرده بود، دستگیر و در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

قتل‌های سریالی زنان در گوشه و کنار ایران

مقام‌های پلیس به‌شدت اصرار دارند که این قتل‌ها و مثله کردن اجساد زنان با یکدیگر ارتباط ندارند، اما تکرار یک الگوی مشابه در قتل‌های آباده، محله خزانه و میدان آزادی، گمانه‌زنی‌ها را درباره احتمال ارتباط آن‌ها افزایش داده است.

از میان تمام اظهارنظرهای روزهای اخیر، سخنان امین گلریز، جرم‌شناس و قاضی سابق، قابل‌توجه است. او پس از کشف جسد مثله‌شده زنی در میدان آزادی گفت که این میدان، سمبل شهر تهران است و قاتل با این اقدام که جسد را کنار سطل زباله در میدان آزادی گذاشته است، قصد انتقال پیامی را دارد. امین گلریز درباره اینکه آیا می‌توان این قتل‌ها را سریالی محسوب کرد نیز به روزنامه اعتماد گفت که وقتی تعداد قتل‌ها از سه قربانی بیشتر شود، ما عنوان قتل‌های سریالی را در نظر می‌گیریم.

وقتی عنوان «قتل‌های سریالی» مطرح می‌شود، موضوع دومی نیز در کانون توجه قرار می‌گیرد، اینکه قاتلان ممکن است یک فرد واحد نباشند، اما از یک جریان فکری واحد الگوبرداری می‌کنند. قتل‌های سریالی زنان با انگیزه‌های «ناموسی» و مثله کردن اجساد آنان در همین دسته قرار می‌گیرد. با این حال، موضوع این گزارش قتل‌های سریالی زنان به‌ دست یک یا چند قاتل واحد است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با توجه به اینکه مقام‌های پلیس در جمهوری اسلامی از ارائه اطلاعات شفاف در‌خصوص این قتل‌ها خودداری می‌کنند، تنها راه بررسی این موضوع، واکاوی نمونه‌های مشابه طی سال‌های پیشین است.

از خفاش شب تا عنکبوت مقدس

غلامرضا خوشرو کوران کردیه، معروف به «خفاش شب»، یکی از هولناک‌ترین قتل‌های زنجیره‌ای را در ایران مرتکب شد. او تحت عنوان مسافرکشی زنان را سوار می‌کرد و پس از تجاوز و سرقت وسایلشان، آنان را به قتل می‌رساند و سپس اجساد را در محل خلوتی می‌سوزاند. خفاش شب سال ۱۳۷۶ به اتهام ۹ فقره قتل زنان اعدام شد.

سعید حنایی که فروردین ۱۳۸۱ به اتهام قتل دست‌کم ۱۶ زن اعدام شد، قاتل زنجیره‌ای کارگران جنسی زن در مشهد بود. سعید حنایی که فیلم سینمایی «عنکبوت مقدس» بر اساس ماجرای او ساخته شد، فردی مذهبی بود که سابقه حضور در جبهه را داشت و با همسرش در کلاس‌های قرآن شرکت می‌کرد. او در تمام جلسه‌های بازپرسی و دادگاهش گفته بود که با انگیزه از بین بردن «فساد»، زنان را به قتل رسانده است.

پرونده سعید حنایی از خبرسازترین قتل‌های سریالی در ایران بود. درحالی‌که برخی گروه‌ها و رسانه‌های تندرو و مذهبی عملکرد او را ستودند و از قاتل دفاع کردند، مقام‌های قوه قضاییه با لاپوشانی، انگیزه مذهبی قتل‌ها را رد می‌کردند.

مجید سالک محمودی، از ترسناک‌ترین قاتلان سریالی ایران بود. او که بیشتر قربانیان خود را از میان زنان متاهل انتخاب می‌کرد، در فاصله سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ در استان‌های آذربایجان شرقی، اردبیل، البرز، تهران، قزوین و گیلان دست‌کم ۲۱ زن را کشت و درنهایت نیز در زندان قصر خودکشی کرد.

فرید بغلانی، قاتل معروف به دوچرخه‌سوار در بهمنشیر آبادان و خرمشهر بود که در شهریورماه ۱۳۸۷ به قتل ۱۵ زن و یک پسربچه اعتراف کرد.

مهین قدیری، اولین زن در ایران بود که قتل‌های سریالی را آغاز کرد و سال ۱۳۸۹ پس از قتل پنج زن و یک مرد در زندان قزوین اعدام شد. او بدهی زیادی به طلبکاران داشت و قربانیان خود را از زنان سالخورده انتخاب می‌کرد تا پول‌ها و طلاهایشان را سرقت کند.

مهدی فرجی که سال ۱۳۸۹ در قزوین اعدام شد، به قتل پنج زن اعتراف کرده بود. او نیز زنان قربانی را در مینی‌بوسش سوار می‌کرد و بعد از کشتن آن‌ها، طلا و پول‌هایشان را سرقت می‌کرد.

اسماعیل رنگرز سال ۱۳۹۶ به اتهام تجاوز و قتل آتنا اصلانی، دختربچه شش‌ساله در پارس‌آباد، دستگیر شد، اما سپس به قتل دو زن دیگر نیز اعتراف کرد.

فرزاد.‌ن در سال ۱۳۹۵ در حالی اعدام شد که به قتل هشت زن گیلانی اعتراف کرده بود. او این زنان را با همکاری همسرش می‌کشت و جنازه شش نفر آنان را پس از سرقت طلاهایشان تکه‌ تکه کرده بود. همسر فرزاد نیز به ۲۸ سال زندان و ۳۲۰ ضربه شلاق محکوم شد.

محمد بسیجه، معروف به «بیجه» را می‌توان مخوف‌ترین قاتل سریالی ایران دانست. او که در نوجوانی در کوره‌پز خانه کار می‌کرد، سال ۱۳۸۳ در ۱۹ سالگی اعدام شد، درحالی‌که به تجاوز و قتل دست‌کم ۲۷ کودک و سه فرد بزرگ‌سال اعتراف کرده بود.

ماجرای قتل کودکان در حاشیه تهران از بزرگ‌ترین پرونده‌های جنایی در ایران بود. بیجه در کودکی به‌شدت به‌ دست پدر شکنجه شده و آزار دیده بود و دو بار نیز تجربه تجاوز داشت. نتیجه دو بار عاشق شدنش هم چیزی به‌جز شکست نبود. او ابتدا قتل‌عام موجودات زنده را با حیوانات شروع کرد و سپس به سراغ کودکان و افراد بزرگ‌سال رفت.

جست‌وجوی قاتلان سریالی در صفحات حوادث روزنامه‌ها

بررسی پرونده‌ قتل‌های سریالی دهه‌های پیشین آشکار می‌کند که این قتل‌ها با انگیزه‌های متفاوتی انجام می‌شدند. انگیزه یک قاتل «پاک کردن جامعه از فساد» بود و قاتل دیگر با هدف سرقت و تجاوز، به آدم‌ربایی و قتل اقدام می‌کرد. با این حال، این قتل‌ها از الگوهای مشابهی پیروی می‌کردند؛ مثل اینکه در تمام آن‌ها قربانیان ربوده می‌شدند و پس از آزار جنسی و فیزیکی، به قتل می‌رسیدند. پس از آن هم قاتل، جسد مقتول را در گوشه‌ای رها می‌کرد.

نکته حائز اهمیت این است که بیشتر این قتل‌های سریالی در زمانی رخ دادند که رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی به گستردگی امروز وجود نداشت و تنها منابع اطلاعاتی مردم، صفحات حوادث روزنامه‌ها بود که آن هم تحت نظارت کامل پلیس و نهادهای امنیتی منتشر می‌شد.

هرچند که در همان زمان نیز کارشناسان تاکید می‌کردند اطلاع‌رسانی شفاف می‌تواند از بروز حوادث بعدی پیشگیری کند، اما مقام‌های پلیس با این ادعا که نمی‌خواهند در جامعه وحشت ایجاد کنند، از اطلاع‌رسانی به‌موقع خودداری می‌کردند.

جمهوری اسلامی در تمام مواردی که به آگاهی جمعی نیاز است، همین رویه امنیتی را در پیش می‌گیرد. شاید به همین دلیل است که مردم ادعای پلیس را که می‌گوید قتل‌های سریالی ارتباطی با هم ندارند، باور نمی‌کنند.

به‌عنوان‌مثال، مرور گزارش‌های رسانه‌ها از پرونده محمد بیجه چندین نکته را مشخص می‌کند؛ نخست اینکه پلیس در این پرونده قتل سریالی نیز نه‌تنها از ارائه اطلاعات شفاف به جامعه با هدف پیشگیری از قتل‌های بیشتر خودداری ‌کرد، بلکه در شناسایی و دستگیری قاتل هم اهمال به خرج داد.

بعدها روزنامه جام‌جم به نقل از مقام‌های آگاه نوشت اینکه پلیس یک سال پس از قتل‌ها این پرونده جنایی را به‌صورت جدی بررسی کرد، به این دلیل بود که بيشتر قربانيان را فرزندان خانواده‌های مهاجر غيرقانونی تشکيل می‌دادند و والدین آن‌ها به‌دلیل نگرانی از اخراج، مفقود شدن فرزندشان را گزارش نمی‌دادند.

به‌رغم این ادعا، قوه قضاییه در جریان محاکمه محمد بیجه اذعان کرد که دادستان پاکدشت و همچنین دو بازپرس و یک دادیار دادسرای این شهرستان در رسیدگی به پرونده «کوتاهی» کرده‌اند. محاکمه محمد بیجه بدون حضور رسانه‌ها و غیرعلنی برگزار شد.

حدود ۱۲ سال بعد نیز مهدی ابراهیمی، خبرنگاری که از نزدیک ماجرا را دنبال کرده بود، در یادداشتی افشا کرد پلیس از او خواسته بود درباره این موضوع چیزی ننویسد و دراین‌باره سفارش‌های لازم را به سردبیرش هم کرده بودند. او در پایان یادداشتش نوشته بود: «یکی از علل گسترش این جنایت عدم اطلاع‌رسانی از روزهای نخست قتل کودکان در پاکدشت و هشدار به خانواده‌ها بود.»

کشف هشت جسد مثله‌شده زنان در یک سال

رفتارشناسی مقام‌های پلیس در سال‌های اخیر از این حقیقت پرده برمی‌دارد که آن‌ها نه‌تنها از تجربه‌های پیشین درس نگرفته‌اند، بلکه همچنان تلاش می‌کنند هرگونه اطلاعات پیشگیرانه را از جامعه پنهان کنند. بررسی قتل‌ هشت زن در یک سال اخیر و مثله کردن اجساد آنان نشان می‌دهد که این قتل‌ها نیز از الگوهای مشابهی پیروی کرده‌اند هرچند که قاتلان یک فرد واحد نبوده باشند؛ ازجمله اینکه تمام این افراد با سلاح سرد کشته شدند.

قاتل سه زن همسرانشان بودند، اما تاکنون پلیس از افشای هویت و انگیزه قاتلان آباده، محله خزانه و میدان آزادی خودداری کرده است. ضمن اینکه گزارش پلیس و روزنامه اعتماد حاکی از آن است که زنان قربانی محله خزانه و میدان آزادی اتباع افغان بودند. با این حال، هنوز جزئیات بیشتری از این پرونده‌ها در دسترس نیست و به‌نظر می‌رسد نهادهای امنیتی در تلاش‌اند با اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی برای خود زمان بخرند تا موضوع به فراموشی سپرده شود.

چرا قاتلان اجساد قربانیان را مثله می‌کنند؟

اینکه قاتلان اجساد قربانیان را مثله می‌کنند، می‌سوزانند و از بین می‌برند، ممکن است عوامل متعددی داشته باشد، ازجمله اینکه قاتل تلاش می‌کند با نابود کردن جسد هرگونه ردپایی از خود را محو کند، ضمن اینکه انتقال جسد مثله و سوخته نیز راحت‌تر است. با این حال، کارشناسان براین باورند که این اقدام از خشم فزاینده قاتل پرده برمی‌دارد که ریشه در سرخوردگی‌ها، اختلالات، کمبودها و مشکلات او دارد. خشم فزاینده‌ای که یک زنگ خطر جدی برای جامعه است و مانند یک بمب ساعتی عمل می‌کند.