در طول یک دهه گذشته، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در چارچوب سیاست خارجی توسعهطلبانه که هدف از آن بازگرداندن ترکیه به دوره شکوه امپراتوری عمثانی بود، مرتکب اشباهات بسیاری شد. این سیاست در سایه وخامت اوضاع اقتصادی و وضعیت معیشتی شهروندان ترکیه، به کاهش محبوبیت داخلی اردوغان منجر شد.
اکنون این پرسش مطرح میشود که با شروع دوره جدید ریاستجمهوری اردوغان، آیا مرحله جدیدی در روابط ترکیه با منطقه و جهان آغاز شده است؟ بارزترین ویژگیهای این مرحله چیست؟ و اردوغان در این دوره چه اهدافی را دنبال خواهد کرد؟
در سالهای اخیر، سیاست خارجی آنکارا توانست حضور و نفوذ ترکیه را از طریق عامل نظامی در (سوریه، لیبی و عراق) و همچنین «خدمات و مشاوره نظامی» در بسیاری از کشورهای آفریقایی تقویت کند. افزون بر آن، در طول بیش از ۱۰ سال گذشته، روابط ترکیه با جهان عرب و منطقه، بهویژه با کشورهای تاثیرگذار همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و اسرائیل تیره شد و این امر عواقب و پیامدهای ناخوشایندی برای اقتصاد ترکیه داشت. در این اوخر، اردوغان تلاشهای بسیاری را برای احیای روابط با ریاض، تلآویو و ابوظبی انجام داد و کانالهای گفتوگو با قاهره و دمشق را باز کرد. اردوغان این اقدام را گامی در راستای سیاست جدید ترکیه در خاورمیانه قلمداد کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر و در سطح بینالمللی، جنگ روسیه و اوکراین به تقویت جایگاه ترکیه در مقابل طرفهای بینالمللی، چه در مسکو و چه در کشورهای غربی حامی کییف کمک کرد.
اکنون این پرسش مطرح میشود که اردوغان در دوره جدید ریاستجمهوری به چه اقدامهای دست خواهد زد؟
- ممکن است اردوغان به حفظ شتاب بهبود روابط با کشورهای منطقه ادامه دهد.
- از آنجا که نقش پرونده سوریه در افزایش محبوبیت اردوغان به پایان رسیده است، آنکارا از ماهها پیش به دنبال عادیسازی روابط با دمشق است و تاکید دارد که هدف آن بازگشت «داوطلبانه» پناهندگان، مبارزه با «تروریسم» و اجرای انتقال سیاسی است.
- همین امر ممکن است در مورد رابطه با مصر نیز صدق کند، به ویژه اینکه قاهره در سایه پذیرش این واقعیت که اردوغان تا پنج سال آینده همچنان در قدرت باقی میماند، با ترکیه برخورد خواهد کرد.
- سیاست خارجی ترکیه اخیرا رویکرد جدیدی را در عرصه بینالمللی و منطقهای اتخاذ کرده است که مبتنی بر بهبود روابط با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و معرفی عامل اقتصادی در سیاست خارجی است.
- همچنین آنکارا در رویکرد جدیدش قصد دارد توسعه روابط کشورهای مدیترانه شرقی را با دشمن سنتی خود یعنی یونان مهار کند؛ زیرا هدف از نزدیکی آنکارا با تلآویو و قاهره تقویت موقعیت ترکیه در مقابله با آتن است. افزون برآن، ترکیه امیدوار است با استفاده از تاثیرات اقتصادی و موقعیت ویژهای ژئوپلیتیکی که دارد خود را بهعنوان کریدور صادرات گاز طبیعی به اروپا تحمیل کند.
- در سطح بینالمللی و بر اساس دیدگاه اردوغان، تنش در نظام بینالملل، بهویژه با توجه به جنگ روسیه و اوکراین به ترکیه فرصت بیشتری میدهد تا خطمشی مستقلتری داشته باشد و به مرکز ثقلی بین رقبای بینالمللی تبدیل شود. در همین راستا، ابراهیم کالین، مشاور ارشد امنیتی اردوغان، درباره سیاست کشورش در قبال جنگ در اوکراین گفت: «ترکیه در تلاش است تا سیاست خارجی ۳۶۰ درجهای را مدیریت کند». او افزود: «ما نمیخواهیم هیچ موضوع، منطقه یا کشوری را بر دیگری ترجیح دهیم.»
- در همین چارچوب، ترکیه برخلاف سایر اعضای ناتو از جانبداری در جنگ اوکراین امتناع کرد و اردوغان گفت: «لزومی ندارد از کسی اجازه بگیریم.» البته این سیاست به ترکیه اجازه داد تا در بسیاری از پروندههای مرتبط با جنگ اوکراین، مانند توافقنامه صادرات غلات و مذاکره مبادله اسرا نقش میانجی ایفا کند.
- اردوغان با تاکید بر اینکه قصد دارد در روابط با روسیه و سایر کشورها سیاست قبلیاش را حفظ کند، افزود: «من برخلاف سیاست حزب جمهوریخواه خلق نمیخواهم روسیه را به چالش بکشم.» او افزود که «ما در گذشته نیز با روسیه، ایالات متحده و چین در تماس بودیم و از این پس نیز همان رویکرد را ادامه خواهیم داد».
از آنجا که دوره جدید ریاستجمهوری اردوغان به تازگی آغاز شده است، باید اندکی منتظر ماند تا تصمیمگیریهای آنکارا در مقابله با چالشهای یادشده روشن شود. همانگونه که در بالا اشاره شد اردوغان در گذشته مرتکب اشتباهات بسیاری شد که ترکیه را در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی با چالش مواجه کرد. اکنون آیا اردوغان در راستای «به صفر رساندن مشکلات» و گشودن صفحه جدیدی که به نفع خود او، حزب عدالت و توسعه و مردم ترکیه است، موفق خواهد شد؟