در افغانستان هیچ زنی حق تحصیل و اشتغال ندارد و رژیم طالبان عملا زنان را از صحنه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و هنری حذف کرده است. براساس گزارش ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور افغانستان، طالبان تا ماه ژوئن امسال حدود ۵۰ فرمان محدودکننده علیه زنان صادر کردهاند که همه این فرمانها آزادی و حقوق اساسی زنان را هدف قرار دادهاند.
ریچارد بنت در گزارشی که در ماه ژوئن به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرد، محدودیتهای وضعشده علیه زنان را مصداق «آپارتاید جنسیتی» نامید که میتوانند جنایت علیه بشریت نیز توصیف شوند. بنت از دولتهای جهان خواست که در برابر آپارتاید حاکم بر افغانستان، از اقدامهای قانونی و عملی استفاده کنند.
هیچ یک از دولتهای جهان در سه ماه گذشته، برای بهبود وضعیت حاکم بر افغانستان بهویژه آپارتاید جنسیتی گام مشخصی برنداشته است.
تنها اتحادیه اروپا در اقدامی نمادین، نام سه مقام طالبان را در فهرست تحریمهای این اتحادیه وارد کرد که تاثیر چندانی بر تصمیمگیریهای طالبان در مورد زنان نداشت. اتحادیه اروپا، ۲۰ ژوئیه، اعلام کرد که عبدالحکیم حقانی، رئیس دادگاه عالی طالبان، عبدالحکیم شرعی، وزیر دادگستری و مولوی حبیبالله آغا، وزیر معارف طالبان را بهدلیل محروم کردن دختران از آموزش و نقض حقوق انسانی آنان، تحریم کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پیش از این نیز دولتهای آمریکا، بریتانیا و سازمان ملل متحد، نام حدود ۴۵ تن از اعضای ارشد طالبان را به فهرست تحریمهای خود اضافه کردند، اما این تحریمها تاثیری بر تصمیمهای طالبان در مواردی همچون حقوق بشر،حق آموزش زنان، تشکیل دولت فراگیر، خودداری از قتل و کشتار نظامیان پیشین و پایبند بودن به تعهدات مندرج در توافقنامه دوحه نداشته است.
بهرغم اینکه رهبران طالبان از زمان سلطه این گروه بر افغانستان، با هدف به دست آوردن مشروعیت بینالمللی، همواره ادعا میکنند که خواهان روابط دوستانه با همه دولتهای جهاناند، اما در عمل نشان دادهاند که هیچ اعتقادی به رعایت نظم بینالملل، پایبندی به تعهدات خود در قبال حقوق بشر و تلاش برای ایجاد ثبات در افغانستان ندارند.
درگیریهای مکرر میان طالبان و مرزبانان ایرانی و پاکستانی، نفوذ تروریستهای تحت حمایت طالبان از افغانستان به تاجیکستان، دسترسی شبهنظامیان در کشورهای منطقه به تسلیحات رها شده در افغانستان و همچنین حضور تروریستهای بینالمللی در خاک این کشور نشان میدهد که طالبان به آنچه در شعار میگویند، عمل نمیکنند.
با این حال، دولتهای منطقه که از خروج آمریکا از افغانستان و ایجاد حیاطخلوت جدید در این کشور خوشحالاند، اهمیتی به مسائلی مانند نقض حقوق بشر، آپارتاید جنسیتی و کشتار نظامیان دولت پیشین در این کشور نمیدهند. سازمان ملل متحد و چند سازمان مدافع حقوق بشر هرازگاهی در این مورد ابزار نگرانی میکنند که تاثیری بر تصمیمگیریهای طالبان ندارد.
حکومتهای مانند جمهوری اسلامی ایران، چین، روسیه، پاکستان و جمهوریهای آسیای میانه که خود به نقض گسترده حقوق بشر متهماند، در دو سال گذشته هیچ موضع مشخصی در قبال سلطه خشونتبار طالبان و محرومیت زنان و دختران از حق تحصیل و اشتغال نداشتهاند.
جمهوری اسلامی نیز به تبعیض گسترده و آپارتاید جنسیتی علیه زنان ایران متهم است، بنابراین از حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی نمیتوان توقع داشت که در مقابل زنستیزی طالبان اقدامی بکنند.
گروهی از زنان به فرمان رهبر طالبان در مورد مسدود شدن آرایشگاههای زنان اعتراض کردند-AFPبا این حال، دولتهایی که مظهر دموکراسی و مهد حقوق بشر محسوب میشوند و ادعا میکنند ترویج و دفاع از دموکرسی نیز از اولویتهای آنان است، درباره آنچه در افغانستان میگذرد سکوت اختیار کردهاند.
دیپلماتهای برخی از این کشورها در ملاقات با مقامهای طالبان، از برقراری امنیت در افغانستان تمجید میکنند و از موضع طالبان در مورد تداوم و افزایش کمکهای بشردوستانه به این کشور دفاع میکنند.
طالبان ادعا میکنند که جنگ و خشونت در افغانستان پایان یافته است و دیگر روزانه ۱۰۰ نفر یا بیشتر در نتیجه جنگ و درگیری در این کشور کشته نمیشوند. این ادعای طالبان از یک نگاه درست است، چون تا پیش از اوت ۲۰۲۱، اعضای طالبان به کشتار، سرقت، آدمربایی، قاچاق مواد مخدر، بمبگذاری و حملههای انتحاری مرگبار در شهرها اقدام میکردند و اکنون هیچ گروه شبهنظامی به بزرگی و توانایی طالبان در افغانستان حضور ندارد.
با این حال، سلطه قهرآمیز طالبان به معنای برقراری صلح در افغانستان نیست و خشونت و بیثباتی در اشکال مختلف همچنان برقرار است.
براساس مفهومی که یوهان گالتونگ، جامعهشناس نروژی و از بنیانگذاران مطالعات صلح و منازعه، ارائه کرده است، صلح، تنها نبود خشونت فیزیکی نیست، بلکه به معنای برابری، نبود خشونت فیزیکی، روانی و ساختاری و همچنین اطمینان از ثبات پایدار در یک کشور است. هیچیک از این پدیدهها در افغانستان امروز وجود ندارد و تنها چیزی که طالبان در اختیار دارند، تسلیحات آمریکایی رهاشده به ارزش حدود هفت میلیارد دلار و سلطه قهرآمیز بر این کشور است.
آپارتاید جنسیتی حاکم در افغانستان همان خشونت سازمانیافتهای است که یوهان گالتونگ از آن بهعنوان یکی از انواع خشونت یاد میکند که میتواند ناقض صلح و ثبات در یک جامعه باشد. گالتونگ در کتابی با عنوان «خشونت، صلح و مطالعات خشونت» مینویسد که در خشونت سازمانیافته و هدفمند در یک جامعه، به کسی شلیک نمیشود و مقامهای رژیم کشتار نمیکنند، اما با محروم کردن یک گروه قومی، جنسیتی، زبانی یا مذهبی از مزایایی مانند تحصیل، کار و امتیازهای عمومی، مرتکب خشونت میشوند.
گالتونگ همچنین میافزاید که در نتیجه خشونت سازمانیافته ممکن است در یک روز هزاران نفر بمیرند، بدون اینکه حتی یک گلوله شلیک شود.
در کنار آپارتاید جنسیتی حاکم بر افغانستان که در نتیجه آن، زنان از هرگونه دسترسی به تحصیل، اشتغال، گشتوگذار در پارکها، رفتن به رستوران، سفر، حق انتخاب پوشش و دیگر حقوق اساسی و بنیادی محروماند و حتی مردم به صورت برابر و یکسان به کمکهای بشردوستانه دسترسی ندارند، طالبان یک عده را بهدلیل نژاد و مذهب از دسترسی به امکانات دولتی و کمکهای بشردوستانه محروم میکنند و برای یک عده دیگر به دلایل مشابه، امتیازات ویژهای در نظر میگیرند.
این مسئله در گزارش اخیر هیئت معاونت سازمان ملل متحد که در ماه ژوئیه به شورای امنیت ارائه شد مطرح شده است. در گزارش یوناما آمده است که رژیم طالبان «مردانه و پشتونمحور» است.
تمنا زریاب پریانی و دو تن از زنان معترض در محل اعتصاب غذایی در شهر کلن آلمان-tamanaparyaniP/X@در اعتراض به بیتوجهی دولتهای جهان و بهویژه دولتهای غربی به وضعیت حاکم در افغانستان، چند تن از فعالان حقوق زنان ازجمله تمنا زریاب پریانی، زندانی پیشین طالبان، از یک هفته پیش در شهر کلن آلمان دست به اعتصاب غذا زدهاند و از سازمان ملل و جامعه جهانی میخواهند که آپارتاید جنسیتی را در افغانستان به رسمیت بشناسند.
پریانی روز پنجشنبه که روز هفتم اعتصاب غذای او محسوب میشود، گفت از سازمان ملل و دولتهای اروپایی، بهویژه دولت آلمان، هیچ پیامی دریافت نکرده است و حتی رسانههای آلمانی از نشر خبری در مورد اقدام او خودداری کردهاند. پریانی و شمار زیادی از فعالان حقوق زنان از دولتهای جهان میخواهند که وضعیت حاکم بر افغانستان را بهعنوان آپارتاید جنسیتی و جنایت علیه بشریت به رسمیت بشناسند تا راههای بیشتری برای دادخواهی گسترده و فشارهای بیشتر بر طالبان باز شوند.
پس از خروج نیروهای آمریکایی و ائتلاف بینالمللی از افغانستان، مشخص شد که این کشور دیگر مسئله آمریکا و دولتهای غربی نیست، اما خطر آپارتاید جنسیتی، نقض گسترده حقوق بشر و تهدید ناشی از سلطه طالبان، یک مشکل محلی ویژه افغانها نیست، بلکه یک تهدید وسیع علیه ارزشهای انسانی و امنیت جهان است.