هدف از افزایش قابلتوجه حضور نظامی ایالات متحده در خلیج فارس، بازدارندگی جمهوری اسلامی از حمله به کشتیهای تجاری یا ایجاد مزاحمت برای آنها در منطقه است. اما این حضور نظامی روزافزون اهداف دیگری نیز دارد. به این معنا که از یکسو به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اطمینان میدهد که ایالات متحده به حفظ امنیت آنها متعهد است و از سوی دیگر به چین و روسیه نشان میدهد که منطقه خلیج فارس همچنان در حوزه نفوذ آمریکا باقی میماند.
افزون بر آن، این حضور نظامی قوی، موضع ایالات متحده در گفتوگو با ایران را تقویت میکند، بهویژه اگر مذاکرات برای دستیابی به توافق احتمالی در مورد برنامه هستهای ایران از سر گرفته شود. بهرغم تهدیدهای جدید ایران که ناشی از افزایش حضور آمریکا در منطقه است، رهبران جمهوری اسلامی ایران بهخوبی میدانند که توانایی نظامی ایران با قدرت عظیمی که ارتش آمریکا از آن برخوردار است، هیچگونه همخوانی ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طی دو سال گذشته، نیروهای جمهوری اسلامی برای حدود ۲۰ کشتی تجاری در آبهای خلیجفارس و خلیج عمان، بهویژه در نزدیکی تنگه راهبردی هرمز که ۲۰ درصد نفت جهان از آن عبور میکند، ایجاد مزاحمت کردهاند. بهعنوان مثال، پنجم ژوئیه گذشته، نیروهای دریایی جمهوری اسلامی تلاش کردند دو نفتکش تجاری را در خلیج عمان توقیف کنند، اما پس از اقدام آمریکا به اعزام ناوشکن و هواپیما از پایگاه نظامیاش در بحرین که محل استقرار ناوگان پنجم ایالات متحده است، نیروهای ایرانی عقبنشینی کردند.
با این حال، یک روز بعد، ایران موفق به توقیف یک کشتی تجاری دیگر شد. فرماندهی مرکزی ایالات متحده در واکنش به این اقدام، هواپیماهای اف ۳۵، اف ۱۶ و آ ۱۰ و ناوشکن مجهز به موشکهای هدایتشونده را به منطقه فرستاد. اگرچه موقعیت استقرار این نیروها تاکنون فاش نشده است، اما ایالات متحده نهتنها در بحرین، بلکه در قطر، امارات متحده عربی و کویت نیز پایگاه دارد.
سپس ایالات متحده در اوایل ماه اوت گذشته، یک واحد آبی - خاکی نیروی دریایی ارتش خود را همراه با اسکادران ویپی-۲۶ که شامل بیش از سه هزار تن از نیروها و تفنگداران دریایی است، روی ناو هواپیمابر یواساس باتان و کشتی فرود یواساس کارتر هال در آبهای خلیج فارس مستقر کرد.
یگانهای واکنش سریع نیروی دریایی ایالات متحده افزون بر بازرسی و توقیف کشتیهای مشکوک، از کشتیهای موجود در آبهای خلیج فارس نیز محافظت میکنند. علاوه بر آن، فرماندهی مرکزی ایالات متحده طرحی را برای استقرار واحدهای تفنگداران دریایی بر روی کشتیهای تجاری با پرچم خارجی تهیه کرده است، اما اجرایی شدن این طرح به تایید نهایی دولت بایدن، دولتهای منطقه خلیج فارس و شرکتهای تجاری نیاز دارد.
بنابراین جای تعجب نیست که جمهوری اسلامی ایران افزایش حضور نظامی اخیر آمریکا در منطقه را محکوم میکند. سخنگوی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران گفت: «ایران قادر است بههرگونه تجاوز آمریکا، از طریق توقیف کشتیهای آمریکایی پاسخ دهد.» همچنین سپاه پاسداران ایران در ۱۸ مرداد سال گذشته، از ساخت موشک کروز مافوق صوت که فصل جدیدی را در برنامه دفاعی ایران رقم خواهد زد، خبر داد.
هرچند توانمندیهای نظامی ایران در چند دهه گذشته بهبود یافته است، اما این کشور نتوانست در رویاروییهای نظامی قبلیاش با آمریکا به نتایج خوبی دست یابد. این در حالی است که ایالات متحده برای جلوگیری از هرگونه تجاوز احتمالی جمهوری اسلامی در خلیج فارس، از تواناییهای نظامی گستردهای برخوردار است.
درباره اسرائیل باید یادآور شد که کشورهای حاشیه خلیج فارس هنوز هم نمیتوانند این کشور را بهعنوان متحدی قابلاعتماد تلقی کنند، فارغ از اینکه تلآویو برای نشان دادن اینکه قادر به دفاع از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است، چه تلاشهایی را انجام میدهد.
همچنین ممکن است هدف دیگر ایالات متحده از افزایش حضور نظامی در خلیج فارس، جلوگیری از وقوع یک نبرد منطقهای گستردهتر باشد، بهویژه اینکه اسرائیل بارها ایران را به دلیل برنامه هستهای و حمایت این کشور از گروههای شبهنظامی وابسته به آن در سوریه و لبنان تهدید کرد.
ایران نفتکشهای اسرائیل را در آبهای خلیج فارس هدف حمله قرار داد. به همین دلیل، دولت بایدن بهدنبال جلوگیری از وقوع درگیری گستردهتر در خاورمیانه است، زیرا هرگونه حمله اسرائیل به ایران میتواند به انتقامجویی گسترده ایران و تشدید تنش در منطقه منجر شود.
بازدارندگی ایران از هدف قرار دادن نفتکشها، ازجمله کشتیهای نفتی مرتبط با اسرائیل، میتواند تنشها را کاهش دهد و اسرائیل را از حمله به ایران منصرف کند. افزون بر آن، حضور نظامی ایالات متحده در منطقه میتواند به اسرائیل احساس امنیت بدهد و از واردات نفت آن محافظت کند.
در همین حال، گزارشها حاکی از دستیابی ایران و آمریکا به تفاهم در مورد پرونده هستهای و سایر مسائل مورد مناقشه است. این تفاهم شامل تبادل زندانیان، آزادسازی داراییهای بلوکهشده ایران، معافیت برای صادرات نفت ایران و افزایش همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. اگرچه بعید به نظر میرسد که تهران و واشینگتن بتوانند به توافق جامع و فراگیری دست یابند، اما توافق جزئی که بین دو طرف منعقد شده، در حال اجرا است.
از سوی دیگر، افزایش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس میتواند بخشی از یک رزمایش راهبردی برای تقویت موضع آمریکا در مذاکرات پیش رو باشد. با این حال، پیامدهای بلندمدت افزایش حضور نظامی آمریکا و پاسخ ایران به این روند همچنان نامشخص است، حتی اگر هر دو طرف به دنبال اجتناب از رویارویی مستقیم نظامی باشند.
بههرحال، تفاهم و هماندیشی منطقهای بهترین جایگزین برای حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس است، بهویژه اینکه مردم منطقه امیدوارند دستیابی عربستان سعودی و ایران به توافقهای پایدار، به تحکیم صلح و ثبات در منطقه منجر شود، بدون اینکه به حضور نیروهای خارجی، چه آمریکایی و چه غیرآمریکایی، نیازی باشد. البته بازگشایی سفارتخانهها در ریاض و تهران و اظهارات متقابل مقامهای ارشد دو کشور باعث شده است نشانههای خوبی برای آینده بهتر منطقه در افق پدیدار شود.