در خاورمیانه سیاستمدارانی هستند که همیشه مرا به یاد حیوانات می اندازند. اسد، شیرِ نرِ همیشه بیرحم دمشق بود. حتی مصریها حسنی مبارک را به عاریت از علامت پنیر معروف فرانسه، «گاو خندان» مینامیدند.
اما جاافتادن حیدر العبادی در افسانههای حیوانات مدتی طول کشید. نخست وزیر سابق عراق – و به احتمال زیاد بعدی – از صندلیاش برخاست، با هیکل گوشت آلود، در حالی که لبخندی بر لب داشت به استقبال من آمد و، به گمانم، بیش از اندازه مطمئن. و سپس متوجه شدم: او گربه خانواده است که هم اینک قفس قناری را باز کرده و آن را خورده است- و برایش مهم نیست که دیگران چه فکر میکنند.
قناری داعش یا باراک اوباما، یا دونالد ترامپ یا محمد بن سلمان – یا هر سیاستمدار عراقی است. نفت و اقتصاد است، و میترسم همچنین موصل باشد.
یک گربه ملوس درباری، شاید، اما عبادی چنگال های تیزی دارد و مسلماً فکر میکند وقتی جانشین او، عادل عبدالمهدی، شکست بخورد، به قدرت باز خواهد گشت. شاید یک گربه بیرحم نباشد، اما سیاستمداری است بیترحم.
او حالا، با لحنی پیشگویانه با من صحبت میکند، کمی پیش از آن که ابوبکر البغدادی رهبر داعش دوباره در ویدیو ظاهر شود و جهان را تهدید کند. « کار داعش تمام شده است؟ بهعنوان یک حکومت بلی، نمیتوانند به آن مرحله باز گردند. اما به عنوان یک سازمان تروریستی، نه... من باید به شما هشدار بدهم. آنها به شدت زخمی شدهاند- و فهمیدهاند که رویایشان برباد رفته است. بنابراین، آنچه را در توان دارند برای احیای آن به کار خواهند گرفت. فکر میکنم به دنبال عملیات چشمگیری این جا یا آنجا هستند. بسیار دقیق برنامه ریزی میکنند… و نکته دیگر این است که ما تمام رهبری آنرا به دام نیانداختهایم. نمیدانیم برخی از رهبران کجا هستند. این خطر دیگری است. نگرانی من به عنوان یک عراقی این است که بسیاری از این رهبران عراقی هستند. بنابراین، ما باید خیلی، خیلی هوشیار باشیم.»
عبادی بیش از چهار سال نخست وزیر عراق بود، از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸، دورهای که انتقال دولت آمریکا از اوباما به ترامپ را شاهد بود. البته، او تشخیص داد که ناچار نخواهد بود دوباره با اوباما معامله کند اما بسیار امکان دارد مجبور شود با ترامپ به گفت و گو بنشیند. اوباما هدف انتقادهای زیادی است، اما ترامپ نیست. و تمامی داستان، به گونهای قابل پیشبینی، هنوز بر داعش متمرکز است.
«به طور کلی، سمت و سوی دولت آمریکا در پیکار با داعش این بود که «عراق باید یکپارچه بماند.» اما آنها چه اندازه از ما پشتیبانی خواهند کرد؟ اگر به خاطر داشته باشید، در ۲۰۱۵، من وعدههای زیادی دریافت کردم، از جمله از پرزیدنت اوباما که او در نبرد با داعش در کنار ما خواهد ایستاد. من این حرف را علنی کردم. گفتم جنگ در محل درد آور است، اما حمایت آمریکا عملی نشد. گفتم بسیار کند پیش میرود در حالیکه ما با این سازمان تروریستی روبرو هستیم. گفتم این حالت جنگ را به خطر میاندازد. آقای اوباما خوشش نیامد. [ او گفت] جمهوری خواهان از آن علیه او در کنگره استفاده میکنند. اما من به او گفتم : «متاسفانه، مجبور بودم. میدانم چه تأثیری در آمریکا و بقیه اروپا دارد – و میدانم برای این که شما را مجبور کنیم بیشتر از کوششهای ما در جبهه حمایت کنید ناچار شدم پنهانکاری را کنار بگذارم. متأسفم که شما را ناراحت کردم، ولی ما شهروندانمان را این جا[ درعراق] قربانی میکنیم. ما به تمام حمایتهای ممکن نیاز داریم.»
عبادی حتی لهجه منچستری دارد، از برکت مدرک دکترا در مهندسی برق که از دانشگاه منچستر گرفت، گاهی میتوانید صدای عراقی تبعیدی سابق در بریتانیا را بشنوید که به جای سیاست درباره بازرگانی حرف میزند. اما داستان جذابی در مورد ارتش آمریکا و ترامپ وجود دارد، که بدون تردید در کتاب خاطرات پیشنهادی عبادی تکرار خواهد شد. « فکر میکنم میتوانم ادعا کنم که از انتقال به [ ترامپ] به نفع عراق استفاده کردم. میبینید ارتش [آمریکا ] میخواست از ما حمایت کند- بنابراین من بی درنگ از این واقعیت استفاده کردم. به خاطر دارم برخی از ژنرالهای آمریکائی به من میگفتند: «عالیجناب، ما فرماندهانی داریم که حتی با رئیس جمهوری جدید ملاقات نمیکنند». من بیشتر از آنها [فرماندهان آمریکائی] با او در ارتباط بودم.»
کاملا درست مینماید. عبادی به داستانش ادامه میدهد. «بنابراین من از آن استفاده کردم – البته نه به شیوهای بد. گاهی می گفتم: «اگر شما [ژنرالها] میخواهید با رییس جمهور صحبت کنم، حرفی ندارم» ، و آنها می گفتند : « نه، نه، نه- خودمان صحبت خواهیم کرد»،… [ترامپ] مرا غافلگیر کرد. باید بگویم، از نظر من، شنونده بسیار خوبی است. گوش میدهد و فکرش را عوض میکند. به خاطر دارید وقتی او هفت کشور مسلمان را در لیست ممنوعیت ورود دوباره به آمریکا قرار داد؟ هرکسی در دولت آمریکا به من گفت ترامپ نظرش را تغییر نخواهد داد. آنها گفتند میدانند گنجاندن عراق در فهرست کار درستی نیست، اما او کسی نیست که نظرش را تغییر دهد. بنابراین، من مستقیما با ترامپ صحبت کردم. در باره موقعیت عراق برایش توضیح دادم، و او گفت : «متأسفم، نمىدانستم، موضوع را بررسى خواهم كرد. عراق را [از فهرست] بيرون خواهم آورد. و چنین کرد.»
عبادی میگوید وقتی ترامپ اعلام کرد سربازان را در سال ۲۰۱۸ از سوریه بیرون خواهد آورد، او ناچار شد فوراً تلفن کند. «گفتم: به خود شما بستگی دارد، اما هشدار میدهم که داعش هنوز در شرق سوریه است، در یک منطقه بسیار بزرگ، و بسیار خطرناک هستند. ما باید همچنان بر آنها متمرکز باشیم تا کارشان تمام شود.
« برای او آنچه در این باره گفته میشد منطقی بود: میگفت «چه فایدهای برای ما دارد؟» ماندن در سوریه برای من هزینه زیادی دارد- ۲۰۰۰ سرباز در سوریه. این مشکل من نیست، مشکل روسیه و ایران است- آنها باید برطرف کنند.»
به گفته عبادی، وقتی ترامپ عجولانه در باره «پایگاه امریکا در عراق» که از آنجا آمریکا بتواند «مراقب ایران باشد» حرف زد، «اطلاع درستی نداشت. استفاده از سرزمین عراق علیه یک کشور همسایه با قانون اساسی عراق مغایرت دارد.»
عبادی بارها با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی ملاقات کرده و به تفصیل در باره نظر بسیار اشتباه غرب با وی گفت و گو کرد، که او یک عملگراست و به زنان اجازه داد برخلاف خواستههای نظام رانندگی کنند.
بعد، عبادی، به گونهای شگفت انگیز، این حرف را میزند :«اما در مقولههای دیگر مانند حقوق بشر، سیاست خارجی، سیاست نسبت به یمن، رفتار با سعد حریری [نخست وزیر ربوده شده لبنان]، و سرانجام خاشقچی، فکر میکنم حرکتهای بسیار خطرناکی وجود دارد. خیلی خطرناک. من در امور کشورهای دیگر مداخله نمیکنم اما این مرد[محمد بن سلمان] آینده بسیار درخشانی در پیش داشت. میگویم «داشت». حالا مطمئن نیستم. میبینید، برای این که به یک رهبر تبدیل بشوید، به حمایت کامل غرب و آمریکا نیاز دارید. موافقید؟ به ویژه در مورد عربستان سعودی. آیا فکر میکنید چنین حمایتی حالا بدون تعدیل و توازن صورت میگیرد؟ عملیات در استانبول، در کنسولگری، بسیار نگران کننده است. منظورم این است این مرد [جمال خاشقچی] در جناح اپوزیسیون نبود. بسیار آشتیجویانه عمل میکرد. فکر میکنم قضاوت بسیار نادرستی است. اگر ترامپ[به عنوان رئیس جمهوری آمریکا] نمیبود، ما وضع را به گونهای متفاوت میدیدیم.»
عبادی بحث با اوباما در باره جنگ سعودی در یمن را به یاد میآورد. پرسید چرا از این جنگ حمایت می کند؟ اوباما گفت ، «من از این جنگ حمایت نمیکنم، اما برای کنترل سعودیها به آنجا رفتم. تا آن که زیاده روی نکنند.»[اما] آنها بسیار زیاده روی کردهاند. به خسارات در یمن نگاه کنید، عظیم است… بنابراین به عنوان یک رهبر منطقه، من آن را مسئول میبینم کاری در این باره، از جمله سوریه انجام دهد.»
تروریسم، تروریسم، تروریسم. در جهانبینی عبادی جا افتاده است، تقریباً به اندازهای که در سخنرانیهای رئیس جمهوری آمریکا به کار میرود. و موصل بسیار سنگینی میکند. کلام عبادی در باره کوششهایش برای کشف شمار تلفات غیرنظامیان در شهر غمانگیز بود. به او گفته شده بود که ۱۴۰۰ تن در ۲۰۱۷ کشته شدند، اما سپس معلوم شد آنها «[فقط] حدود شش زن و چهار کودک » را شامل میشدند. بعدا گفت :«می دانم برخی ساختمانها بمباران شدند، خانوادههایی در داخلشان بود … بعضی به اشتباه هدف قرار گرفتند.»
در باره بازسازی موصل زیاد حرف زده میشود و نیز در این باره که به ساکنان اجازه داده شود خانه هایشان را، وقتی بمبها جمع شد، تعمیر کنند، و مشکلات مالکیت چندگانه ساختمانها. عبادی همچنین به یاد میآورد او چقدر مشتاق بود داعشیها را از آزاد ساختن رزمندگانشان در موصل باز دارد، زیرا فرماندهان داعش به نفراتشان گفته بودند اگر به تیراندازی ادامه دهند ممکن است فرار کنند. «ما ناچار بودیم با تروریستها در مورد تخلیه آنها مذاکره کنیم. این نقشه آنها بود. و البته داعش سعی داشت از تل عفر حرکت کند. بسیار هوشمندانه عمل کردند، اما من فکر میکنم ما آن برنامه را خفه کردیم. فهمیدیم خطرناک بود… فکر میکنم توانستیم آنها را حذف کنیم.»
و بنابراین، نخست وزیر سابق – و شاید آینده- عراق ابراز نگرانی میکند که بیثباتی اقتصادی، وحدت دوباره کشور، و انهدام داعش (البته دست آوردهای خودش) «مانند توپی است که حرکت میکند و آنها [دولت فعلی عبدالمهدی] مجبور است برای حفظ حرکت عمل کند.»
و اگر نکنند؟ من میتوانم ببینم که عبادی آماده خواهد بود جای عبدالمهدی را بگیرد و دوباره مدعی پیروزی بر داعش شود – و به رئیس جمهوری آمریکا بیاموزد سیاستهای خاورمیانهایاش را، اگر به راستی دارد، چگونه اجرا کند.
فکر میکنم، نمیخواهم عبادی باشم. اما مسلماً نمیخواهم قناری باشم.
© The Independent