صرفنظر از شعارهای بیاساس و آرزوهای واهی، تغییر و تحولات اخیر در منطقه و جهان عواقب ناگواری در پی دارد و نشان میدهد که حکومت ایران باید هزینههای سنگینی بپردازد. پس از ورود ناوهای هواپیمابر، زیردریاییهای هستهای، کشتیهای جنگی و رزمناوهای آمریکا به دریاهای اطراف مناطق تحت نفوذ رژیم ایران، تهران عمق پیامهای واشینگتن را درک کرد و به این واقعیت پی برد که خاورمیانه نیز مانند چین و روسیه، همچنان در اولویت راهببردی آمریکا قرار دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با مطالعه حضور گسترده و متنوع نظامی آمریکا در منطقه، موازنه واقعی قدرت برای رژیم ایران نمایان شد. به همین دلیل، تهران به منظور پیشگیری از قرار گرفتن قلمرو جغرافیاییاش در معرض تهاجم نظامی مشابه حمله کوبنده ۱۹۸۷ ریگان، از بسیاری از مواضعش عقبنشینی کرد. تهران که متوجه خطر رویارویی مستقیم شد، با ارسال نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد، هرگونه ارتباط با گروههای شبهنظامی [منطقه] را رد کرد و در تلاشی نافرجام به منظور حفظ آنچه از نفوذش باقی مانده است، به تحریک گروههای نیابتیاش در منطقه ادامه داد تا پیش از فرا رسیدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، درباره تقسیم حوزه نفوذ دو کشور در جهان عرب، با واشینگتن به توافقی دست یابد.
اشارهای فشرده به بزرگترین شکستهای رژیم ایران در نقاط مختلف حوزه نفوذش
دستاوردهای رژیم جمهوری اسلامی ایران در لبنان به دلایل زیر با خطرهای جدی روبهرو است:
- حزبالله فرصت امکان تحمیل نامزد دلخواه خود را برای مسند ریاست جمهوری لبنان از دست داده است و در رایگیری اخیر در مجلس نمایندگان لبنان، آرای نامزد مخالف بیشتر از آرای نامزد حزبالله بود.
- حزبالله بهرغم نفوذ گستردهای که در نهادهای مختلف دولت لبنان دارد، نتوانست به بحرانهای مالی، اقتصادی و اجتماعی کشور رسیدگی کند.
- سیاستهای نادرست حزبالله در جنوب لبنان به کاهش شدید محبوبیت این سازمان منجر شد و بهرغم تبلیغات حزبالله برای حمایت از آرمان فلسطین و حق فلسطینیها برای داشتن کشوری مستقل، مردم لبنان تحرکات نظامی حزبالله را بهشدت رد میکنند.
- مخالفتها با راهبرد حزبالله به منظور درگیر کردن ارتش اسرائيل در جبهه جنوب پیوسته در حال افزایش است.
- رد آشکار گسترش جنگی که نه به نفع مردم فلسطین است و نه تاثیری در توقف یا کاهش جنگ غزه داشته است.
- حزبالله تواناییاش را برای تحمیل سیاست این سازمان بر لبنان از دست داد و میزان تحرکات آزاد آن هم به شدت محدود شده است. همچنین، حزبالله بهرغم شعارهای توخالی و هیاهوی بسیار، ثابت کرد که توانایی گسترش دامنه جنگ را ندارد.
شکست رژیم ایران در غزه، جولان و یمن
- با توجه به ادامه جنگ در غزه و ویرانی وحشتناک و بیسابقه، حاکمیت حماس در نوار غزه در حال پایان است و بنابراین، همه سرمایهگذاریها و دستاوردهای مرتبط با این جنبش به باد خواهد رفت.
- مقاومت فلسطین در حال از دست دادن تواناییهای نظامی و لجستیکی است و رهبران حماس و جهاد اسلامی قادر به ارائه گزینههای سیاسی پذیرفتنی برای پایان دادن به جنگ نیستند.
- حماس و جهاد اسلامی نه قادر به جلب حمایت مردم فلسطین شدند و نه توانستند در جهت بهبودی زندگی دو میلیون شهروند فلسطینی ساکن نوار غزه گامی بردارند. در حالی که فلسطینیان با کمبود و فقدان غذا، دارو، بیمارستان و سرپناه دستبهگریباناند، رهبران حماس و جهاد اسلامی همچنان شعار میدهند.
- تلاش جنبشهای حماس و جهاد اسلامی برای گردآوردن مردم فلسطین بر محور پروژه منطقهای رژیم ایران که به ویرانی غزه و کشته شدن دهها هزار فلسطینی انجامید، با شکست مواجه شد و سرمایهگذاریهای چندینساله رژیم جمهوری اسلامی ایران را در فلسطین به باد داد.
- همچنین، روسیه پس از وتو نکردن قطعنامه شماره ۲۷۲۲ شورای امنیت سازمان ملل در قبال حوثیها، نیروهایش را در ۹ نقطه در بلندیهای جولان مستقر کرد تا گروههای مسلح وابسته به رژیم ایران از این منطقه به مثابه سکویی برای حمله به اسرائيل استفاده نکنند. این امر باعث شد که رژیم تهران [نفوذ و دسترسیاش را بر] بلندیهای جولان هم از دست بدهد.
- حملههای آمریکا به گروههای شبهنظامی وفادار به رژیم جمهوری اسلامی ایران در عراق، بهویژه حمله به مواضع کتائب حزبالله، حشدالشعبی و شبهنظامیان جنبش نجباء، به تضعیف گروههای نیابتی رژیم ایران در منطقه منجر میشود.
- رژیم جمهوری اسلامی ایران با تحریک حوثیها به حمله به خطوط کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب، کوشید تنگه هرمز، آبهای سرزمینی ایران و خلیج فارس را از تنش و ناآرامی دور نگه دارد. در مقابل، شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از تهدید حوثیها، قطعنامه ۲۷۲۲ را صادر کرد. این قطعنامه که با وتوی روسیه و چین مواجه نشد، حوثیها را عملا در معرض خطر قرار دارد و ائتلاف دریای سرخ، مواضع حوثیها را در داخل خاک یمن هدف قرار داد. در نتیجه، از یک سو تلاش رژیم جمهوری اسلامی ایران برای بستن خطوط کشتیرانی در دریای سرخ و بابالمندب ناکام ماند و از سوی دیگر، نیروهای نیابتی تهران در یمن در معرض خطر و حمله قرار گرفتهاند.
البته بزرگترین شکست رژیم ایران از این ماجرا، این است که تهران فرصت مذاکره با واشینگتن را از دست داد. رژیم جمهوری اسلامی ایران تلاش بسیاری کرد تا پیش از فرا رسیدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با دولت دموکراتها به توافق برسد، اما واشینگتن نهتنها حاضر به ازسرگیری مذاکره با رژیم تهران نشد، بلکه گروههای نیابتی آن را مستقیم هدف حمله قرار داد.