طالبان از فروپاشی رژیمشان نگراناند. این موضوع در پیام عید ملا هبتالله آخندزاده رهبر این گروه نیز آشکار است. رهبر طالبان در این پیام، که روز جمعه ۲۵ خرداد منتشر شد، از تمام شهروندان افغانستان خواسته است که برای «حراست» و «پاسداری» از «امارت اسلامی» اقدام کنند.
در این پیام آمده است: «مسئولیت مشترک همه ماست که حراست و خدمت نظام اسلامی خویش را انجام دهیم و به آن توجه داشته باشیم. این نظام به قیمت خون شمار زیادی از شهدا (کشتهشدگان طالبان)، زحمت و قربانیهای مجاهدین و مسلمانان مخلص به دست آمده است.»
اما طالبان شمار دقیق نیروهای کشتهشده در جنگ را اعلام نکردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رهبر طالبان، بدون اشاره به نام کشور یا گروهی خاص، از حامیانش خواسته است که «دسیسههای دشمنان» را خنثی سازند و قدردان نظام حاکم و «شرعی» این گروه باشند و برای تقویت و استحکام آن دست به کار شوند.
رهبر طالبان از تمام جهان بهویژه کشورهای اسلامی خواسته است که مناسبات سیاسی و اقتصادی در چارچوب «شریعت» اسلامی برقرار سازند.
این نخستین بار نیست که ملا هبتالله آخندزاده از شهروندان اهل افغانستان میخواهد که برای دفاع از این گروه اقدام کنند، چندین بار مقامهای عالیرتبه دیگر این گروه نیز درخواست مشابه داشتهاند.
رهبر طالبان وقتی از فداکاری نیروهایش در جنگ یاد میکند که در طول جنگ طالبان، هزاران شهروند «بیگناه» در حملههای مسلحانه، انفجاری و انتحاری این گروه کشته شدهاند. رژیم طالبان داشتن یگان انتحاری را میستاید و از «موتر بمب» (خودروهای حامل بمب)، مینهای بشکه زردرنگ (مینهایی که داخل روغن زرد قرار میگیرند) و دیگر مواد انفجاری مرگبار بهمنزله ابزارهای جنگی در جنگ بیست ساله نام میبرد.
ملا هبتالله آخندزاده سومین رهبر طالبان است. او پس از کشته شدن ملا اختر محمد منصور در حمله هوایی نیروهای آمریکایی در ماه مه ۲۰۱۶، به رهبری این گروه انتخاب شد. ملا هبتالله سابقه هیچ فعالیت نظامی و سیاسی نداشت و بهدلیل نفوذ دینیاش در میان طالبان به رهبری منصوب شد. وقتی طالبان در اوت ۲۰۲۱ در افغانستان قدرت را به دست گرفتند، ملا هبتالله کمکم تلاش کرد تا نقشش را در امور سیاسی، نظامی و اقتصادی حکومت طالبان تقویت کند.
طالبان و ایدئولوژی طالبان در میان اکثریت جمعیت افغانستان «مقبولیت» ندارد و با اینکه مخالفان این رژیم بهدلیل فضای اختناق و سرکوب در مقابل این گروه سکوت کردهاند، این به معنی این نیست که آنان حامی طالباناند و کارنامه «مرگبار» و «هراسآفرین» این گروه را از یاد بردهاند.
رژیم طالبان به انحصار شدید قدرت دست زده است و اغلب مسندهای کلیدی و مهم در اختیار طالبان پشتونتبار است. البته از دیگر اقوام نیز نمایندگانی در حکومتشان گماردهاند، اما به باور بسیاری، نقش اقوام غیر پشتون در رژیم طالبان «نمادین» است.
بهتازگی موسسه خاورمیانه مستقر در آمریکا پژوهشی درمورد ساختار قومی رژیم طالبان منتشر کرده است. در این پژوهش آمده است که به جز رهبران مذهبی و ایدئولوژیک طالبان، که همه از قوم پشتوناند، ۹۰ درصد مسندهای کلیدی این رژیم در اختیار مردان پشتون، ۵.۴ درصد در اختیار مردان تاجیک، ۰.۷ درصد در اختیار مردان هزاره، ۰.۳ درصد در اختیار مردان ترکمن، ۰.۵ درصد در اختیار مردان پشهای و ۲.۸ درصد در اختیار مردان ازبک است.
طالبان پس از دو دهه جنگ و شورشگری، و بر بنیاد توافقنامه فوریه ۲۰۲۰ با ایالات متحده آمریکا، قدرت را در افغانستان با توسل به فشار نظامی تصاحب کردهاند. این گروه بهصراحت اعلام کرده است که مخالف رجوع به آرای مردمی و انتخابات است و مسندهای دولتی هم انتصابی است و این نارضایتی از رژیم طالبان را افزایش داده است.
با گذشت بیش از دو سال و نیم از عمر حکومت طالبان، فقر در افغانستان گسترش یافته است. طی هفته جاری، برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد اعلام کرد که میلیونها شهروند افغان در حالی به استقبال عید قربان میروند که یک چهارم جمعیت این کشور گرسنه به خواب میروند. سازمان ملل متحد و نهادهای امدادسان برای جلوگیری از بروز فاجعه انسانی در افغانستان، کمکهای بشردوستانه به این کشور ارائه میکنند.
اما در مقابل طالبان، که ادعای حکومتداری در این کشور دارند، به جای سروسامان دادن به بحران بشری، هزینههای هنگفت صرف امور نظامی و ریختوپاشهای درونی این گروه میکنند. طالبان برای اینکه نشان دهند که وضعیت اقتصادی این کشور بحرانی نیست، اقدام به رنگآمیزی و بازسازیهای «نمادین» در بخشیهایی از کلانشهرها ازجمله کابل کردهاند.
طالبان، بهویژه ملا هبتالله آخندزاده، با اعمال سیاستهای ضد زن، افزون بر اینکه دختران بیش از پنج کلاس حق درس خواندن ندارند، کار بیشتر زنان در نهادهای دولتی و غیردولتی را هم ممنوع اعلام کردهاند و این یکی از دلایل گسترش فقر تلقی میشود. به همین دلیل دختران و زنان به مخالفان سرسخت رژیم طالبان بدل شدهاند. بارها زنان و دختران در واکنش به این اقدامات طالبان دست به اعتراض زدهاند، اما سرکوب شدهاند. تطبیق سیاستهای تبعیضآمیز علیه زنان باعث شده است که به شمار مخالفان و ناراضیان در افغانستان افزوده شود.
از سویی دیگر، رژیم طالبان و رهبر این گروه از گسترش مقاومت مسلحانه آشفتهخاطرند و جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی، حملههای چریکی علیه طالبان انجام میدهند و طالبان نتوانستهاند حملههای این دو جبهه را مهار سازند، هرچند این گروه به شهروندان هشدار داده است که هر نوع همکاری و پیوستن به این دو جبهه «بغاوت» (طغیان و سرکشی) پنداشته میشود و خطر مرگ در پی دارد. رژیم طالبان از این ترس دارند که سیاست کشورهای منطقه و غرب در مقابل این گروه تغییر کند و آنها به حمایت از نیروهای مخالف این گروه بپردازند. با سلطه طالبان نگرانی مبنی بر گسترش فعالیت تروریستان ازجمله شبکه القاعده، شاخه خراسان دولت اسلامی (داعش)، تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) افزایش یافته است و حضور این گروهها تهدیدی برای جهان به حساب میآید.
با همه اینها، نظامها و رژیمها در افغانستان ثبات لازم را ندارند، ظاهرشاه فقید پس از ۴۰ سال سلطنت و نظام جمهوری مورد حمایت کشورهای غربی پس از ۲۰ سال حکمرانی در افغانستان سرنگون شد. رژیم طالبان برای به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه جهانی بیوقفه تلاش میکند، اما تا اینک هیچ کشوری حکومت آنها را به رسمیت نشناخته است و دوام این موضوع عمر حکومتداری طالبان را با چالش جدی مواجه میکند.