یحیی سنوار مغز متفکر حملات ۷ اکتبر و یکی از سرسختترین دشمنان اسرائیل بود و مرگ او به این معنا است که اسرائیلیها دو تن از بزرگترین دشمنانشان را در کمتر از یک ماه کشتهاند.
دومنیک وگهون در اسکاینیوز مینویسد که سنوار در عذاب دادن اسرائیل بیهمتا بود. او سالها در اسرائیل زندانی بود و روشهای زندانبانانش را مطالعه کرد و به زبانشان مسلط شد. او می دانست که برای شکست دادن دشمن ابتدا باید آنها را شناخت.
سنوار میدانست که اسرائیل میتواند در احساس امنیت کاذب غرق شود و به همین دلیل در زمان فرماندهیاش، اسرائیلیها فریب خوردند و فکر کردند حماس خواهان یک دوره آرامش است. در حالی که حماس عملا برای بزرگترین حمله در تاریخ هر دو طرف آماده میشد.
سنوار همچنین میدانست که جامعه اسرائیل بهشدت دوپاره شده است و از این ضعف سوءاستفاده کرد. افراطیترین دولت تاریخ اسرائیل، در زمان بنیامین نتانیاهو، این کشور را مثل قبل دوقطبی میکرد و طرحهایش برای پیشبرد اصلاحات عمیقا بحثبرانگیز بود. اما سنوار در سالهای اخیر دریافت که تنشزدایی دیپلماتیک میان اسرائیل و دشمنان سابق عرب در خلیج فارس، بهخصوص عربستان سعودی، تهدیدی است برای به حاشیه راندن آرمان فلسطین.
براساس اسناد داخلی حماس، که اخیرا به بیرون درز کرده است، سنوار برنامه حملهای ویرانگر را علیه جوامع اسرائیلی در خارج از غزه هم طراحی کرده بود، اما آنطور که او امیدوار بود، دیگردشمنان اسرائیل، یعنی حزبالله در شمال و جمهوری اسلامی ایران از این طرح به اندازه کافی حمایت نکردند.
در بیش از یک سال، اسرائیل در پاسخ به حمله ۷ اکتبر نتوانست به اهداف جنگیاش دست یابد، آزادی همه گروگانهای اسرائیلی را تضمین نکرد، حماس نابود نشد و ارتباط رهبری حماس با اعضایش برقرار ماند.
تلاشهای اسرائیل برای کشتن سنوار هربار ناکام ماند. او ظاهرا در تونلهای هزارتویی که حماس در زیر زمینهای غزه حفر کرده بود پنهان میشد، اما حالا او مرده است و این ضرر بزرگی برای حماس است. سنوار بیشک استراتژیستی چیرهدست، آرمانپرست و همچنین فرماندهای بیرحم و خونریز بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
میگویند که او فلسطینیهای مظنون به همکاری با دشمن را با دستان خالی کشته و بعضیها را شکنجه کرده است. به نظر میرسد سنوار معتقد بود که استفاده از هر روشی برای رسیدن به هدفی که او آن را مقدس میپنداشت مجاز بود.
اسرائیل اکنون یکی از بزرگترین و تواناترین دشمناش را حذف کرده است. کشتن سنوار به اسرائیلیها این امکان را میدهد که، با تحقق یکی از اهداف اصلیشان، روند پایان دادن به جنگ غزه را آغاز کنند. البته بعید است که فورا این کار را انجام دهند، اما مرگ سنوار قطعا دستیابی به آن را آسانتر کرده است.
اسرائیل اکنون تحت فشار شدید آمریکا و دیگران قرار خواهد گرفت تا از این فرصت استفاده کند و معامله بازگرداندن گروگانها به خانه و پایان دادن به این جنگ را محقق کند. با این حال، اگرچه کشتن یحیی سنوار حساب تلافیجویانه اسرائیلیها را صفر کرده و عدالت را برای اسرائیلیها به ارمغان آورده است، همچنان سوالات زیادی را درمورد آینده جنگ و حماس ایجاد کرده است.
در اینجا به برخی از این سوالات اشاره میکنیم.
جایگزین سنوار انتخاب خواهد شد، اما چه کسی او را برخواهد گزید؟ اکثر رهبران ارشد حماس در غزه قبلا حذف شدهاند. محمد سنوار، اگر هنوز زنده باشد، احتمالا جانشین برادرش خواهد بود، اما او اختیار یا دامنه نفوذ برادرش را ندارد. پس آیا او یا رهبری دیگر میتواند اتحاد اعضای گروه را همچنان حفظ کند؟
این اتفاق درمورد گروگانهای باقیمانده چه نقشی دارد؟ سنوار مرد اصلی حماس در غزه بود و تا زمانی که جانشین او تعیین نشود مشخص نیست که از طرف اسرائیل با چه کسی باید مذاکره کرد.
آیا سنوار برای رسیدگی به گروگانها دستورالعملهایی مشخص کرده بود که دیگران پس از مرگش بدانند چه طور باید عمل کنند؟ آیا حماس به خاطر قتل رهبرشان از گروگانها انتقام خواهد گرفت؟
نقش سنوار در هماهنگی برنامههای حماس در ماههای اخیر چقدر حیاتی بود؟ اعضای این گروه پیش از این هم کاملا پراکنده بودند و در ماههای اخیر این وضعیت شدیدتر شده بود. سنوار تا چه اندازه رهبری تاکتیکی را حفظ کرد یا در اختفا و فرار نیروها چه نقشی داشت؟
آیا جنگجویان باقیمانده حماس از مرگ او الهام خواهند گرفت و به مبارزه با اسرائیل ادامه میدهند، یا برخی از اعضای میانهروتر آن را فرصتی مناسب برای عقبنشینی میبینند؟
کشته شدن سنوار، دیگر مقامهای حماس در خارج از غزه مانند قطر و ترکیه را به کجا میرساند؟ میزان نفوذ سازمانی آنها چه قدر است و آیا اصلا بر اعضای حماس در غزه تسلط دارند؟
پاسخ به برخی یا همه این سوالها، تاثیر قابل توجهی بر روند آینده جنگ حماس و اسرائیل خواهد داشت.