انتقاد از مدیران میراث فرهنگی فارس: آرامگاه حافظ را به پارک و شهربازی تبدیل کرده‌اند

عناصر اضافی مانند رقص نور، کافه و شهربازی، هویت و اصالت این مکان فرهنگی را خدشه‌دار کرده‌اند

تصویری که تبدیل آرامگاه حافظ به مکانی با کاربری تفریحی و تجاری را نشان می‌دهد‌ــ خبرگزاری ایلنا

نزدیک به یک قرن پس از اینکه آرامگاه کنونی حافظ و فضای پیرامون آن به‌ دستور رضاشاه پهلوی، به ابتکار علی‌اصغر حکمت، وزیر وقت فرهنگ و با طرح آندره گدار، معمار مشهور فرانسوی، با الهام از اشعار این شاعر شیرازی ساخته شد، مسئولان جمهوری اسلامی با افزودن عناصر نامانوس مانند رقص نور، کافه و شهربازی، هویت و اصالت این مکان فرهنگی را خدشه‌دار کردند.

بر مبنای گزارش‌های میدانی، تعبیه ابزارهای رقص نور و نورپردازی‌ اطراف حوض‌های آرامگاه حافظ، کاشت گل‌‌های رز هلندی و درختان کاج غیربومی، وجود کافه‌ها و فروشگاه‌های متعدد در بخش‌های مختلف حافظیه و همچنین حضور دستفروشان در یک قدمی این مکان، همگی باعث تغییر هویت و چهره این اثر تاریخی شده‌اند.

امین طباطبایی، کنشگر میراث فرهنگی، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، ضمن اشاره به اینکه مدیران حافظیه از این مجموعه فرهنگی درک و شناخت کافی  ندارند، گفت که آ‌ن‌ها به این مکان به چشم یک فضای گردشگری تجاری نگاه می‌کنند و آن را به نوعی به میدان‌گاه یا پارک و شهربازی تبدیل کرده‌اند که به دور از هویت اصلی آن است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این فعال میراث فرهنگی با تاکید بر اینکه حافظیه با در نظر گرفتن عناصری برگرفته از اشعار حافظ و فرهنگ ایران طراحی شده و به تغییرات و اقدام‌های غیرضروری در این مکان نیازی نیست، گفت که متولیان با تغییرات عجیب و غریب، فضا را با رقص نور و گیاهان غیرمرتبط به پارک تبدیل کرده‌اند؛ حال‌ آنکه مردم برای بهره‌مندی از حس معنوی و عرفانی به حافظیه می‌آیند.

طباطبایی از کاشت گل‌های هلندی و درخت‌های کاج غیربومی در حافظیه نیز انتقاد کرد و گفت که این درختان و گل‌های بی‌ربط هویت مکان را تغییر داده‌اند؛ چرا که پیش از این گل‌ها و گیاهان این مجموعه همان‌هایی بودند که حافظ در اشعارش نام برده بود.

او در ادامه افزود: «حوض‌های آرامگاه حافظ برای ایجاد فضای آرام بنا شده‌اند تا مخاطب آرامش بگیرد، اما نصب آبنمای موزیکال و نورپردازی‌های بی‌ربط این فضای آرامش‌بخش را مثل فضای پارک کرده است.»

به گفته طباطبایی، طراح حافظیه در انتخاب نمادها و عناصر معماری مانند حوض، باغچه و راهرو به‌درستی دقت کرده بود اما تغییرات اخیر نشان‌دهنده نداشتن درک مسئولان از این مجموعه است. او با تاکید بر اینکه وظیفه مسئولان نگهداری و محافظت از حافظیه است نه ایجاد فضای تفریحی پرزرق‌وبرق در آن، گفت که این مشکلات ناشی از نبود دانش مدیریتی و بی‌اطلاعی مسئولانی است که تصور می‌کنند حافظیه باید شبیه شهربازی باشد.

این فعال میراث فرهنگی با انتقاد از حضور دستفروشان در محوطه حافظیه افزود: «در بسیاری از آثار تاریخی بزرگ، فضایی برای عرضه نوشیدنی و محصولات وجود دارد، اما در حافظیه، کافه‌ها و فروشگاه‌ها به‌صورت غیرضروری گسترش یافته‌اند و به نظر می‌رسد متولیان بیشتر به دنبال کسب درآمدند تا حفظ هویت تاریخی.»

طباطبایی درباره شست‌وشوی مداوم حافظیه که به فرسایش سازه آن منجر شده است، نیز هشدار داد و گفت که در فرایند شست‌وشو، رطوبت زیادی در لایه‌های زیرین ایجاد می‌شود که در طولانی‌مدت آسیب‌هایی جدی به بنا وارد می‌آورد.

پیش‌تر رحمان سلیمانی، کارشناس مرمت آثار تاریخی، هم درباره سست شدن ستون‌های آرامگاه حافظ هشدار داده و گفته بود که شست‌وشوی مداوم محوطه حافظیه باعث شده است رطوبت به پایه‌ ستون‌ها نفوذ و ملات مورداستفاده در آن‌ها را فرسوده و سست کند.

تبدیل شدن آرامگاه حافظ به مکان تفریحی و سست شدن پایه‌های آن در اثر شست‌وشوی مداوم تنها مشکلات این مکان فرهنگی و تاریخی نیستند. طی ماه‌های اخیر اخبار مربوط به عبور مترو شیراز از حریم آرامگاه حافظ نیز بارها در کانون توجه قرار گرفت.

بر مبنای اسناد تاریخی، آرامگاه حافظ حدود ۷۰ سال پس از درگذشت این شاعر نامدار، به دستور حاکم محلی ساخته شد و در دوران‌های تاریخی مختلف چندین بار ترمیم شد. طرح امروزی آن نیز به سال ۱۳۱۴ بازمی‌گردد که علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت، به دستور رضاشاه پهلوی، آن را بر اساس طرحی از آندره گدار، معمار و باستان‌شناس فرانسوی، بازسازی کرد.

این طراح فرانسوی آرامگاه حافظ را به سبک ترکیبی معماری ایرانی‌‌ــ‌‌اسلامی با ایوان ستون‌دار و گنبد فیروزه‌ای طراحی کرد و تلفیقی از نمادهای سنت‌های ایرانی و مدرن را به آن افزود.

حافظیه شیراز در برخی مناسبت‌های خاص مانند لحظه سال‌ تحویل و تعطیلات نوروز از پربازدیدترین مکان‌های تاریخی ایران است. این مکان تاریخی که علاقه‌مندان ادبیات آن را «میعادگاه عشاق» می‌نامند و خود حافظ نیز آن را «زیارتگه رندان جهان» خوانده‌ است،‌ در جنوب دروازه قرآن شیراز و در منطقه‌ای معروف به گلگشت مصلی واقع است.

بیشتر از فرهنگ و هنر