چهلوهفتمین رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا را به صراحت لهجه و عدم سیاستورزی متداول بین سیاسیون میشناسند. این ترامپ بود که ماه گذشته باوجود پردهپوشی تهران، خبر ارسال نامه به آیتالله خامنهای را رسانهای کرد، و در حالیکه سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی صبح دوشنبه ۱۷ فروردین گفته بود که آمریکا واکنشی به پاسخ تهران به این نامه نداده، ساعاتی بعد ترامپ از آغاز مذاکرات با تهران خبر داد.
پذیرش اجباری مذاکره با آمریکا توسط آیتاللهها نباید ما را متعجب کند.
اظهاراتی که از مقامات جمهوری اسلامی در دو هفته گذشته و در رد مذاکره مستقیم شنیدهایم، بیشتر تبلیغات و برای خرسند کردن طرفداران داخلی و نیروهای وابسته در منطقه بوده است.
جمهوری اسلامی ایران در یکی از بحرانیترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار دارد. مجموعهای از فشارهای داخلی و تحولات منطقهای، همراه با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، شرایطی پدید آورده که بقای نظام جمهوری اسلامی را با چالشهایی بنیادین مواجه کرده است.
اقتصادی به شدت تحت فشار و از سوی دیگر تضعیف پیدرپی بازیگران نیابتیاش در منطقه؛ دور دوم ریاستجمهوری ترامپ برای جمهوری اسلامی، ترکیبی از تهدید آشکار و جدی و در مقابل آن پیشنهاد مذاکره است.
آیا راهی جز مذاکره برای جمهوری اسلامی باقی مانده است؟
ایران امروز، با اقتصادی در حال فروپاشی، تورم سرسامآور، کمبود منابع حیاتی چون آب، گاز، برق و سوخت و سقوط بیسابقه ارزش ریال روبروست. اعمال مجدد «فشار حداکثری» در دولت ترامپ، باعث انسداد بیشتر دسترسی ایران به بازارهای جهانی شده و توان اقتصادی کشور را به شدت محدودتر کرده است. در این میان، شکافهای درونساختاری بین سیاستمداران داخلی، اعتراضات عمومی، و نارضایتی گسترده در لایههای مختلف جامعه، پایههای مشروعیت و اقتدار نظام را متزلزل کردهاند.
در سطح منطقهای نیز، سقوط بشار اسد، متحد راهبردی نظام، نقطه عطفی در تضعیف «محور مقاومت» به شمار میرود. در کنار آن، ضعف گروههای نیابتی جمهوری اسلامی همچون حزبالله، حماس، حشدالشعبی و انصارالله (حوثیهای یمن)، در برابر حملات ترکیبی اسرائیل، آمریکا و برخی دولتهای عربی، توان بازدارندگی منطقهای جمهوری اسلامی را به صورت قابل توجهی کاهش داده است. در چنین شرایطی، گرچه مذاکره با آمریکا برای تهران بسیار تلخ و زجرآور است، اما برای نظام میتواند تنها راه برای جلوگیری از سقوط کامل تلقی شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آنسوی این میز بازی، دونالد ترامپی نشسته است که به عنوان بازیگری غیرقابلپیشبینی شناخته میشود. فردی که در دور نخست ریاستجمهوریاش با خروج از برجام و اجرای تحریمهای گسترده، جمهوری اسلامی را تحت فشاری کمسابقه قرار داد. ترامپ در بازگشت مجدد به قدرت، بلافاصله بر حضور نظامی آمریکا در منطقه افزود؛ اعزام ناوگان هواپیمابر، جنگندههای بی-۵۲ و بی-۲، نشاندهنده آمادگی برای گزینه نظامی است. در عین حال نامهای برای دعوت به مذاکره مستقیم به علی خامنهای فرستاد تا فرصت دیپلماسی نیز روی میز باشد.
در حالیکه بیشتر کارشناسان میگفتند که سفر نتانیاهو به واشنگتن، برای بررسی طرح حمله به ایران است، در کمال شگفتی آنان، آقای ترامپ خبر از شروع مذاکره با تهران در بالاترین سطح را داد.
اما در حضور بنیامین نتانیاهو تاکید کرد: «اگر دیپلماسی با ایران موفقیتآمیز نباشد، ایران در خطر بسیار بزرگی قرار خواهد گرفت. چون آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند.»
این اظهارات میتواند نشانهای از هماهنگی استراتژیک پشت پرده با اسرائیل برای دستیابی به توافقی محدود با ایران باشد؛ توافقی که هم امنیت اسرائیل را تضمین کند و هم جلوی افزایش تنشهای منطقهای را بگیرد.
باید در نظر داشت که احتمال وقوع جنگی تمامعیار در خاورمیانه، همچنان یکی از نگرانیهای اصلی بازیگران بینالمللی است. نگرانی از توانایی موشکی جمهوری اسلامی که قادر است زیرساختهای حیاتی انرژی کشورهای منطقه را هدف قرار دهد و باعث افزایش قیمت جهانی نفت شود.
پربیراه نیسست که بگوییم، نگرانی از ایجاد بیثباتی بلند مدت در خاورمیانه میتواند به عاملی بازدارنده برای هر دو طرف تبدیل شود.
اما همزمان، حضور گسترده نظامی آمریکا و ضعف آشکار گروههای نیابتی ایران، کفه ترازو را به نفع واشنگتن و متحدانش سنگینتر کرده است.
حاکمان ایران، با اقتصادی متزلزل و جایگاه منطقهای رو به افول، چارهای جز نرمش ندارند، اگرچه ممکن است به سیاست وقتکشی ادامه دهد.
جمهوری اسلامی در شکنندهترین شرایط قرار دارد. نظام نیازمند گفتگو برای بقا است. بحران داخلی ایران بیش از هر تهدید خارجی، کیان نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است. رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی عید فطر به صراحت گفت که نگران حمله بیرونی نیست. به این معنی که او نگران از هم پاشیدن نظام است. از هم پاشیدنی که با انقلاب مردم ایران اتفاق میافتد.
نظام جمهوری اسلامی به این گفتگو محتاج است و تا زمانی که ترامپ به عربستان سعودی سفر کند، یعنی نیمه اردیبهشت ماه، این مسیر دیپلماسی ادامه پیدا میکند. میتوان گفت که دو ماه آینده، مهمترین تاریخ در تقویم منطقه به خصوص مردم ایران برای تعیین مسیر آینده خواهد بود.