بندر در آتش؛ حلقه‌ای جدید از زنجیره بی‌کفایتی جمهوری اسلامی

ابعاد این حادثه فراتر از خسارات مادی در محدوده بندر رجایی است

گزارش‌های میدانی از بندر رجایی نشان می‌دهد که شعله‌های آتش همچنان فروکش نکرده و تلاش‌ها برای مهار کامل آن تاکنون بی‌نتیجه مانده است. با این حال، مقام‌های کشوری و استانی جمهوری اسلامی مدعی شده‌اند ۸۰ درصد عملیات اطفای حریق پایان یافته و نیروها در حال حاضر مشغول لکه‌گیری آتش‌اند.

با وجود این، عمق بحران را می‌توان از آنجا دریافت که کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی در مسکو، اذعان کرده است که برای درخواست کمک شبانه با مقام‌های روسیه تماس گرفته‌اند. صبح دوشنبه هشتم اردیبهشت، نیز رسانه‌های داخلی از ورود هواپیماهای آبپاش و یک هواپیمای فرماندهی بحران روسیه به فرودگاه بندرعباس خبر دادند. این هواپیماها قرار است در عملیات هوایی اطفای آتش‌ در بندر شهید رجایی مشارکت کنند.

بر اساس اعلام اسکندر مومنی، وزیر کشور دولت چهاردهم، تاکنون ۴۰ نفر در حادثه انفجار بندر رجایی جان باخته‌اند و شمار مجروحان نیز از ۱۲۰۰ نفر فراتر رفته است. این مقام دولتی هم احتمال افزایش تعداد قربانیان را مطرح کرده، اما براوردهای غیررسمی و گزارش‌های مردمی حاکی از آن است که آمار واقعی بسیار بالاتر از آمار رسمی است؛ به ویژه با توجه به اینکه تعدادی از افراد همچنان مفقودند و خانواده‌هایشان از سرنوشت آن‌ها هیچ اطلاعی ندارند.

روزنامه هم‌میهن در گزارشی میدانی که روز دوشنبه منتشر شد، با افرادی گفتگو کرد که اعضای خانواده، دوستان یا همکارانشان در این حادثه مفقود شده‌اند. از جمله یک ترخیص‌کار جوان گمرک که همچنان خبری از او در دست نیست. دوستان این جوان مفقودشده گفته‌اند که در پزشکی قانونی پیکرهای سوخته‌ای دیده‌اند که قابل شناسایی نبوده‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آنان می‌گویند: «خبری از او نداریم و کسی را هم به اسکله راه نمی‌دهند. سه چهار نفر از دوستانمان را بعد از انفجار در بیمارستان‌ها پیدا کردیم، اما هنوز از یکی از آن‌ها خبری نداریم. به سردخانه هم سر زدیم. حالا فقط منتظر پیدا کردن یک نشانه ساده‌ایم؛ زنجیر یا انگشتری که بتوان او را شناسایی کرد.»

موقعیت جغرافیایی و پیشینه بندر شهید رجایی

بندر رجایی در فاصله ۲۳ کیلومتری غرب بندرعباس، مرکز استان هرمزگان، واقع شده است. پیشینه احداث این بندر به سال‌های پایانی دهه ۱۳۴۰ بازمی‌گردد؛ زمانی که محمدرضا شاه تصمیم گرفت در کنار ساخت نیروگاه برق، کارخانه فولاد و خطوط ریلی، بندری نیز در غرب شهرستان بندرعباس و در مجاورت روستاهای خون‌سرخ و جمال‌احمد احداث کند. این طرح در سال ۱۳۴۹ با امضای قراردادی با کنسرسیومی ایتالیایی به نام «ایتالکو» آغاز شد و از سال ۱۳۵۳ عملیات اجرایی آن به طور رسمی کلید خورد.

با این حال، وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ مسیر توسعه این بندر را تغییر داد. در سال ۱۳۵۹، محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت جمهوری اسلامی، طی سفری به بندرعباس از مدیران کنسرسیوم ایتالکو خواست به جای اجرای کامل طرح اولیه، تنها یک‌سوم آن را تکمیل کنند.

هرچند بندر رجایی هیچ‌گاه به اندازه طرح اولیه گسترش نیافت، در تجارت و اقتصاد ایران همچنان جایگاهی راهبردی دارد. دسترسی عالی به کریدور شمال‌ــ‌جنوب ریلی و زمینی و اتصال سریع به تنگه هرمز، موقعیتی استثنایی به این بندر بخشیده و آن را به یکی از اصلی‌ترین دروازه‌های واردات و صادرات ایران بدل کرده است.

بگیروببند رسانه‌ای و انکار بزرگی حادثه

برای درک ابعاد فاجعه‌ای که ظهر شنبه ششم اردیبهشت، در بندر رجایی رخ داد، کافی است بدانیم ۸۵ درصد عملیات کانتینری ایران، ۷۰ درصد ترانزیت کالا، ۵۸ درصد عملیات غیرنفتی و ۴۳ درصد عملیات نفتی ایران در این بندر انجام می‌شود.

با وجود این اهمیت راهبردی و ابعاد وسیع حادثه، مسئولان و رسانه‌های جمهوری اسلامی تلاش دارند این فاجعه را کوچک جلوه دهند و آثار آن را بر اقتصاد، افکار عمومی و احساسات مردم نادیده بگیرند.

روز یکشنبه مصاحبه‌ای تصویری از فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، در شبکه‌های اجتماعی فراگیر شد که در آن، با نادیده گرفتن ابعاد حادثه و بی‌توجهی به احساسات عمومی مردم، مدعی شد جریان زندگی در بندرعباس عادی است.

با وجود آنکه سعید جعفری، مدیرعامل شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا، اذعان کرده که این سانحه درپی اظهار خلاف واقع محموله‌های وارداتی رخ داده است که باعث شد محموله‌های «بسیار خطرناک» تحت عنوان «کالای معمولی» وارد و در بندر رجایی دپو شوند، رسانه‌های حکومتی از جمله روزنامه کیهان و کانال تلگرامی صابرین نیوز وجود مواد خطرناک مورداستفاده برای سوخت موشک در محل حادثه را انکار کرده‌اند.

این در حالی است که برخی رسانه‌های بین‌المللی، از جمله خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از شرکت امنیت دریایی «امبری»، گزارش داده‌اند که این انفجار «ظاهرا بر اثر جابجایی نادرست محموله سوخت جامد برای موشک‌های بالیستیک ایران» رخ داده است.

با وجود این، جمهوری اسلامی به جای پاسخگویی شفاف به مردم و دلجویی از آسیب‌دیدگان، بار دیگر تیغ سرکوب را علیه فعالان رسانه‌ای تیز کرده است. دادستانی برای برخی افرادی که درباره این حادثه اطلاع‌رسانی کرده‌اند، اعلام جرم کرده و روزنامه‌های کیهان و وطن امروز نیز خواستار سرکوب رسانه‌ای تحت عنوان «محافظت از امنیت و آرامش عمومی» شده‌اند.

روزنامه کیهان در همین زمینه نوشت: «لازمه این محافظت پاکسازی فضای عمومی از اخلالگران و خرابکارانی است که به ترور نرم و نیمه‌سخت مبادرت می‌کنند. اگر بررسی علت انفجار دیروز و احتمالات موجود نیاز به زمان داشته باشد، در تحرکات یگان رسانه‌ای مزدوران دشمن هیچ تردیدی نیست.»

قربانیان اصلی: مردم ایران

انفجارهای بندر رجایی مانند دیگر حوادث تلخ سال‌های اخیر از جمله کشتی سانچی، هواپیمای اوکراینی، ساختمان پلاسکو، برج متروپل آبادان، معدن طبس و حوادث مشابه در سایه ناکارآمدی، زیاده‌خواهی و فساد ساختاری حکومت روی داد و قربانیان اصلی آن هم مردم عادی‌ بودند که پیش‌تر نیز زیر بار انواع فشارهای اقتصادی و روانی کمر خم کرده‌اند.

همان‌طور که ویدیوها و تصاویر منتشرشده از انفجار و آتش‌سوزی بندر رجایی نشان می‌دهد، هزاران نفر تحت تاثیر این حادثه قرار گرفته‌اند؛ کسانی که یا عزیزانشان را از دست داده‌ یا مجروح شده‌اند یا به اموال و دارایی‌هایشان خسارت‌های جدی وارد شده است.

محسن سلامی، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام، با اشاره به اینکه «خسارت اصلی متوجه بخش خصوصی است» گفت: «در این بندر فقط شش کانتینر دولتی وجود داشت و بقیه محموله‌ها متعلق به بخش خصوصی بودند.»

با این حال، وزیر کشور دولت پزشکیان مدعی شد که «بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد کالاهای آسیب‌دیده عمدتا مربوط به بخش صادرات بوده و کالاهای اساسی مردم آسیبی ندیده است.»

مومنی این ادعا را در شرایطی مطرح کرد که بر اساس گزارش سازمان بنادر و دریانوردی، در سال ۱۴۰۳، حدود ۸۰ میلیون تن کالا در منطقه ویژه رجایی تخلیه یا بارگیری شد؛ عددی که اهمیت این بندر را در زنجیره اقتصادی جمهوری اسلامی برجسته‌تر می‌کند.

تصاویر منتشرشده از انفجار بندر رجایی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هم ابعاد گسترده خسارت را به‌وضوح نشان می‌دهند. این تصاویر آشکار می‌کند انواع کالاها، از خودروها و تجهیزات الکترونیکی گرفته تا گوشت، مرغ و ماهی ذخیره‌شده در کانتینرهای یخچال‌دار، در اثر این حادثه آسیب دیده‌اند.

بندر رجایی با برخورداری از شش اسکله ویژه تخلیه کالاهای اساسی، یکی از اصلی‌ترین مبادی ورود محصولات راهبردی به ایران محسوب می‌شود. بخش مهمی از واردات کالاهایی مانند گندم، برنج، روغن، کنجاله سویا و دانه‌های روغنی هم که در تامین امنیت غذایی ایران نقش حیاتی دارند، از طریق این بندر انجام می‌شود.

با وجود این واقعیت‌ها، مقام‌های جمهوری اسلامی در تلاش‌اند نقش این بندر در زنجیره تامین کالاهای اساسی را کمرنگ جلوه دهند.

حالا دیگر بر کسی پوشیده نیست که ابعاد این حادثه فراتر از خسارات مادی در محدوده بندر رجایی است. آسیب به ذخایر کالاهای اساسی و ایجاد اختلال در زنجیره واردات، معیشت خانوارهای ایرانی را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار خواهد داد و فشار مضاعفی بر سفره‌های مردم تحمیل می‌کند. هم‌زمان، بزرگی چنین فاجعه‌ دردناکی و انکار و پنهان‌کاری مقام‌های رسمی ضربه‌ای سنگین به امنیت روانی جامعه وارد می‌کند؛ فاجعه‌ای که استمرار فاجعه‌های پیشین از جمله ساختمان پلاسکو، کشتی سانچی، برج متروپل، آتش‌سوزی زندان اوین، هواپیمای اوکراینی و حوادث دیگر است.