صحنه به نوعی تازگی دارد؛ ردیف ماشینها مقابل پرده سینما و تصویری از فرامرز قریبیان با موهای ژولیده و سفید بر پرده. موسسه هنری اوج، وابسته به سپاه پاسداران، نگاهی به یک الگوی کهنه و آمریکایی دارد که در بحران کرونا همچنان از گیشه درآمد داشته باشد.
وحشت مرگ، فراتر از ایران، در ماههای اخیر به صنعت سینمای جهان ضربهای کارا وارد آورده است. یکی از نشانگان آن هم سقوط سهام شرکت آمریکایی ایامسی است؛ بزرگترین سینمای زنجیرهای جهان در فاصلهای کمتر از دو ماه بیش از ۷۳ درصد ارزش سهام خود را از دست داد، چنان که در مقطعی به قیمت نازل ۱.۹۵دلار برای هر سهم رسید.
سینماهای ایالات متحده هفتههاست که تعطیلند. قبل از آن سینماهای چین و شمال ایتالیا تعطیل شده بود و همینطور ایران که اسفند ماه و اکران نوروزی را به کلی از دست داد و تا بدین جای کار هم درهای آن به روی تماشاگران بسته است.
ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران، اواخر فروردین ماه در یک حساب سرانگشتی تخمین زد که سینمای ایران تنها با از دست دادن اکران نوروزی دستکم ۱۷ میلیارد تومان زیان دیده است. اما به نظر میآید که آن رقم با نگاهی به نوروز سال قبل و فروش فیلمها در آن زمان به دست آمده باشد و شدت ضربه قاعدتا بیشتر از اینهاست؛ چنان که رئیس سازمان سینمایی، زیان ناشی از تعطیلی سالنها را روزانه ۶۰۰ میلیون تومان ارزیابی کرده است.
در این میان، تولیدکنندگان فیلم ناگزیر از آزمایش الگوهای متفاوتی هستند که بخشی از پول رفته را بازگردانند. «سینما ماشین» (Drive-in theater) تازهترینِ این الگوهاست که با تبلیغات بسیاری در ایران آغاز شده و آغازگر آن هم فیلم «خروج» بوده است.
جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا هر شب دو سئانس نمایش داده میشود؛ اکرانی برای سرنشینان اتومبیلهایی که در پارکینگ شماره ۳ برج میلاد ردیف شدهاند. برج میلاد را نماد تهرانِ جمهوری اسلامی میدانند؛ شهری که از چهار سو گسترش سرگیجهآوری یافته است، با حدود ۹ میلیون جمعیت، که از آن میان۲۰ درصدشان، بر اساس اعلام سازمان نوسازی شهر تهران، حاشیهنشین هستند.
۱۶۵ اتومبیل برای هر سئانس میتوانند در پارکینگ روباز برج میلاد جا شوند. در یک سو پرده سینماست، و در سوی دیگر، نمای شهر در شبهای بیابر و پرنور که از آن بلندا پیداست.
«سینما ماشین» (Drive-in theater) این روزها در آمریکا نیز بار دیگر تا حدی رونق گرفته است؛ روزهایی که ویروس کرونا تاکنون بیش از ۷۲ هزار نفر را در این کشور به کام مرگ فرستاده است. ماجرا برای آمریکاییها نوستالژیک هم هست. زمانی، در بیش از دو دهه، هر روز شمار «سینما ماشین»ها در آمریکا افزایش مییافت. مجله اسمیتسونین که متعلق به موسسه اسمیتسونین، بزرگترین مجموعه موزههای آمریکاست، دهه ۱۹۵۰ و سال ۱۹۵۸ را اوج آن میداند که شمارشان به ۴۰۶۳ رسید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همین مجله تاریخ «سینما ماشین» در آمریکا را به ۱۹۳۳ میرساند؛ وقتی که ریچارد هالینگزهد اولین نمون از این سالنها را در شهر کمدن نیوجرزی افتتاح کرد. گرچه، برخی منابع قدمت بیشتری برای سینما ماشین در ایالات متحده قایل میشوند. مجله اسمیتسونین هم در مقاله خود به نمایش فیلمهای صامت در ساحلها و زیرآسمان اشاره میکند که تا پیش از آن رواج داشت، اما این ریچارد هالینگزد، فروشنده قطعات اتوموبیل بود که به این صرافت میافتد که از فراگیرشدن اتوموبیل در آمریکای آن زمان بهره بزرگتری ببرد و به عاشقان اتوموبیل این فرصت را بدهد که با اتوموبیل خود به تماشای فیلم بنشینند. در سال ۲۰۰۸ نیز کنگره آمریکا ۷۵ سالگی «سینما ماشین» را جشن گرفت و بر این سخن صحه گذاشت که «سینما ماشین» شهر کمدن در ایالات متحده، نخستین سالن در نوع خود بوده است.
در واقع، قرن بیست و یکم دوران مرگ سینما ماشین بود، اما ویروس کرونا و هراسی که انسانها را به فاصله گرفتن از هم ناچار ساخته است، باعث توجه دوباره به این الگوی سنتی در آمریکا نیز شده است. روزنامه نیویورک تایمز تعبیر «رنسانس کوچک» را برای آن به کار برده است؛ رنسانسی که برخلاف برج میلاد و محوطه شیک آن، اغلب در فضاهای حاشیهای در ایالات متحده آغاز شده است. مثل محوطه «بلو استارلت» در شهر آستین تگزاس که بیشتر به محلی برای ماشینهای اسقاطی میماند و الان برخی فیلمهای جشنواره «سودوِست» را نشان میدهد که قرار بود در همین شهر برگزار شود، اما بهخاطر کرونا لغو شد.
مجله فوربس در اواسط ماه مارس گزارشی منتشر کرد که میگفت تعطیلی موقت سینماها در آمریکا، حدود ۱۲ میلیارد دلار به این صنعت خسارت خواهد زد؛ چنانکه شائبه ورشکستگی شرکت ایامسی مطرح شده است.
در این شرایط، شرکتهای کوچکتر فیلمسازی، چه در آمریکا و چه هر جای دیگر، شرایط دشوارتری دارند. سینمای مستقل ایران هم از این قاعده بینصیب نمیماند؛ چه آن که عرصه در این سالها جولانگاه موسساتی شده است که با پشتوانه عظیم مالی و حکومتی، میتوانند هر رقیبی را از صحنه به در کنند؛ مثل موسسه اوج، موسسهای که بیشتر در پی تبیین نگاه ایدئولوگ سپاه پاسداران است، و با تولید آثاری پرخرج در دهه ۱۳۹۰، بر سینمای کشور سلطه یافته است.
«سینما ماشین» در ایران بیسابقه نیست. معروفترین آنها «سینما درایوین تهرانپارس» است که سال ۱۳۳۹ آغاز بهکار کرد. اما نسل پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران تجربهای از این پدیده آمریکایی نداشته است و حالا موسسه اوج با الگوبرداری از اقبال دوباره این سینماها در آمریکا، تولید خود را در شرایطی انحصاری به تهرانیها عرضه میکند.