ماه گذشته در زمینهای وسیع وایومینگ، در سایههای کوههای راکی، حادثه عجیبی داشت رخ میداد. با این که ویروس کرونا خودش هنوز به این منطقه نسبتا برهوت و کم جمعیت آمریکا نرسیده بود، اما تأثیرات آن از همان وقت دیده میشد.
با زمینگیر شدن هزاران هواپیما و خانهنشین شدن میلیاردها نفر از مردم جهان، تقاضای جهانی برای نفت، موتور محرکه تجارت جهانی، چنان ضربه شدید و سریعی خورده بود که تولیدکنندگان در وایومینگ حاضر بودند بشکهای ۱۹ سنت هم بدهند تا نفتشان را بگیرند و ببرند. وضعیت از بد هم بدتر شده بود و نفت معضلی بزرگ.
هزاران مایل دورتر در شمال غرب، در آلبرتای کانادا، جایی که شاید جایگاه عظیمترین ذخیره هیدروکربن در جهان باشد، نیز داستان به همین منوال بود.
تا اواسط مارس، اگر کسی اراده میکرد، میتوانست یکی از ۱.۷ میلیارد بشکه نفت کانادا را با فقط ۵ دلار خریداری کند. به عبارت دیگر، ۱۵۹ لیتر از حیاتیترین ثروتهای جهانی را میشد با قیمتی معادل یک لیوان آبجو به دست آورد.
یک ماه بعد از آن، همزمان با سقوط قیمت وست تکزاس اینترمدییت، شاخص اصلی آمریکا، به منفی ۴۰ دلار در روز دوشنبه، آنچه به نظر میرسید صرفا خبری پیش و پا افتاده از گوشههای تاریک بازار نفت جهانی باشد، تمام آمریکا را درنوردید: زمانی که برای اولین بار در تاریخ، قیمت نفت به زیر صفر رسید.
با پیشی گرفتن عرضه از تقاضا و پر شدن انبارهای نفت با بیشترین سرعت در طول تاریخ، هیچ کس جرات نداشت تعهد تحویل نفت در ماه می را به دردسرهای خود اضافه کند. وضعیت طوری شده بود که نه میشد نفت فروخت، نه میشد نفت خرید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
قیمت منفی برای نفت از یک منظر یک اشکال فنی است که برآمده از شیوه تجارت نفت در بازارهای جهانی است، اما کارشناسان معتقدند با ادامه روند رو به پایین اقتصاد جهانی، احتمالا ماه آینده باز هم شاهد وقوع این پدیده خواهیم بود.
بسته به این که شرایط در ماههای آینده به چه سمت و سویی برود، ممکن است شاهد تأثیری دراز مدت بر آنچه گفته میشود مهمترین چالش پیش روی بشریت است باشیم: بحران تغییرات زیستمحیطی.
تولید نفت در آمریکا و کانادا، که نسبت به سایر کشورها نظیر عربستان هزینه بالایی دارد، با این فاجعه افت قیمت امری تقریبا ناممکن شده است و کارشناسان میگویند به سختی به حالت قبلی باز میگردد. هزاران شغل تعطیل، و بسیاری از چاههای نفت بسته خواهند شد، که این به نوبه خود میتواند حرکتی به سوی دنیای بدون کربن تلقی شود.
از چند جنبه دیگر نیز میتوان این بحران را به سود محیط زیست دانست؛ مثلا ادامه کارهایی که امروزه به اجبار آنها را انجام میدهیم، مثل کار کردن از خانه، کم کردن سفرهای شهری، و خرید از فروشگاههای محلی. شرکتهایی که منابع خود را از گوشه و کنار دنیا وارد میکنند یا بر نیروی کار مهاجر تکیه دارند، ممکن است به این نتیجه برسند که سرمایههای خود را بر منابع داخلی استوار کنند.
گرچه این پیشبینیها خیلی خوشبینانه به نظر میرسند، اما در اصل متعلق به «جف کاری»، رئیس بخش جهانی تحقیقات کالا در «گلدمن سکس» است. این بانک سرمایهگذاری وال استریت، هیچ شهرتی به طرفداری از حفظ محیط زیست ندارد، اما تحلیلهای آن مبتنی بر انبوهی از دادهها و اطلاعات سرد و بیروح است.
آقای کاری و تیم همکارش معتقدند که کاهش تقاضا که در اثر بحران اخیر پیش آمده است، بعد از بیداری اقتصاد از خواب زمستانی، موجبات افزایش شدید قیمتهای نفت را در سال آینده فراهم خواهد آورد. به پیشبینی آنها، صنعت نفت عقب خواهد ماند و جا را برای پیشروی انرژیهای تجدیدپذیر، نظیر باد و آفتاب، باز خواهد کرد.
آنان در یک گزارش قابل توجه گفتهاند که «ویروس کرونا صنعت انرژی و جوانب ژئوپلیتیک آن را به طور دائم دگرگون میسازد. با عادی شدن فعالیتهای اقتصادی، میزان تقاضا محدود باقی میماند و ورق به سود طرفداران تغییرات آب و هوایی بر خواهد گشت.»
دلیل اصلی این مدعا این است که منابع انرژی که دنیای صنعتی امروز بیش از صد سال است به آن عادت کرده است، محدودیتهای فیزیکی مهمی دارد. به گفته جف کاری در مصاحبه با ایندیپندنت، نمیتوان شیر نفت را مثل شیر آب هر وقت لازم شد باز یا بسته کرد.
او میگوید، «نفت با سایر فرآوردههای صنعتی خیلی تفاوت دارد. نفت یک ماده ذخیره شده طبیعی است که استخراج آن نیازمند فشار صنعتی است. بستن شیر فشار، در واقع به چاه نفت آسیب میرساند.»
تا همین چند هفته گذشته، هنوز کسی اقدام به توقف عرضه نفت نکرده است. تقاضای جهانی تا ۳۰ درصد، معادل ۳۰ میلیون بشکه در روز، کاهش یافته که در تاریخ بینظیر بوده است. در عین حال، روسیه و عربستان به خاطر جنگی که در سهمگیری بازار دارند، سطح تولید خود را بالا نگه داشتهاند.
به اعتقاد کاری، «از آنجا که نفت و عموما انرژی، باید در سازههایی چون خطوط لوله و پالایشگاه مهار شوند، نمیتوان برای همیشه آن را در حالت مازاد تولید نگه داشت. و نمیتوانید از چاه بیرون بکشید و دور بریزید، بلکه باید آن را وارد سیستم کنید.»
بخش اصلی این سیستم همین الان هم پر است، که بدین معنی است که بسیاری از تولیدکنندگان، به ویژه آنهایی که به خطوط لوله وابستگی بیشتری دارند تا انتقال نفت با کشتی، هیچ انتخابی به جز بستن چاه، یا به زبان خودشان خفه کردن آن، ندارند.
بستن چاه و باز کردن مجدد آن بسیار پرهزینه است و به همین دلیل، شرکتهای نفتی در آلبرتای کانادا یا وایومینگ آمریکا ترجیح میدهند نفت را با قیمت زیر صفر بفروشند که ضرر کمتری بکنند.
رایج است که میگویند در «بستر» زمین یا «مخازن» زیرزمینی، نفت کشف شده است. این اصطلاح رایج، شنونده را به اشتباه میاندازد که گویی نفت در حفرههای زیرزمینی آرام نشسته و منتظر است تا کشف و استخراج شود.
واقعیت این است که نفت به صورت مادهای فشرده در منافذ سنگهای متخلخل زیر زمین ذخیره میشود. برای بیرون کشیدن نفت از این منافذ، لازم است به طور پیوسته به سنگها فشار وارد کرد. در ابتدای کار که فشار به طور طبیعی در زیر زمین بالاست، این کار آسان است و شبیه آنچه در کارتونهای هالیوودی نشان میدهند، به راحتی فوران میکند.
اما با استخراج بیشتر نفت، فشار طبیعی کمتر، و در نتیجه فشار مصنوعی سختتر و پرهزینهتر میشود. تکرار این فرآیند یا حفر چاههای دیگر، هزینه را بیشتر هم میکند.
به گفته کاری، «حل مشکل صنعت نیازمند صرف پول بسیاری است».
این پول، در حجمی که بسیاری از شرکتهای نفتی عادت به گرفتن آن دارند، دیگر به دست نمیاید. پس فقط شرکتهای بزرگ و کارآمد میتوانند از عهده هزینهها برآیند.
همان طور که دنیا به نفت وابسته است، صنعت نفت هم به پول وابسته است؛ طوری که برای کشف و تولید آن باید حجم عظیمی سرمایه به صنعت تزریق کرد. اما تمایل به سرمایهگذاری در سوخت فسیلی، به ویژه در شرایط نامطمئن فعلی، رو به افول است. با نابودی دهها میلیارد دلار سرمایه پس از ورشکستگی اکثر شرکتهای کوچک و بدهکار نفتی آمریکا، تمایل از این هم کمتر خواهد شد.
بازارهای سرمایه بیش از گذشته در سپردن پول به شرکتهای تولید نفت احتیاط میکنند. بانکها شروع به کاهش وام به صنایع نفت و گاز کردهاند و سپردهگذاریهای عظیمی چون کمک یک تریلیون دلاری پادشاهی نروژ، سرمایه خود را در این بخش کاهش دادهاند. بانک انگلستان نیز سرگرم ارزیابی تمایلات زیستمحیطی سرمایهگذاران است، که ممکن است به خاطر حرکت جهانی به سوی هوای بدون کربن، خواهان بیرون کشیدن سرمایه خود از صنعت پر ریسک شود.
در عین حال، انرژیهای تجدیدپذیر، سرمایهگذاری جدیدی است که بیش از پیش جذابیت دارد. ساخت نیروگاه بادی بسیار کمتر از ساخت پالایشگاه نفتی سرمایه میخواهد و گرچه بازگشت سرمایه در این حوزه کمتر است، اما صنعتی منسجم و قابل اطمینان است.
پل فلاد، مدیر سرمایهگذاری در شرکت «مدیریت سرمایهگذاری نیوتون»، میگوید که تولید انرژی تجدیدپذیر از این نظر که حتی در شرایط آشفته اقتصادی پایدار میماند، جذابیت خاصی برای سرمایهگذاری دارد. این همان جایی است که دولتها در پی ظهور بحران کووید۱۹ توجه زیادی به آن کردهاند تا یک برنامه کمک مالی را برای مردم طرحریزی کنند.
به گفته وی، «شرایط کاملا مهیاست. در واقع با یک تیر دو نشان میزنند. هم با عرضه منابع انرژی جدید به کاهش تولید کربن کمک میکنند و هم بودجه مستمریهای کرونایی را از یک درآمد پایدار و مطمئن تأمین ميکنند.»
آقای فلاد ادامه میدهد: «اگر دولتها قصد کمک مالی دارند، به نظر من از مسیر حمایت از نوآوریهای حوزه انرژی تجدیدپذیر و تغییرات اقلیمی به اعتبارات بیشتری میرسند تا حمایت از حوزه نفت و گاز.»
با وجود این چشمانداز تاریک برای سوخت فسیلی، همگان قبول ندارند که کووید۱۹ برای محیط زیست خوشایند است. مؤسسه «مدیریت سرمایهگذاری حقوقی و عمومی» بیش از یک تریلیون پوند از پول مردم را در حوزه نفت و گاز سرمایهگذاری کرده است که بیشتر آنها سپردهگذاریهای طولانی مدت هستند.
نیک استنزباری، رئیس بخش تحقیقات منابع در این مؤسسه، معتقد است که «سقوط قیمت نفت برای محیط زیست خوب نیست، چرا که قرار نبود چنین اتفاقی بیفتد. ما نمیخواستیم قیمت نفت درست در شرایطی سقوط کند که شاهد شتاب حرکت به سوی فناوری پاکیزه و رقابتی بودن آن بودیم. این حرکت حالا فرو نشسته و ناامیدی جای آن را گرفته است.»
از سوی دیگر، مردم به عنوان مصرفکننده، خیلی زود به قیمت ارزان نفت واکنش نشان میدهند. تحقیقات مؤسسه مذکور نشان میدهد که بعد از آخرین کاهش قیمت نفت در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، آمریکاییها در عرض یک ماه شروع به خرید ماشینهایی کردند که مصرف بالاتری دارند. تأثیر این گونه اقدامات، حتی وقتی که مردم ماشینهای خود را با مدل کم مصرف عوض کنند، سالها روی محیط زیست باقی میماند.
البته به اعتقاد استنزباری، آمریکاییها همین الان هم عمدتا به ماشینهای پرمصرف روی آوردهاند. بنابراین، پایین آمدن قیمت نفت احتمالا انگیزهای برای بالاتر رفتن و گرفتن ماشینهای از این هم پرمصرفتر، نخواهد بود.
به گفته استنباری، یک نکته مهمتر و جامعتر در این بحث وجود دارد. اگر قیمت نفت در محدوده بشکهای ۲۰ دلار (قیمت فعلی نفت خام دریای برنت) ثابت بماند، هزینهای را که به خاطر مصرف بیشتر سوخت فسیلی بر محیط زیست وارد میآید، نباید دست کم گرفت. او بر خلاف آن چه جف کاری از گولدمن پیشبینی میکند، اعتقادی به کاهش تولید نفت ندارد و میگوید که تولیدکنندگان آمریکایی میتوانند چاههای نفتی را ببندند و هر وقت لازم شد، دوباره باز کنند.
به گفته وی، «کاهش تولید نفت در دهه آینده محتملتر است، اما هنوز خیلی زود است که بتوان در این خصوص به قطعیت رسید». تولیدکنندگان داخلی آمریکا همین الان هم از ذخایر عظیم نفتی در کشور خبر دارند. فقط کافی است سرمایه لازم را داشته باشند تا بروند و حفاری را شروع کنند.
اما از این همه سر و صدایی که از تغییر رفتار و عادات مردم بعد از پایان همهگیری میشود، چه میتوان گفت؟ مارتین راتس، تحلیلگر نفتی بانک عظیم مورگان استنلی آمریکا، نیز به دوری مردم از سوختهای فسیلی در دراز مدت اعتقاد دارد.
او سه دلیل را برای این تغییر مطرح میکند. نخست آن که قیمت پایین نفت به دولتها فرصت میدهد تا کمک سالانه ۳۰۰ میلیارد دلاری به صنعت نفت را آزاد کنند. دوم، بستههای تشویقی مالی که برای احیای فعالیتهای اقتصادی بعد از فرونشاندن بحران لازمند، به احتمال زیاد در جهت سرمایهگذاری در بخش انرژی پاکیزه خواهد بود. و سوم این که مردم بیشتر از قبل در خانه کار میکنند و کمتر با هواپیما جابهجا میشوند.
راتس در یادداشتی آورده است: «این واقعیت به مذاق تولیدکنندگان نفتی، مخصوصا آنهایی که خودشان را برای چشیدن طعم موفقیت در آینده دور آماده کرده بودند، خوش نمیآید.»
در گزارشی از نشریه انگلیسی AA پیشبینی شده است که کووید۱۹ باعث کاهش دائمی سفرهای کاری خواهد شد، چرا که لوازم و فناوری دورکاری خیلی زود جا افتاد و کارآمدی آنها ثابت شد. به گزارش این نشریه، حتی ممکن است یک طرح ۲۷ میلیارد دلاری جادههای بریتانیا به خاطر همین موضوع مسکوت بماند. و شاید بهتر باشد که بخشی از این پول صرف بهبود وضعیت اینترنت شود.
گزارشهای تصادفات و مرگ و میر جادهای البته احتمالا فعلا اغراقآمیز هستند. نیک استنزباری فکر میکند که هنوز خیلی زود است که بخواهیم در مورد تغییر جدی رفتار عمومی و تأثیر آن بر سفرهای جادهای اظهار نظر کنیم.
او میگوید: «من از روی تجربه خودم میدانم که کار کردن از خانه خیلی موفقتر از آن چیزی است که ابتدا تصور میشد. در درازمدت، از این هم عملیتر میشود که به طور صددرصد تمام کارم را از خانه انجام دهم. پیش از این حتی تصور چنین کاری را هم نمیتوانستم بکنم.»
او ادامه میدهد: «آیا خیلی از ماها تصمیم میگیریم بیشتر از خانه کار کنیم و هر رور چند ساعت از وقتمان را برای خود نگه داریم؟ احتمالا بله.»
او میگوید اما که هیچ کس نمیداند. سودی که از کاهش سفرهای کاری به محیط زیست میرسد، ممکن است به خاطر افزایش تقاضا برای مسافرتهای هوایی در بازارهای نوظهور به هدر برود.
جف کاری از گلدمن سکس، معتقد است که قیمت بالای نفت بعد از عبور از بحران، تقاضا برای سفرهای هوایی را پایین نگه خواهد داشت و باعث خواهد شد مردم کمتر سفر کنند.
او میگوید که با توجه به این که بحران کرونا شرایط خانهنشینی را فقط برای چند هفته به دنیا تحمیل کرد، بعید است که شاهد تغییری اساسی در رفتار و عادات مردم باشیم.
© The Independent