شامگاه روز سهشنبه، انفجاری مهمترین منطقه حفاظتشده کابل– وزیر اکبرخان– را لرزاند. این انفجار ناشی از جاسازی بمبی بود که در وضوخانه مسجد وزیر اکبرخان در قلب منطقه حفاظتشده کابل رخ داد. مقامهای امنیتی به رسانهها گفتند که در اثر انفجار این بمب، سه تن به شمول مولوی ایاز نیازی، امام مسجد جامع وزیر اکبر خان کشته شدند و هشت تن دیگر نیز در این حادثه زخم برداشتند.
مرگ ایاز نیازی که از چهرههای شناخته شده دینی در افغانستان بود، واکنشهای زیادی را در این کشور به همراه داشت. ریاستجمهوری افغانستان بامحکوم کردن این حادثه، آن را کار دشمنان افغانستان دانست. به نقل از محمد اشرفغنی رئیسجمهور افغانستان آمده است که حمله به مراکز دینی و مذهبی مردم افغانستان، حمله بر کرامت انسانها و نوعی جنایت ضدبشری است. همچنان کاربران رسانههای اجتماعی به خصوص فیسبوک پستهای فراوانی را در محکوم کردن قتل او به نشر رساندند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شواهد چنان نشان میدهد که هدف اصلی این انفجار مولوی ایاز نیازی بوده است. او یکی از چهرههای روحانی مطرح در افغانستان بود. ایاز نیازی از دانشآموخته گان رشته الهیات از دانشگاه الازهر مصر بوده است. او مدرک دکترای خود را از این دانشگاه به دست آورد و سپس در دانشکده الهیات دانشگاه کابل مصروف تدریس شد.
اوج شهرت مولوی نیازی در زمان قتل فجیع و موضعگیری این عالم دینی در مورد فرخنده بود. در اسفند سال ۱۳۹۳ مردان خشمگین، فرخنده ساکن شهر کابل را به اتهام سوزاندن اوراق قران، به قتل رساندند. با این که فرخنده ادعا کرد که او قران را نسوزانده است و این ادعا بعدا ثابت شد. اما مردان خشمگین بیخیال از تضرحها و ضجههای فرخنده به تحریک تعدادی از فالبینهای منطقه، اقدام به قتل او کردند. نیازی به دنبال قتل فرخنده، این عمل را جایز دانسته و مردم را به خاطر واکنششان در قبال آنچه او و طرفدارانش اهانت به دین و مقدسات میدانستند، تکریم کرد. سروصداهای شکل گرفته پیرامون این موضع گیری او و انتقاد نهادهای حقوقی، بهخصوص مشخص شدن این مساله که فرخنده قران را نه سوخته بود، نیازی را مجبور ساخت که نسبت به این اظهار نظرش پوزش بخواهد. او بعدا به نزد خانواده فرخنده رفت و او را شهید خواند.
برخلاف آنچه بعضی رسانهها مطرح کردهاند ، نیازی منتقد دولت افغانستان نیز بود. او در خطبه نماز جمعه پیش از سال نو ۱۳۹۸ با انتقاد از عمل کرد دولت، نظام دموکراتیک را برای افغانستان مشکلآفرین دانست. با این حال او را چهره نزدیک به دولت به این خاطر میدانستند که او در مقابل طالبان موضع سختگیرانه داشت. نیازی در بیشتر خطبهها و سخنرانیهایش در مقابل کشتار طالبان واکنش نشان میداد و این گروه را مخالف روح اسلام میدانست.
نیازی را به عنوان یک چهره معتدل روحانی در افغانستان میشناختند. او با تکنولوژی روز جهان آشنا بوده و استفاده از آن را کاملا جایز میدانست. او همچنان طرفدار سرسخت دانشاندوزی دختران بود و دولت را ترغیب میکرد که حتی در مناطق ناامن افغانستان زمینه رفتن دختران به مکتب را فراهم کند. چیزی که روحانیون کمی حاضر به حمایت از آن هستند.
به همین دلیل برخی به این باورند که نیازی توسط جریانها افراطی به خصوص سلفی ها به قتل رسیده است. در افغانستان به صورت عموم اکثریت پیرو مذهب حنفیاند و در قانون اساسی افغانستان نیز مذهب حنفی مذهب رسمی است. اما پس از شکلگیری گروه طالبان، دیدگاههای افراطی سلفی و وهابیت در این کشور در حال ترویج است. پس از سقوط طالبان و حضور ناتو در افغانستان، این جریان قدرت بیشتری پیدا کرده است. در طول ۱۹سال گذشته، یک تعداد از چهرههای روحانی میانهرو، فقط برای این که جایشان را یک ملای افراطی و طرفدار سلفیزم بگیرد، به قتل رسیدهاند. دولت افغانستان بارها از رشد قرائت بنیادگرایانه و افراطی از دین در افغانستان اظهار نگرانی کرده است. تعدادی از چهرههای روحانی نیز در اظهار این نگرانی با دولت همراه بودهاند. از جمله مولوی ایاز نیازی. او در کلاسهای درسش نیز تلاش داشت تا افراطیگری در اسلام را نقد کند و دانشجویان خود را به میانهروی و تساهل رهنمایی کند.
مرگ او را بیشتر از هر گروهی باید به جریانهای افراطی و سلفی ربط داد. هرچند که تا هنوز هیچ گروه تروریستی مسئولیت مرگ او را برعهده نگرفته است.