در افغانستان ضربالمثلی است که میگوید: «خدا کسی را به دهان مردم نیاندازد.» این ضربالمثل حالا با مقداری تغییر این گونه بیان میشود که خدا کسی را به دهان فیسبوک نیاندازد وگرنه فاتحهاش خوانده است.
به دلیل استفاده گسترده از فیسبوک در شهرهای بزرگ افغانستان، این شبکه اجتماعی تبدیل به سمتوسودهنده افکار عامه شده است.
روز سهشنبه دو خبر در فیسبوک به شدت داغ شد.
اولی تیراندازی فرزند شانزده ساله یک نماینده مجلس در شهر کابل و دیگری برخورد معاون یک نهاد مهم دولتی درمورد احمدشاه ابدالی موسس سلسه درانیها در افغانستان. در هر دو مورد خبرها بهشدت ضدونقیض بود. به دلیل نبود قانون پیگرد جرایم سایبری، کاربران شبکههای اجتماعی بدون واهمه از مواخذه و پیگرد، خبرها را هرگونه که بخواهند ویرایش و پخش میکنند. به طور مثال معاون اداره مستقل ارگانهای محل که یک نهاد قدرتمند در افغانستان است به دلیل اشتباه املایی در نوشتن عبارت (احمدشاه ابدالی امپراتور افغانستان) که در آن واژه امپراتور (امپراتو) آمده بود، زیر واژه خط کشیده و نوشته بود که واژه امپراتور را تصحیح کنید. همین برخورد کوچک باعث شد تا حتی رسانهها به این مساله بپردازند و هرچه معاون اداره ارگانهای محل در فیسبوکش توضیح داد که هدف او تصحیح اشتباه املایی بوده، دیگر به گوش کسی فرو نرفت. حالا کمپینی برای برکناری معاون ارگانهای محل به وجود آمده و احتمال دارد به زودی او را از کار برکنار کنند.
در مورد فرزند نماینده مردم نیز چنین شد. عکسهای زیادی از او در فیسبوک به نشر رسید که نشان میداد او در حال بازی با تعداد زیادی اسلحه است. حتی رسانههای معتبری چون طلوع نیوز نیز به این مساله پرداختند.
در افغانستان رسانههای تصویری، شنیداری و چاپی کمکم دارند در مقابل شبکههای اجتماعی عقبنشینی میکنند. تاثیر روانی شدید این شبکههای اجتماعی به حدی شده که جز معدود افرادی که به عملکرد شبکههای اجتماعی واقفاند، بقیه فکر میکنند هر چیزی که در فیسبوک نشر میشود واقعی است.
داستان حکیم الکوزی و دوای شفابخشش برای بیماران مبتلا به کرونا هم از همین فیسبوک آغاز شد. هجوم مردم به کلنیکهای حیکم الکوزی برای بهدست آوردن چند قطره (شفابخش) به دلیل نشر خبرهایش در فیسبوک بود. وگرنه هیچ رسانهای در آغاز علاقهای به پرداختن به این موضوع نداشت.
آسیبهای اجتماعی شبکههای اجتماعی
باور بیاندازه مردم افغانستان به شبکههای اجتماعی به حدی قوی است که سیاستمداران و فعالین اجتماعی، شبکههای اجتماعی بهخصوص فیسبوک را بهترین تربیون برای فعالیتهایشان و بهترین ابزار برای تخریب حریف میدانند. در زمان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، نامزدها در کنار تیمی که فعالیتهای نامزدها را در شبکههای اجتماعی منتشر میکردند، هر نامزد تعدادی کاربر مخفی داشت که وظیفهاش تخریب حریف بود. به این کاربران (فیسبوک چلونکی) یا رانندههای فیسبوک میگویند.
بعد مخرب فیسبوک در افغانستان بیشتر از بعد مثبت آن است. به همین دلیل نهادهای اطلاعاتی منطقه که در افغانستان نفوذ کافی دارند از ذهنیت تاثیرپذیر افغانها از فیسبوک استفاده کافی میکنند. گزارشی منتشر شد که اطلاعات کشورهای همسایه هزاران صفحه جعلی را با نامهای افغانی در فیسبوک ایجاد کردهاند که کارشان ایجاد تفرقه در میان مردم است. به راستی هم به طور معمول خبرهای تنشآفرین برای نخستین بار توسط همین صفحههای جعلی که هویت پشت سر آن معلوم نیست به نشر میرسد. اما بقیه کار را دیگر خود افغانها به اندازه کافی پیش میبرند.
با این که شبکههای اجتماعی، ابزار قدرتمندی برای نزدیک کردن انسانها در جهان است. اما متاسفانه در افغانستان این رویکرد متفاوت شده است. حالا شبکههای اجتماعی به شدت نفاق، درگیری و عصبیتهای قومی، زبانی، مذهبی و منطقهای را دامن میزند. به همین دلیل عدهای تلاش دارند تا از شبکههای اجتماعی بهخصوص فیسبوک به دور باشند.