تظاهرکنندگان دموکراسیخواه سودانی اولین کسانی بودند که به دخالت عربستان سعودی در انقلابشان اعتراض کردند. همه ما میدانیم که سعودیها و اماراتیها میلیونها دلار پول به رژیم عمر البشیر- کسی که به خاطر جنایات جنگی تحت تعقیب دیوان بینالمللی کیفری است و اکنون توسط یک دار و دسته نظامی مانند دار و دسته السیسی از قدرت کنار رفته - تزریق میکنند. اما این تظاهرکنندگان سودانی بودند که اولین بار این شعار را دادند: «ما کمک سعودیها را نمیخواهیم، حتی اگر مجبور باشیم لوبیا و فلافل بخوریم.»
لازم به گفتن نیست که این شعار در کنار شعارهای معروفتر «انقلاب مردم» سر داده میشد.
عده کمی به این رویداد مهم توجه کردند - واشنگتن پست یکی از آنها بود - ولی جنازههای پر شده با آبی که از نیل بیرون کشیده میشوند باید توجه ما را به پشتیبانی اماراتیها و به خصوص سعودیها از حکومت نظامی شبه انتقالی سودان جلب کنند.
نباید شگفت زده شویم. سر بریدنهای قانونی و مرسوم سعودیها پس از دادگاههای نمایشی، بعد از آن بقایای تکه تکه شده یک روزنامهنگار سعودی و اکنون جنازههای متلاشی شده سودانی که در طولانیترین رود آفریقا روی هم انباشت میشوند. به اینها، حمله اماراتیها به یمن و کشتار پیامد آن را نیز بیفزایید تا شباهت دهشتناکشان را حس کنید. مشکلات سیاسیای که با مرگهای وحشیانه حل میشوند.
آنچه صدها هزار تظاهرکننده سودانی که اکنون از گروههای شبه نظامی زیر دست رژیم جدید و به ظاهر موقتی مخفی میشوند، میخواهند بدانند مشخص است و آن این نیست که آیا عمر البشیر مجازات خواهد شد یا نه.
تظاهرکنندگان درباره سرشت واقعی رابطه بین دولتهای خلیج(فارس) با دو نفر سوال دارند. یکی از این دو محمد حمدان دقلو(ملقب به حميدتي)، فرمانده رعبآور «نیروهای حمایت فوری» است و دیگری عبدالفتاح البرهان، رئیس ظاهری شورای نظامی است که پس از سقوط عمرالبشیر حکومت را به دست گرفته است. هر دوی این افراد به تازگی از کشورهای خلیج (فارس) دیدار کردند. سودانیهایی که در پایتخت کشورشان در خیابانها اردو زدهاند، میخواهند بدانند دلیل اینکه عربستان و امارات متحده عربی قول کمکی ۳ میلیارد دلاری به حکومت انتقالی دادهاند، چیست.
به همین دلیل آنها ترجیح میدهند لوبیا و فلافل بخورند ولی پول سعودیها را نگیرند. اکنون که صحبت از مصر شد باید گفت، سودانیها نیز خودشان واقفند، تجربه جدید و دموکراتیکشان که در آن خواستار برکناری عمر البشیر و شکلگیری دولتی غیرنظامی شدهاند که زمینه را برای انتخاباتی دموکراتیک مهیا میکند، شباهتهای زیادی به تجربه تظاهرات مردم قاهره پس از سال ۲۰۱۱ دارد.
شکی نیست که مبارک عمر البشیر مصر بود و ژنرال طنطاوی رئیس شورای عالی نیروهای مسلح مصر (که لازم به گفتن نیست، وظیفه حفاظت از انتخابات آینده را برعهده داشت) همان نقشی را بازی کرد که امروز برهان در سودان بازی میکند. انتخابات آزاد، یک سال به مردم مصر دولتی منتخب مردم داد. دولتی که ریاست آن با محمد مُرسی بود و به شدت تحت نفوذ و کنترل اخوان المسلمین بود. تا آنکه ژنرال عبدالفتاح السیسی که پس از این رویدادها ارتشبد السیسی شد، در کودتایی نظامی حکومت مرسی را سرنگون کرد، دیکتاتوری را دوباره احیا کرد و - با شگفتی تمام - کمکهای اقتصادی وسیعی از عربستان سعودی و امارات دریافت کرد.
آن صدها هزار نفر مصری که حکومت مبارک را سرنگون کردند، اکنون همگی یا کشته شدهاند، یا فرار کردهاند، مخفی شدهاند و یا در زندان سرویسهای امنیتی مصر هستند. بنابراین شکی نیست که انقلابیون سودانی - حتی اگر خود را تنها تظاهرکنندگان دموکراسی خواه بدانند - نگران این هستند که به زودی با سرنوشتی مشابه همتایان مصریشان مواجه شوند. حکومتهای دست و دلباز خلیج(فارس) قرار است با کمکهای بیشتر به برهان و گروه نامیموناش دوباره به آنها حمله کنند.
خود شخص السیسی ریاست نشست اضطراری اتحادیه آفریقا را به عهده داشت که در آن سه ماه به برهان فرصت داده شد تا «انتقال قدرت» به نیروهای غیر نظامی را انجام دهد. اگر سعودیها با ثروت هنگفتشان به السیسی در مصر کمک کردند، چرا به برهان کمک نکنند؟ این ۳ میلیارد دلار به جز تقویت رژیم برهان - که با تظاهرات در اعتراض به اقتصاد ورشکسته سودان روی کار آمد، چه مصرف دیگری میتواند داشته باشد؟
سودان و مشخصا سودانیهای شبه نظامیِ تحت فرماندهی خطرناک و بینهایت بدنام «دقلو» - بیشتر از ده هزار نفر که بسیاری از آنها در دارفور جنایت جنگی کردهاند - برای سعودیها در یمن علیه حوثیها جنگیدهاند. همچنین به گفته الجزیره «دقلو» در ماه می با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودیها دیدار کرد و قول داد «در مقابل همه تهدیدها از طرف ایران و حوثیها» از عربستان حمایت کند. او در ادامه قول داد به ارسال نیروهای سودانی به یمن ادامه دهد.
بسیاری از سودانیهایی که در یمن میجنگند، توسط برهان جذب شدهاند و تعداد زیادی از آنها تحت فرماندهی دقلو بودهاند. با این وضعیت آیا جای شگفتی دارد که محمد بن سلمان قصد دارد، رابطهاش را با دقلو ادامه دهد؟ اگر اتفاقی در سودان بیفتد، بهتر از دموکراسی پارلمانی خواهد بود - به خصوص دموکراسی مانند مصر که در آن اخوان المسلمین روی کار بود.
در میانه این وضعیت احتمال «خنجر از پشت» زدن به تظاهرکنندگان، ایالات متحده در وضعیتی شرمآورتر از وضعیتش در مصر قرار دارد. وزیر امور خارجه وقت آمریکا، هیلاری کلینتون تصمیم گرفت به حمایت از مبارک ادامه دهد تا اینکه اوباما به این نتیجه رسید، او در آخرین روزهای حکومتش است. سپس او به مرسی خوش آمد گفت ولی نمیدانست آیا باید کودتای سیسی را کودتا بنامد یا نه. البته باید جان مککین را در این مورد تحسین کرد که فورا اقدام سیسی را کودتا خواند.
در شرایط فعلی دولت ترامپ به غیر از اظهار نظرهای کلی در مورد محکوم کردن خشونت در سودان هیچ سیاست خاصی در مورد اتفاقات این کشور نداشته است. به ظاهر ایالات متحده مانند همه جای جهان خواستار دموکراسی در سودان است. اما همه میدانند که ترامپ نگاهی منحرف به جهان دارد. او ولیعهد سعودی را - علیرغم قتل خاشقجی متحدی قابل اعتماد میداند و سیسی را «انسانی بزرگ» خطاب میکند.
همانطور که یکی از معاونین سابق وزارت امور خارجه آمریکا به نشریه فارین پالیسی گفت: «رهبران عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر ارزشهای اساسی دموکراتیک ما را قبول ندارند و نگاهشان درباره آنچه باید در سودان روی دهد با سیاستهایی که ایالات متحده باید داشته باشد، تفاوتی اساسی دارد.»
اتحادیه اروپا نیز طبیعتا بسیار مشتاق برگزاری انتخابات دموکراتیک است، هر چند با وجود اینکه این را بیان نمیکند بسیار نگران این است که حزب حاکم سابق که دستگاه سیاسیاش هنوز در قدرت است، برنده انتخابات شود. در هر صورت کشورهای خلیج و مصر خواستار دموکراسی در سودان نیستند.
آیا آنها آنقدر قدرت دارند که بتوانند شکست انقلاب را تضمین کنند؟ یا اینکه آنچنان نگران تاثیر دموکراسی در سودان روی حکومتهای مستبدانه خودشاناند که باید انقلاب سودان را شکست دهند؟ تل جنازهای که پس از کودتای سیسی علیه مُرسی و اخوان المسلمین ایجاد شده بود، سر بریدن شیعیان تندرو در عربستان سعودی، تکه تکه کردن جمال خاشقجی و انداختن تظاهرکنندگان سودانی به نیل به وضوح نشان میدهد که نیروهایی که میخواهند هرگونه انقلابی را شکست دهند، هیچ مخالفتی را تحمل نمیکنند.
© The Independent