از صبح شنبه که خبرهای جسته و گریختهای درباره «دستگیری جمشید شارمهد»، رئیس گروه «تندر»، در رسانههای رسمی و غیررسمی ایران منتشر شد، عملا هیچ جزئیات دقیقی منتشر نشده و خبر هم مبهم است.
وزیر اطلاعات در مصاحبهای تلویزیونی نکته چندانی در این باره نگفت و بیشتر بر اهمیت این وزارتخانه و «صفر بودن» کسانی مثل جمشید شارمهد تأکید کرد.
ارائه اطلاعات به صورت قطرهچکانی معمولا زمانی صورت میگیرد که برنامهای تبلیغاتی در دستور کار باشد و مدیریت زمان، نقشی مهم داشته باشد.
پرسشهای فراوان
خبر منتشرشده درباره دستگیری جمشید شارمهد انبوهی از پرسشها را پدید آورده است؛ هم در رسانهها و شبکههای اجتماعی ایرانیان و هم در رسانههایی مانند «جروزالم پست» و «اسپوتنیک» و «فرانس ۲۴» و غیره.
برخی از سوالات مطرحشده از این قرارند: این خبر چقدر درست است؟ در صورت صحت، دستگیری داخل ایران انجام گرفته است یا خارج از ایران؟ در کدام کشور؛ ترکیه یا عراق؟ چرا تناقضها درباره انفجار در حسینیه شیراز تمامی ندارد؟ آیا ماجرا، چنان که برخی رسانهها گمانهزنی کردهاند، به رقابت پنهان وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پس از دستگیری روحالله زم مربوط است؟ یا این پیامیست به دنیا در زمانی خاص که «آمریکا از یک گروه تروریستی حمایت کرده است؟»
مقامهای جمهوری اسلامی ایران و رسانههای نزدیک به آنان تاکنون پاسخی به هیچ یک از این پرسشها ندادهاند.
آنچه گذشت
از صبح شنبه شماری از چهرههای نزدیک به منابع امنیتی، از جمله مهدی بختیاری، مدیرکل سیاسی تسنیم، در شبکههای اجتماعی پیامهایی مبهم منتشر کردند و نوشتند: «سرکرده گروه تروریستی تندر در دستان وزارت اطلاعات.»
ابتدا گمان میرفت که خبری مربوط به فرود فولادوند در راه باشد؛ رئیس پیشین «تندر» که از خرداد ۹۰ مفقود است.
اما اندکی بعد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیهای اعلام کرد که در یک «عملیات پیچیده و موفق»، جمشید شارمهد را «به دام انداخته است.»
پس از آن، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران چندین بار گزارشهایی منتشر کرد که تدوینی بود از اجراهای جمشید شارمهد در تلویزیونهای فارسیزبان لسآنجلس و چند ثانیه از «اعترافات» او.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در تمامی گزارشهای مختلفی که روز شنبه از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد، فقط سه تصویر ظاهرا جدید دیده میشود:
در تصویر نخست، جمشید شارمهد فقط نام و سال تولدش را میگوید، اما تصویرهای دوم و سوم او را با چشمبند و پیراهنی متفاوت نشان میدهد که
درباره موضوع و فردی نامشخص دو سه جمله (برش خورده) میگوید که تلویزیون جموری اسلامی ایران عبارت «حسینیه شیراز» را در آن برجسته میکند.
جمشید شارمهد در تصویر نخست تکیدهتر از دو تصویر بعدی است.
در بین پخشهای متعدد این گزارشها، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران نیز در برنامهای تلویزیونی حاضر شد و گفت که گویا کسانی «بعید میدانستند» که وزارت اطلاعات «بتواند این آدم را با یک برنامه پیچیده هدایت کند و در داخل جمهوری اسلامی ایران او را در اختیار بگیرد.»
او همچنین گفت: «باورشان این نیست که ایشان در ایران دستگیر شده و در ایران در اختیار سرویس اطلاعاتی قرار گرفته است، بلکه خیال می کنند که ایشان در خارج از کشور است و عکسها هم مربوط به خارج است.»
هم در گزارشهای تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و هم در اظهارات محمود علوی، «انفجار حسینیه شیراز» به نیروهای مرتبط با جمشید شارمهد نسبت داده میشد و ادعا میشد که وزارت اطلاعات «۲۷ اقدام دیگر این گروه را خنثی کرد.»
واکنش گروه تندر
تارنما و کانال تلگرام «انجمن پادشاهی ایران – تندر» بیانیهای منتشر کرده است که خبرهای روز شنبه را تایید یا تکذیب نمیکند.
در این بیانیه که عنوان آن «واکنش به خبرهای منتشرشده از ربوده شدن مهندس جمشید شارمهد» است، از جمله آمده است که او «با تلاش و سختی بسیار، با وجود تمام تنگناها و شرایط جسمی نامناسب، به سان یک فرمانده واقعی، دلاورانه و شجاعانه، رأسا پای در میدانی دشوار و غیرقابل پیشبینی نهاد تا با تمام توان خود درفش کاویانی را به آریا بوم برساند.»
این بیانیه همچنین گفته است که «اطلاعات لازم در مورد وضعیت جناب مهندس جمشید شارمهد» منتشر خواهد شد و «داستانسرایی و قصهپردازی شبکههای مختلف مورد تأیید انجمن پادشاهی ایران - تندر نمیباشد.»
مورد عجیب انفجار حسینیه شیراز
در گزارشهای تلویزیونی که روز شنبه در ایران پخش شد، بارها بر دست داشتن گروه تندر در انفجار شیراز تأکید شد و صحنههایی احساسی مربوط به حادثه و عزاداری بستگان قربانیان پخش شد.
انفجار در یک حسینیه وابسته به «کانون رهپویان وصال» در شیراز، در فروردینماه ۸۷ روی داد و بنابر گزارشها، ۱۴ کشته برجای گذاشت.
با آن که «گروه تکاوران انجمن پادشاهی ایران» مسئولیت آن انفجار را برعهده گرفت، اما سیر حوادث نشانگر آن بود که جنبههایی از ماجرا پنهان است.
نخست، وزارت کشور اعلام کرد که بررسیها نشان میدهد که وجود مهمات جنگی که برای برگزاری نمایشگاهی به آن محل منتقل شده بود، عامل انفجار بوده است و انتقال مواد انفجاری از بیرون «توسط عوامل و عناصر معاند، اعم از داخلی و خارجی» منتفی است.
حدود یک ماه بعد،، مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور وقت، گفت که تلفنی به او خبر دادهاند که «بمبگذاران حادثه اخیر را دستگیر کردیم.»
پس از آن، وزارت اطلاعات ناچار شد در بیانیهای به توجیه تناقضی که پیشآمده بود، بپردازد: «تیم فنی آنچه به دست آورد بیانگر آن بود که این مسایل حاکی از اقدامی عمدی نبوده ولی تحقیقات ادامه یافت.»
پس از آن نیز سلسلهای از اظهارنظرها، از مقامهای استانی گرفته تا شخص اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری وقت، درباره آن حادثه منتشر شد.
سرانجام، دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی سه نفر را (دو دانشجو و یک کارگر) به انفجار در حسینیه شیراز متهم و آنها را به اعدام محکوم کرد. حکم اعدام آن سه نفر در فروردین ۸۸ در شیراز اجرا شد.
مصاحبه شبکه پرستیوی با یک نفر که وی را «علی موسوی مطلق، از عوامل بمبگذاری شیراز» میخواند، نیز خبرساز شد، اما بعدا مشخص شد آن مصاحبه تقلبی بوده است.
درباره انجمن پادشاهی و گروه تندر این نکته نیز گفتنی است که در سال ۹۰ در میانه کشمکشهای جناحی بین گروههای رقیب در جمهوری اسلامی ایران، برخی از تارنماها عکسی از محسن رضایی منتشر کردند که در کنار «بهرام آبتین، عضو انجمن پادشاهی ایران» نشسته و «جلسه محرمانه بوده است.»
مقامهای جمهوری اسلامی ایران حوادث دیگری را نیز به گروه تندر نسبت دادهاند که از آن میان میتوان به کشته شدن چند نفر اشاره کرد که از آن با عنوان پرونده «ترور دانشمندان هستهای» یاد میشود.