نوید کریمی و دوستانش چهار سال پیش برای شکست دادن تندروها و به پیروزی رساندن اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ایران رأی دادند. پانزده ماه بعد به همان پرشوری از حسن روحانی در برابر رقیب محافظهکارش ابراهیم رئیسی حمایت کردند.
آنها معتقد بودند رئیسی، قاضیِ سابقِ عضو "هیئت مرگ"، واپسگرا و عوامگرایی خطرناک است.
نوید میگوید: حرف زدنش مثل (محمود) احمدینژاد است که با دم زدن از مبارزه با فساد و رسیدگی به فقرا راه خود را باز کرد. پدرم به من هشدار داد به هیچ وجه فکرش را هم نکنم که به رئیسی رای بدهم و آن چه را در دوران احمدینژاد رخ داد به خاطر داشته باشم. بله من از روحانی حمایت میکنم.
یکی از دوستان نوید، ابراهیم، در تأیید حرف او سر تکان میدهد: «احمدینژاد بیست سی سال ما را عقب انداخت. تازه حالا کمکم داریم از شر تبعات کارهایش خلاص میشویم.»
آن زمان شعار همه این بود که به دوران احمدینژاد باز نمیگردیم. اگر ایران قرارداد هستهای را با ابرقدرتهای جهان امضا میکرد نشانه این بود که میخواهد درهایش را دوباره به روی جهان باز کند. نوید ۲۳ ساله در دیدار قبلیمان از برنامههای زندگیاش برایم گفته بود که میخواهد با مدرک مهندسیاش کار پردرآمدی پیدا کند، زمینی به ایالات متحده سفر کند و از جنگ سوریه جان به در ببرد.
اما با انتخاب دونالد ترامپ و ناامنی اقتصادی ناشی از تهدید او به خروج از برجام ابرهای تیره کمکم آسمان را میپوشاند و خبر از طوفان میداد. نوید هنوز کار پیدا نکرده بود؛ با ممنوعیتی که دونالد ترامپ در مورد سفر مسلمانان به آمریکا وضع کرد، با آن که عموی نوید که در ایالت ایلینوی درس خوانده بود او را به جک کرواک معرفی کرده بود، دیگر سفر زمینیاش به آن زودی میسر نبود. اما نوید با لبخندی شرمسارانه گفت دستکم یکی از نقشههایش را توانست عملی کند، یعنی به خدمت اجباری نرفت و او را به جنگ سوریه نفرستادند.
در جریان کارزارهای انتخاباتی، تندروها رئیس جمهور روحانی را به باد حملههای شدید گرفتند. رئیسی و حامیانش بارها این پیام را تکرار کردند که توافق با غرب باعث تضعیف امنیت ملی شده و نمیتوان به ایالات متحده و همپیمانانش اعتماد کرد.
اما حامیان تغییر و اصلاح در کنارش ماندند و پیروزی مقتدرانهاش را رقم زدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
احمدینژاد هم میخواست در انتخابات شرکت کند، اما شورای قدرتمند نگهبان که صلاحیت نامزدها را بررسی میکند مانعش شد. حتی برنامه داشت با چند روزنامهنگار مصاحبهای ترتیب دهد اما آن را هم فوراً لغو کردند.
چند روز بعد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا اولین سفر خارجی رسمی خود را به منطقه خلیج فارس و اسرائیل انجام داد. در این سفر تلاش کرد برای مقابله این کشورها با آنچه تهدید ایران میخواند به آنها سلاح بفروشد و همچنین اعلام جنگ اقتصادی با ایران کرد.
انتخابات مجلس ایران که شش ماه پیش آن را پوشش خبری دادم با انتخاباتهای قبلی بسیار متفاوت بود. با روی کار آمدن ترامپ و اعمال تحریمهای مجازاتی علیه ایران و ادامه روند ابطال توافق هستهای، امیدها به تغییر وضع کشور با دستیابی به توافق هستهای بر باد رفته بود.
اوضاع اقتصادی کشور وخیم بود. گاه و بیگاه تظاهرات خیابانی گستردهای به وقوع میپیوست. ترور سرلشگر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط ایالات متحده و سپس حادثه شلیک به هواپیمای اوکراینی در آسمان ایران نگرانیها از بروز کشمشهای جدی را به شدت افزایش داده بود.
عده نسبتاً کمی این بار در انتخابات رأی دادند. مردم دلمرده و ناامید و نگران آینده مبهم کشور بودند. خشم و سرخوردگی مردم ایران متوجه سیاستمداران داخلی و نیز دشمنان خارجی بود.
بسیاری از کسانی مثل نوید و دوستانش که در گذشته با شور و شوق صف کشیده بودند تا از آزادیخواهان حمایت کنند این بار خود را کنار کشیدند. برخی مانند امیر و مریم شریفی حتی تا پای صندوق رأی رفته ولی رأی نداده برگشته بودند.
امیر شریفی که صاحب نمایشگاه خودرو بود و در بخش لیبرالتر و مرفهتر پایتخت زندگی میکرد گفت «مقصر کدام است؟ دولت یا تحریمهای آمریکا؟ من میگویم هر یک نصف تقصیر را بر گردن دارد. البته تحریمها باعث مشکلات بسیار شده است، اما سیاستمداران هم باید مسئولیت فساد و بیعرضگی خود را بپذیرند.»
همسرش مریم افزود: «به نظر ما واقعاً رأی دادن ما نمیتواند تغییر آنچنانی ایجاد کند. به همین خاطر تصمیم گرفتیم این بار رأی ندهیم. داریم برمیگردیم خانهمان. دیگر اینجا ماندن وقت تلف کردن است.»
نتیجه انتخابات پیروزی قاطع تندروها بود. همه کرسیهای تهران و اکثریت کرسیهای باقی شهرها را از آن خود کردند. میزان مشارکت مردم در این انتخابات در پایینترین حد خود از بهمن ۵۷ تا کنون و حدود ۴۲ درصد در مقایسه با ۶۲ درصد در انتخابات قبلی بود. این رقم در شهرها که در دوره پیش پیشگام انتخاب اصلاحطلبان بودند به ۲۵ درصد کاهش مییافت.
ایران همچنان دوران سیاهی را میگذراند و ضربه شیوع ویروس کرونا نیز قوز بالا قوز شده است. کشور دچار تفرقه و بیاعتمادی است. انتخابات ریاست جمهوری سال آینده مسیر کشور را مشخص خواهد کرد.
محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران و رئیس سابق نیروی انتظامی که با بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار رأی نماینده تهران شده سخنگوی جدید مجلس و پرچمدار محافظهکاران است.
اما یک نفر دیگر هم هست که میخواهد در رقابتهای سیاسی برای خود جا باز کند. به نظر میرسد محمود احمدینژاد نیز تلاش برای جا دادن احتمالی نام خود در میان نامزدهای انتخابات سال آینده ریاست جمهوری را آغاز کرده است.
احمدینژاد به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی نامه نوشته و نقشه راهی برای خروج این کشور از جنگ یمن پیشنهاد داده است. رونوشت این نامه برای وزارت خارجه ایران، عبدالمالک الحوثی رهبر نیروهای حوثی یمن و دبیرکل سازمان ملل آنتونیو گوترش هم فرستاده شده است.
آقای احمدینژاد گفت هم ایران و هم عربستان سعودی مسئول کشمکشهایی هستند که به وجود آمده و باید با هم در پیدا کردن راه حل همکاری کنند.او اعلام کرد «این جنگ جنگی غیرمنطقی و ناموجه و محصول برخی دشمنیها و مداخلات بینالمللی در سطح منطقهای و فراتر از آن است.»
احمدینژاد معتقد است فقط عربستان سعودی (رقیب اصلی سنیِ حکومت شیعی ایران در منطقه) نیست که باید طرف مذاکرات باشد، بلکه «شیطان بزرگ» آمریکا نیز باید در این مذاکرات شرکت کند. او در این نامه تأکید کرد: «عمیقاً معتقدم ملتها باید با صلح و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند. هرجا جنگ و اختلاف باشد خلاف ذات بشر است.»
در چند سال اخیر احمدینژاد بیانیههایی راجع به مسائل بینالمللی علیالخصوص در فضای مجازی منتشر کرده است و نامه یمن را هم میتوان تلاش دیگری در راستای این جلب توجههای او خواند، تلاشی که ماحصل آن عرض اندام کردن در عرصه سیاسی است.
اما این کار آسان نخواهد بود. رابطه احمدینژاد با رهبر ایران علی خامنهای که ابتدا از ریاست جمهوری او حمایت کرد کاملاً به هم خورده است و نشانی از بهبود این رابطه نیز به چشم نمیخورد.
برخی معتقدند احمدینژاد بارها خواسته آیتالله خامنهای را ببیند، اما رهبر جمهوری اسلامی او را نپذیرفته است. عباس امیریفر، روحانی و مشاور فرهنگی احمدینژاد در دوران ریاست جمهوریاش گفت: «سه سال است احمدینژاد به هر دری میزند و التماس میکند که اجازه دهند رهبر را ببیند، اما وقت ملاقات به او نمیدهند.» اما تارنمای منتسب به احمدینژاد با عنوان «دولت بهار» اتهاماتی علیه رهبر انقلاب منتشر کرد، مبنی بر این که ثروت هنگفتی به دست آورده است و او را به ساکت کردن منتقدانش متهم کرد.
در هر حال ایران سال آینده رئیس جمهور جدیدی خواهد داشت، چون طبق قانون اساسی روحانی نمیتواند سه دوره پشت سر هم رئیس جمهور شود. وضعیت ناپایدار است و همچنان مشخص نیست فشارهایی مثل همهگیری کرونا و تبعات اقتصادی آن چه اثری بر شکلگیری رویدادها خواهد داشت.
انتخابات در نقطه دیگری از دنیا نیز بر روبدادهای ایران اثر بسیار زیادی خواهد داشت. احتمال دارد ریاست جمهوری جو بایدن پس از انتخابات ماه نوامبر در ایالات متحد منجر به تغییرات چشمگیری در برخی ابعاد سیاستهای خارجی آمریکا شود، تغییراتی که برخی دولتها در سراسر جهان از آن آگاهند. در این زمینه، درخواست احمدینژاد مبنی بر از سرگیری گفتوگوها با آمریکا ممکن است حرکت هوشمندانهای باشد.
احتمال موفقیت سناریوی بازگشت طفل خاطیای به نام محمود احمدینژاد به آغوش پدر بسیار کم است، اما روزگار بازیهای عجیب کم ندارد. ضمناً فراموش نکنیم ده سال پیش کمتر کسی میتوانست رئیس جمهور شدن دونالد ترامپ در ایالات متحد را پیشبینی کند.
© The Independent