انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران در حالی انجام میشود که جامعه ایران در این اواخر، بحرانهایی باورنکردنی را پشت سر گذاشته است. رویدادهای این چند ماه اخیر در ایران، برای خبرهترین تحلیلگران سیاسی هم غیرقابل پیشبینی بود. از ماجرای گران شدن ناگهانی بنزین و اعتراضات خیابانی و کشته شدن صدها معترض، تا ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا و شلیک موشکی سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراین، و تا آشکار شدن پرونده شکنجههای وحشتناک یکی از متهمان پرونده محیط زیست در زندان در همین روزها، رویدادهایی بودهاند که پی در پی، بر فضای سیاسی و اجتماعی ایران سایه افکندهاند.
در این میان، مجموعه حکومت ایران، با چالش انتخابات مجلس در روز دوم اسفند ماه نیز روبهرو است. انتخاباتی که به اعتقاد بسیاری از مفسران، یکی از متفاوتترین همهپرسیهای دوران جمهوری اسلامی خواهد بود؛ هرچند، این تفاوت را نمیتوان تنها در تفاوت نگرش در حوزه مسایل سیاسی ایران دانست.
اعتراضات مردمی در آبان ماه ۹۸، نشان داد که مردم عادی جامعه که زندگیشان دستخوش فقر شدید مالی است، به شدت به ستوه آمدهاند. در سالهای گذشته، اعتراضات گسترده خیابانی از این دست، بیشتر به مسایل ایدئولوژیکی و تفکرات سیاسی مربوط میشد تا دغدغه نان شب.
از همین رو، به نظر میرسد که دولت ایران که از طرفی تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی توسط ایالات متحده آمریکا قرار دارد، نه تنها در امور مربوط به تحریمها و برجام موفق نبوده است، بلکه در تامین نیازهای اساسی شهروندان هم با مشکلات متعددی دست به گریبان است. این امر، آحاد جامعه را به شدت از عملکرد دولت فعلی ناراضی کرده است و به گسست بیشتر حکومت از مردم انجامیده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در همین پیوند، روزنامه «هاآرتص» در مقالهای با اشاره به «هراس دولت ایران از جوانان ایرانی» نوشته است که با وجود آن که بخش مهم و چشمگیری از جمعیت ایران را جوانان تشکیل میدهند، دولت فعلی نتوانسته است هیچ اقدام مثبت و قابل تاملی برای آنان به ثمر رساند. بر آن مبنا، آن مقاله نتیجه گرفته است که عدم توانایی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان و افزایش نرخ بیکاری که با افزایش قیمتها و نرخ تورم ناشی از تحریمهای آمریکا همراه شده است، شاید منجر به خانهنشینی جوانان ایرانی در روز انتخابات آتی مجلس شود. «هاآرتص» همچنین به سخنان اخیر آیتالله خامنهای اشاره داشته است که شرکت در انتخابات را موازی با تضمین امنیت و آرامش در کشور دانسته است.
واقعیت این است که حکومت ایران، در تمام رای گیریها و انتخاباتها، تمام طیفهای سیاسی و مردم را به آمدن پای صندوقهای رای دعوت میکند و حضور میلیونی و پر شور مردم را در هر انتخاباتی، نشانگر رضایت عموم مردم از عملکرد خود معرفی میکند. دولتمردان نیز در فرصتها و گفتوگوهای بینالمللی، از همین موضوع استفاده میکنند تا در مقابل انتقادات، سپر دفاعی از «مشروعیت» داخلی خود، نزد جهانیان نشان دهند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، چند ماه پیش در جلسهای با حضور خبرنگاران در کشور سوئد، به وضوح مشارکت مردم در انتخابات را توجیهی میدانست که بر مبنای آن، گویا «حکومتی دموکراتیک» در ایران وجود دارد، و مردم ایران نیز با مشارکت خود در انتخابات نشان دادهاند که از «دموکراسی» موجود ناراضی نیستند. او گفت که چگونه میتوان خبرهای مدعی سرکوب مردم و رفتار وحشیانه حکومت در داخل کشور با معترضان را درست دانست، وقتی هر بار ۷۳ درصد از مردم در انتخابات شرکت میکنند؛ در حالی که در ایران، شرکت مردم در انتخابات اجباری هم نیست.
این سخنان محمدجواد ظریف، در حالی بیان میشد که مردم ایران در هر دو دور قبلی انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت چشمگیری داشتند. اما از جمله دلایل آن حضور چشمگیر، رقابتی بود که میان کاندیداهای اصولگرا و اصلاحطلبان جریان داشت. بعد از ماجرای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که بسیاری به نتایج آن معترض شدند و آن اعتراض، به حرکتها و ناآرامیهای گستردهای انجامید که جنبش سبز نام گرفت، آقای احمدینژاد، از طیف نزدیک به اصولگرایان، برای بار دوم در جایگاه رئیس جمهوری قرار گرفت.
پس از آن، آقای روحانی به عنوان فردی میانهرو در هر دو دور انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و ۹۶ از حمایت اصلاحطلبان و بسیاری از مردم برخوردار شد و در آن جایگاه قرار گرفت. با این حال بسیاری، شرکت میلیونی مردم در انتخابات ریاست جمهوری را ناشی از سرخوردگی سال ۸۸ و ترس از انتخاب شدن شخصی از طیف اصولگرایان میدانند. رقیب اصلی روحانی در دور اول ریاست جمهوری او، فردی بسیار نزدیک به مواضع آقای خامنهای بود، با سابقه فعالیت در سطوح بالای سپاه پاسداران، و با دیدگاههای تندی در مخالفت با مذاکرات مرتبط با برنامه هستهای ایران و خواستار تقابل سنگین با غرب.
از طرف دیگر، شورای نگهبان در این دوره از انتخابات، با حذف تعداد زیادی از نامزدهای نزدیک به طیف اصلاحطلبان، به نوعی امکان رقابت را بین احزاب و جناحهای اصلی در کشور از میان برده است. این رویکرد، تنور انتخابات را سرد کرده است و احتمالا موجب بیانگیزه شدن اصلاحطلبان و طرفداران آنها خواهد شد تا حضور پررنگی پای صندوقهای رای نداشته باشند.
روزنامه گاردین نیز با توجه به حضور تعداد زیاد کاندیداهای تندرو در این دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران، در مقالهای پیشبینی کرده است که به محض شروع به کار مجلس آینده با نمایندگان اصولگرا، توافقنامه برجام به طور کامل از بین خواهد رفت. در میان طیف اصولگرایان، بسیاری اعتقاد دارند که «برجام»، موضع جمهوری اسلامی ایران را در برابر غرب و آمریکا (و در منطقه، عربستان سعودی و اسرائیل) ضعیفتر کرده است و با وجود خروج ایالات متحده از این توافقنامه، دیگر دلیلی برای ادامه حضور ایران در برجام وجود ندارد. به همین دلیل، اولین اقدام مجلس جدید با اکثریت اصولگرایان، خاتمه دادن به برجام خواهد بود.
همچنین، در همین مقاله به میزان رد صلاحیت شدهها نیز اشاره شده است که برخی گویا به دلایل فساد مالی و برخی نیز به دلیل «عدم التزام کافی به اسلام»، نامه رد صلاحیت خود را دریافت کردهاند. محمود واعظی، رئیس دفتررئیس جمهوری، ابراز کرده است که دلیل رد صلاحیت برخی از نامزدهای شرکت در انتخابات مجلس، صرفا نظر مثبت آنها در مورد توافقنامه هستهای بوده است. اصلاحطلبان نیز با توجه به شرایط جدید، تصمیم گرفتهاند که در بسیاری از نقاط کشور، فهرستی از نامزدهای خود ارائه ندهند.
صنم وکیل، پژوهشگر و معاون برنامه خاورمیانه در چتمهاوس، پیشبینی کرده است که انتخاب این طیف از نمایندگان، منتهی به فضای «پوپولیستی» در مجلس خواهد شد که احتمال دارد درخواست استیضاح آقای روحانی، رئیس جمهوری کنونی، را در دستور کار خود قرار بدهند.
الی گرانمایه، عضو ارشد سیاست خارجی شورای اروپا، نیز گفته است که آنچه شورای نگهبان در رد صلاحیت داوطلبان انجام میدهد، موجب از بین رفتن مشروعیت سیستم پارلمانی در ایران میشود و رژیم ایران به این وسیله به خودش ضربه میزند.
همچنین، وزارت خارجه آمریکا نیز نامزدهای انتخابات مجلس ایران را «همشکل» دانسته است. خانم اورتاگوس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در حساب کاربری توییتر خود با اشاره به موضوع رد صلاحیت اغلب نامزدهای انتخابات مجلس ایران، گفته است که به همین دلیل، تمام کاندیداهای انتخابات مجلس ایران «همشکل» هستند.
در داخل ایران، آیتالله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، انتخابات را «جهاد عمومی» دانسته است که شرکت در آن منجر به وضع قوانین جدیدی خواهد شد که ثمره آن، مصونیت کشور از شر دشمنان است. او حتی با سخنانی بسیار صریح، گفت که شرکت در انتخابات صرفا یک وظیفه ملی و انقلابی نیست، بلکه یک وظیفه شرعی است.
سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک رهبر مذهبی، بهیقین بر پیروان دینی او تاثیر زیادی خواهد داشت، زیرا برخی از مردم که اعتقادات خاص اسلامی دارند، سرپیچی از مرجع و رهبر اسلامی خود را خلاف دین و شریعت میدانند.
هر چند، در طرف مقابل نیز، بسیاری نگاه متفاوتی به مسئله انتخابات دارند. به اعتقاد برخی مفسران، عده زیادی از مردم که در هر دوره انتخابات مشارکت فعال داشتهاند، به خاطر فشارهای اقتصادی سالهای اخیر علاقهای به حضور در این دور از انتخابات ندارند و از این رو، با کاهش چشمگیری از حضور رایدهندگان در انتخابات روبهرو خواهیم بود.
در نهایت، فضای کلی جامعه ایران در مواجهه با بحرانهای اخیر به شدت دو قطبی شده است و این انتخابات، وسیلهای خواهد بود تا میزان نزدیکی مردم به نظام را محک بزند.
در هر حال، صرف نظر از آن که میزان مشارکت مردم در این دوره از انتخابات چه درصدی از رایدهندگان بالقوه باشد، اعضای این دوره از مجلس شورای اسلامی ایران بسیار همفکر و همنظر خواهند بود و در این مرجع قانونگذاری، جامعه با طیفی از افکار اصولگرا و تندرو مواجه خواهد شد.