راضی کردن رای دهندگان بهشدت مردد برای مشارکت در انتخابات، این بار آسان نخواهد بود. تحریمهای نفسگیر، بحرانهای اقتصادی، مشکلات معیشتی مردم، سختگیریهای اجتماعی، بستن بیش از پیش فضای سیاسی، عدم مدیریت تنشهای بینالمللی و مشکلاتی از همین دست حتی با «تکرار» سید محمد خاتمی هم قابل اغماض نیست.
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند سال ۹۸ اولین انتخابات پیشرو خواهد بود و پس از آن انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ برگزار میشود. بیش از آنکه انتخابات مهم باشد، گرم کردن آتش انتخابات و شوق مردم، اهمیت دارد. سقف خواستههای مردم از حداقل هم پایینتر آمده و وضعیت معیشتی از خط بحران نیز گذشته است. انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری مهم نیست، مهم این است که آیا مردم پای صندوق خواهند رفت؟
عملکرد مجلس در دوره گذشته همواره مورد انتقاد بوده و نمایندگانی بیش آز انکه حامی و نماینده مردم باشند درگیری باندبازی و سیاست پیشگی حزبی خود بوده اند.
افزایش تحریمهای آمریکا شریان اقتصادی کشور را بیش از پیش مسدود کرده و موضع یک بام و دو هوای حسن روحانی در دو دوره ریاست جمهوریاش امیدی برای مردم برای امیدوار ماندن به میانه رو و اصلاح طلب باقی نگذاشته است.
بزرگترین شعار دولت حسن روحانی، عملی کردن مذاکرات و توافق هسته ای با غرب و بهبود اوضاع اقتصادی و بین المللی ایران بود، که علی رغم ایجاد توافق، هیچیک از وعده های انتخاباتی وی عملی نشد. هر چند که کسی انتظار نداشت با رفع تحریمها وضع معیشتی مردم یک شبه بهبود یابد، اما قرار بود که اقتصاد نفسی تازه کند و مردم گلویی با آب آرامش و رفاه تر کنند.
افق انتخابات ۱۴۰۰ چه رنگی خواهد داشت؟
سرکوب گسترده فعالان مدنی، برخوردهای منسجم به اعتراضات زنانی که خواستار آزادیهای مدنی و اجتماعی بیشتر هستند، بالا رفتن شمارزندانیان سیاسی، برخورد با احزاب و اقلیتها، مهاجران افغان، فعالان محیط زیست، همه در سالهای پس از برجام اتفاق افتاده است.
نمیتوان عوامل تاثیرگذار اصلی را نادیده گرفت؛ نظرات و دخالتهای شخص اول کشور، آیت الله علی خامنه ای. هرچند موضعگیریهای آقای خامنهای در ارتباط با دولت یازدهم و دوازدهم در مجموع انتقادآمیز بوده اما نقش دولت روحانی در برآورده کردن خواستههای مردم نیز منفعل بوده است.
آیت الله خامنهای در طول دوران ریاست جمهوری حسن روحانی ضمن پایبندی خویشتندارانه خود برای انتقاد به توافق هستهای مخالفت جدی نیز نشان نداد. اما به خاطر تلاش دولت روحانی برای عادی سازی روابط با غرب هشدار داد. برآیند این دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و آنچه در ذهن مردم باقی می ماند، ناتوانی درعمل به وعدهها و بهبود شرایط در زمینه برقراری ارتباط با دنیای غرب است.
هنگامی که حسن روحانی نشان داد که مصلحت نظام و حکومت، بر خواست رای دهندگان الویت دارد، دیگر نمیتوان برای موج سواری انتخابات بعدی و بر دوش مردم حساب کرد.
میزان وعدههای در عمل محقق نشده روحانی به هر دلیلی که باشد بسیار است. خصوصیسازی اقتصاد، تقویت ارزش پول ملی، اصلاح نظام بانکی، حفظ تورم تک رقمی، بهبود روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس، مسئولیتپذیری وزارت اطلاعات و پاسخگویی این نهاد، رفع حصر از سران جنبش سبز، رفع تبعیضهای جنسیتی، قومی و دینی، تشکیل وزارت زنان، انتخاب وزیر زن، حضور زنان در ورزشگاهها، ایجاد نهاد ملی حقوق بشر و شهروندی، تعیین معاون از میان اقلیتها، جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه (با جاری شدن سیل فروردین ماه حل شد)، کاهش مرگ و میر ناشی از تصادفات جادهای، رفع فیلتر از شبکههای اجتماعی، ایجاد فضای باز سیاسی در دانشگاهها و بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران، فقط برخی از وعدههایی هستند که روحانی به دلایل مختلف از عملی کردن آنها ناتوان بوده است.
در ماههای آینده، اینکه چه کسی و از چه جناحی وارد عرصه انتخابات شود مهم است. هرچند برخی تحلیلگران حضور گزینههای نظامی را برای انتخابات پیش رو محتملتر میدانند ولی حضور مردمی هم برای رای دادن و حمایت نیاز است، حتی در حد صحنه آرایی و نشان دادن مشروطیت برای نظام.
نیاز نیست مردم کارنامه دولت را با آمار و ارقام نگاه کنند. همین که كاهش شدید تولید در بخشهای صنعتی، افت شدید ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی، كاهش شدید رشد اقتصادی و نرخ تورم بالا، روشن نبودن آینده سیاسی كشور بحران های اجتماعی، سوء مدیریت، فساد اداری و غارت منابع ملی و ثروت کشور، همه چنان تاثیر مخربی بر زندگی، معیشت و آرامش مردم ایران داشته است که به راحتی می توان میزان شرکت مردم در انتخابات پیش رو را از هم اینک پیشبینی کرد.